ریشه مهریه از کجاست

ریشه مهریه از کجاست؟

مهریه، سنت دیرینه ای که امروزه به عنوان یکی از ارکان ازدواج در بسیاری جوامع اسلامی شناخته می شود، ریشه هایی بسیار کهن تر از ظهور اسلام دارد. این نهاد مالی و اجتماعی از تمدن های باستان تا ادیان ابراهیمی، مسیری پرتحول را طی کرده و کارکردها و فلسفه های متفاوتی را تجربه کرده است که درک آن نیازمند یک بررسی جامع تاریخی و تحلیلی است.

مهریه، واژه ای عربی است که معادل فارسی آن کابین نامیده می شود. این مفهوم، بیش از آنکه صرفاً یک تعهد مالی باشد، نمادی از پیوند، تعهد و تضمین است که در بستر فرهنگ ها و اعصار مختلف، شکل و معنای گوناگونی به خود گرفته است. درک ریشه های تاریخی و تحولات مهریه نه تنها به تبیین جایگاه کنونی آن کمک می کند، بلکه راه را برای فهم چالش ها و ارائه راهکارهای متناسب با جامعه امروز هموار می سازد. در ادامه، به بررسی عمیق این پدیده از ابعاد تاریخی، فرهنگی، مذهبی و حقوقی خواهیم پرداخت تا به پرسش بنیادین ریشه مهریه از کجاست پاسخی جامع ارائه شود.

تعاریف و مفاهیم بنیادین مهریه

پیش از ورود به سیر تاریخی مهریه، ضروری است تا ابتدا تعاریف و مفاهیم اساسی مرتبط با آن روشن شود. مهریه در اصطلاح حقوقی و شرعی به مالی گفته می شود که مرد در هنگام وقوع عقد نکاح اسلامی به زن خود می پردازد یا مکلف به پرداخت آن می شود. این مفهوم با واژه های دیگری نیز هم معنا است که هر یک از جنبه ای خاص به این نهاد مالی اشاره دارند.

اشتقاق لغوی و معنایی: صداق، نحله، کابین

واژه مهریه ریشه ای عربی دارد و از ریشه مهر به معنای محبت و عطوفت می آید. در قرآن کریم و متون فقهی اسلامی، از واژه های صداق و نحله نیز برای اشاره به مهریه استفاده شده است. صداق از ریشه صدق به معنای راستی و درستی است و به این مفهوم اشاره دارد که مهریه نشانه ای از صدق علاقه و راستگویی مرد در تشکیل زندگی مشترک است. این نام گذاری تأکیدی بر جنبه معنوی و اخلاقی مهریه به عنوان نمادی از تعهد عمیق مرد دارد. واژه نحله نیز از ریشه نحل به معنای زنبور عسل می آید که عسل خود را بدون توقعی می بخشد. بنابراین، نحله به معنای هدیه، عطیه و بخششی از سوی مرد به زن است که بدون چشمداشت عوض صورت می گیرد و بر جنبه تقدیری و هدیه ای آن تأکید دارد.

در زبان فارسی نیز واژه کابین به عنوان معادل مهریه به کار می رود. این واژه دارای قدمت تاریخی در ادبیات فارسی است و به مالی اشاره دارد که مرد به هنگام عقد نکاح به همسر خود می بخشد. هر یک از این واژه ها، در کنار مفهوم مالی، بار معنایی و فرهنگی خاص خود را حمل می کنند که درک آن ها به تبیین فلسفه وجودی مهریه یاری می رساند.

تمایز مهریه از مفاهیم مشابه: جهیزیه، شیربها و نفقه

برای فهم دقیق تر مهریه، لازم است آن را از مفاهیم مشابهی که گاه با آن خلط می شوند، تفکیک کنیم:

