کاش کمی از «سهیلا» یاد می‌گرفتیم!

به گزارش مجله رز ، همسر جواد سهیل و علی سلیمان جوان یکی از تعداد بیشمار هموطنان ما با وجود ابتلا به این بیماری است و درمان پزشکی به فکر معشوق او بود. این بخش بزرگی از یونانیان را در روزهای مبارزه برای تاجگذاری با خانواده کشورمان نشان می دهد ، که باید بیشتر مراقب سایر اعضای این جنگ دشوار بود. در وضعیتی که او قرار دارد ، یا جایی که من نمی توانم آنقدر با امور مربوط به رسم عبادت آشنا باشم ، تنها یکی از آنها این است که با استفاده از خانواده برخورد کند و صبور باشد.

در این مدت ، ما تا به حال ندیده و نشنیده ایم ، و وضعیت و زنانی که با وجود بیماری ، اجساد نیمه مرده شوهران خود را از این بیمارستان به بیمارستان دیگر برده اند ، گاهی برای تخت خالی التماس می کنند و گاهی فریاد می زنند و فریاد کشیدن و کارکنان درمانگران در پشت آنها ، که تحت فشار این بیماری خم شده اند ، و من سعی کردم شریکی را دردناک بیابم.

جواد سهیل یکی از تعداد نامحدودی از مردان ما است که اعزام شده اند ، و اگر بخواهیم آن را افسانه ای بگوییم ، به خاطر یک موضوع مشترک با بقیه یکسان نیست ، و در واقع ، در انجام این کار روی از طرف کسانی که می خواهند در مورد داستان بشریت چیزی بیاموزند ، یکی از نکات است.

سه شنبه ، 10 آگوست ، جواد سهیل کمی تسکین داد ؛ و تاثیر مثبت داروی جدید بر بدن او به عنوان همسرش. اگر دو روز بود ، سه روز دیگر برای تخت پادشاهی امیدی وجود داشت ، اما با این وجود در ایجاد مشکل و بر سلامت همسرش فائق آمده اید.

در مکالمات دوستانه ای که با آنها در گفت و گو داشتیم ، اما در مرکز نیامد ، با گفتن درد دل زنان ما از آنها می پرسیم که چگونه هستند ، با وجود بیماری او ، که کوچکترین تاثیری بر شانس دارو نداشت. درمان این واقعیت این است که برای او مهم نیست. علی گفت که آنها به خوبی با هم کنار نمی آیند و بنابراین در تاج ریه درخت دختران دخیل نخواهند بود. علی سلیمان ، که در این دوره کار می کند ، جلال به همسر و دخترش منتقل شد. برای اکثر ما ، کار دریافت آنچه برای زنده نگه داشتن آنها است.

من توانستم مردی را پیدا کنم که به سختی در تختخواب خود قرار دارد ، تا بتوانم سهیلی را در بیمارستان بستری کنم تا به سختی چیزهایی را که ممکن است برای خود داروی قوی داشته باشند بیابم ، اما هیچ شکایتی وجود ندارد ، ما نشان می دهیم که منظور این نیست پیدا کردن یک دارو دشوار است ، اما خوشبختانه هیچ اثر خوبی روی آن وجود نداشت. مشکل این است که متعلق نیست. برای علی هم مهم است.

سپس از چند درصد از همسران گرفتار ریه ها پرسیدیم و به او گفتیم ، آیا التماس نمی کنم ، خطی را برای ریه ها بنویسید ، جایی که خواهرانش در آنجا صحبت می کنند و به او اطمینان دادیم که کلمات این قانون در اخبار به آیا از آجرهای علی خود چیزی به آنها نخواهی گفت.

جواد سهیل ، فعال تئاتر ، جایی که از خانواده مجرم مطلع شد در سخت ترین لحظات حفظ کیفیت کار خود و شگفتی در مهمترین لحظاتی است که می داند خدا این مرد را برد. او به من گوش داد ، همه لرزش ، در حالی که او با غم و اندوه در مورد او فکر می کنم ، همان نشانه ای از نرم و نه برای اضافه کردن ، زمانی که او می خواست. و گفت بنویس: “علی ، حالا بهتر است ، اما نماز دارد”.

راهش همسرش بود: و او حداقل از دعای دوستانش تقاضا کرد.

با این حال ، تلفن همراه امروز هنگامی که سید جواد هاشمی به سهیل گفت تا تأیید کند که این پیام یک تماس مرگ علی سلیمان است ؛ سر و صدا را ادعای سهیل علیه آن می شنود. علی سلیمان از نظر تعداد قربانیان در مورد ما در سر است. سابقه خانوادگی چیست و بسیاری از معلمان ما.

در اینجا نقل شده است ، نه قصد توهین به این روزها ، این شرایط ایجاد می شود ، همانطور که در محل شنیدن گفته شد ، این ما هستیم ، دشوارتر است. این یک داستان ساده است ، به امید دستیابی به مسئولیت برای یادگیری کمی درباره “سهیل” متعدد.

پیام پایانی