حسن روحان
-
مجله عمومی
تحصن بهروزافخمی، نامه حسن روحانی و دل خوشی های حداد عادل
اواخر مجلس ششم بود. یکی از پُر حاشیه ترین مجالس پس از انقلاب. دور افتاده بود دست دوستان اصلاح طلبی که عزمشان را جزم کرده بودند برای اصلاحات اساسی. اصلاحاتی که اغلب به دلیل شتابزدگی اصلاحاتی ها و فقدان شناخت صحیح از ساختار قدرت در جمهوری اسلامی مدام به در و دیوار می خورد. البته طرف مقابل هم شمشیر را از رو بسته بود و با کسی شوخی نداشت اما به هرحال از سیاستمدار جماعت انتظار می رفت کمی خرد و تدبیر را هم چاشنی کارش کند وگرنه هیاهو به راه انداختن و متلک گفتن و سینه چاک دادن را که همه بلدند. بگذریم. یکی از آن به در و دیوار خوردن ها ماجرای تصویب قانون مطبوعات بود و آن چه توپخانه اصلاحات به تعبیر سعید حجاریان در روزنامه سلام انجام داد و بعد هم توقیف روزنامه سلام و بعد ماجرای کوی دانشگاه و آن تراژدی عظیم تا…تا پایان کمیک اروجعلی ببرزاده و مابقی قضایا. مجلس ششم از این دست حوادث در کارنامه اش کم نداشت. هی خیز برمی داشت که کاری انجام دهد اما مدام سکندری می خورد و به گوشه ای پرتاب می شد. آن قدر این بازی موش و گربه تکرار شد که مردم خسته شدند. مجلسی …
-
مجله عمومی
چرا مردم از حسن روحانی ناراحتند؟
آن بیست و چهار میلیون نه امروز که خیلی زودتر از این حرف ها یعنی درست چندماه پس از انتخاب روحانی در سال ۹۶از او ناامید شدند و دریافتند از مردی که برگزیده اند کار چندان خاصی برنمی آید. هرچند بسیاری از آن ها اگر تاریخ به عقب برمی گشت بازهم به روحانی رای می دادند چرا که فهمیده بودند سیاست عرصه تحقق آروزها و آرمان های بلند نیست. چرا که می دانستند امکان دیگری پیش رویشان ندارند اما به هرحال توقعشان از نماینده منتخبشان بیشتر از این حرف ها بود و حق هم با آن ها بود. حسن روحانی به عهدش وفا نکرد اما خطای بزرگ ترش این بود که از محدودیت ها و معذوریت هایش با مردم سخن نگفت. قطعا از سر مصلحت اما این مصلحت اندیشی حاصلش سرخوردگی دست کم بیست و چهار میلیون نفر بود. بگذریم. از این گلایه ها که گرهی از کار کسی نخواهد گشود بگذریم و برگردیم به ماجرای ردصلاحیت. طبق معمول تندروها و خودارزشی ها شروع کردند به هلهله و دست افشانی و حتی بعضی سخن از محاکمه روحانی به میان آوردند. آرزویی که از همان روزهای اول ریاست جمهوری روحانی در دل می پروراندند. اصولا این جماعت عشق و علاقه عجیبی …