  • جهیزیه: مالی است که زن یا خانواده او برای شروع زندگی مشترک به خانه شوهر می آورد. این مفهوم در بسیاری از فرهنگ ها وجود دارد و معمولاً شامل لوازم منزل و مایحتاج زندگی است. برخلاف مهریه که متعلق به زن است، جهیزیه معمولاً به عنوان دارایی مشترک در زندگی زناشویی در نظر گرفته می شود، هرچند مالکیت آن در زمان انحلال نکاح ممکن است به زن بازگردد.
  • شیربها: مبلغی است که در برخی فرهنگ ها و اقوام، داماد به پدر یا خانواده عروس می پردازد. این مبلغ اغلب به عنوان جبران زحمات والدین در تربیت دختر یا پشتوانه مالی برای خانواده عروس تلقی می شود و مالکیت آن متعلق به زن نیست، بلکه به خانواده او پرداخت می شود. این رسم، در بسیاری از موارد مورد انتقاد بوده و با فلسفه مهریه در اسلام که مالکیت آن را مختص زن می داند، تفاوت اساسی دارد.
  • نفقه: هزینه های زندگی زن است که طبق شرع و قانون، مرد موظف به پرداخت آن در طول زندگی مشترک است. این هزینه ها شامل خوراک، پوشاک، مسکن و سایر نیازهای ضروری زن می شود. نفقه یک تعهد مستمر است که مرد در قبال زن دارد، در حالی که مهریه یک دین ثابت و قطعی است که به محض وقوع عقد بر عهده مرد قرار می گیرد.

مهریه در تمدن ها و جوامع باستانی

پدیده مهریه، مختص دوران اسلامی نیست و ریشه های آن را می توان در اعماق تاریخ و در تمدن های باستانی جستجو کرد. در این دوران، مهریه کارکردها و اشکال گوناگونی داشته که بیانگر تحولات جایگاه زن و نهاد خانواده در طول تاریخ است.

قانون حمورابی (حدود ۱۷۰۰ قبل از میلاد)

یکی از قدیمی ترین اسناد مکتوبی که به مهریه اشاره دارد، قانون حمورابی است که تقریباً ۱۷۰۰ سال قبل از میلاد مسیح تدوین شده است. این مجموعه قوانین بابلی، شامل ۲۸۲ ماده است که بخش قابل توجهی از آن به احوال شخصیه و ازدواج می پردازد. طبق مواد ۱۳۸ و ۱۳۹ قانون حمورابی، اگر زنی عقیم بود و از سوی شوهرش طلاق داده می شد، شوهر مکلف بود مهر و جهیزیه او را به وی بازگرداند. در صورتی که زن مهر و جهیزیه نداشت، پرداخت یک من نقره به او الزامی بود. نکته جالب توجه این است که اگر زن مرتکب ترک خانواده یا اعمال مشابهی می شد، شوهر از پرداخت مهریه و جهیزیه معاف می گردید. این موارد نشان می دهد که قانون حمورابی، مهریه را به عنوان یکی از احکام عقد نکاح به رسمیت می شناخته و شرایط خاصی برای پرداخت یا عدم پرداخت آن قائل بوده است.

مصر باستان

در مصر باستان، مفهوم مهریه با رویکردی متفاوت مطرح بود. در این تمدن، غالباً مرد مبلغی را به عنوان جبران از دست دادن دختر به پدر زن می پرداخت. این پرداخت، نوعی خسارت تلقی می شد که خانواده دختر را به دلیل جدایی او از جمع خود و ورود به خانواده شوهر، جبران می کرد. این رسم به نوعی بر مالکیت پدری بر دختر دلالت داشت و مهریه بیشتر به پدر زن تعلق می گرفت تا خود زن.

یونان باستان

در یونان باستان، شخصیت حقوقی زن در جایگاه پایینی قرار داشت و مردان می توانستند زنان خود را ببخشند یا حتی قرض دهند. با این حال، یکی از تشریفات مهم برای ازدواج، اهدای هدیه یا مبلغی به پدر دختر بود. پدر دختر بدون دریافت چنین هدیه ای از داماد، با انتقال حقوق خود نسبت به دختر و در نتیجه با ازدواج او موافقت نمی کرد. این نوع مهریه نیز عمدتاً به اولیای زن تعلق داشت و نه به خود زن، که نشان دهنده تسلط پدر بر سرنوشت دختر خود بود.

ایران باستان (پیش از اسلام و آیین زرتشت)

در ایران باستان، پیش از ظهور اسلام و در دوران آیین زرتشت، مهریه به اشکال گوناگونی وجود داشت. دختران معمولاً پس از رسیدن به سن بلوغ، ازدواج می کردند. پدر با شوهر دادن دختر خود، کلیه حقوق و وظایف خود را نسبت به او به شوهر منتقل می کرد و در ازای این انتقال، مبلغی پول یا مال غیرنقدی به عنوان هدیه (مهریه) دریافت می کرد. در حقوق زرتشتی، مرد هنگام ازدواج با دختری، علاوه بر مالی که به خود دختر می بخشید، مکلف بود مالی نیز به پدر او تسلیم کند. از نکات قابل توجه در حقوق زرتشتی این است که اقوام دختر نیز هنگام نکاح او، مقداری از مال خود را که مساوی با سهم الارث دختر از مال آن ها بود، به او تسلیم می کردند. همچنین، شوهر یا اقوامش هدایایی به دختر و نزدیکان او می دادند. در صورتی که عیب مسلمی از قبیل نازایی در دختر دیده می شد، شوهر می توانست مبلغی را که داده بود، استرداد کرده و زن را طلاق دهد. این قوانین نشان می دهد که مهریه در ایران باستان، علاوه بر جنبه حمایتی، کارکرد تضمینی نیز داشته است.

حقوق روم باستان

در حقوق روم باستان، در ابتدا پرداخت مبلغی با معیار سکه مسی به اولیای زن الزامی بود. اما در ادوار بعدی، این مبلغ به خود زن تعلق یافت و مالکیت آن به او منتقل شد. این تحول، گامی مهم در جهت اعتلای جایگاه حقوقی زن و به رسمیت شناختن استقلال مالی او در بستر نهاد ازدواج بود. این تغییر مسیر نشان دهنده تکامل تدریجی مفهوم مهریه از یک غرامت یا بهای دختر به حقی برای خود زن است.

نتیجه گیری از دوره باستان: کارکرد اولیه مهریه

با بررسی اجمالی مهریه در تمدن های باستان، می توان دریافت که این نهاد در ابتدا کارکردهای متفاوتی را ایفا می کرده است. در بسیاری موارد، مهریه به عنوان نوعی غرامت یا بها برای از دست دادن نیروی کار و نقش اجتماعی دختر از سوی خانواده پدری تلقی می شد. همچنین، مهریه می توانست نقش یک تضمین برای حفظ حقوق زن در صورت طلاق یا فوت شوهر را داشته باشد. در برخی فرهنگ ها، این هدیه بیشتر به عنوان نمادی از موافقت و رسمیت بخشیدن به ازدواج به کار می رفت. این کارکردها، در طول زمان و با تغییر ساختارهای اجتماعی و حقوقی، دستخوش دگرگونی های عمیقی شدند.

مهریه در ادیان ابراهیمی و شبه جزیره عربستان قبل از اسلام

تحولات مفهوم مهریه با ظهور ادیان ابراهیمی وارد مرحله جدیدی شد. این ادیان، با نگاهی متفاوت به جایگاه انسان و روابط خانوادگی، رویکردهای خاص خود را نسبت به مهریه اتخاذ کردند. همچنین، بررسی وضعیت مهریه در عربستان پیش از اسلام، زمینه را برای فهم اصلاحات بنیادین اسلام در این حوزه فراهم می آورد.

آیین یهود (کِتوبا)

در آیین یهود، مهریه که به آن کِتوبا (Ketubah) گفته می شود، از ارکان اصلی عقد نکاح به شمار می رود. یهودیان، نکاح بدون کِتوبا را باطل می دانند. این سند، تعهدی مکتوب از سوی مرد برای پرداخت مبلغی مشخص به زن است که عمدتاً در زمان انحلال نکاح (چه به واسطه طلاق و چه به واسطه فوت شوهر) به زن پرداخت می شود. کِتوبا نقش حمایتی و تضمینی مهمی برای زن ایفا می کند و هدف آن، تأمین زندگی زن پس از جدایی یا بیوگی است. این سنت، نمایانگر نگاهی حمایتی به زن و تلاش برای حفظ استقلال مالی او در شرایط دشوار است. مبلغ کِتوبا معمولاً در عقدنامه قید می شود و از پشتوانه های مالی زن به شمار می رود.

مسیحیت

در آیین مسیحیت، وضعیت مهریه متفاوت است. در فرقه کاتولیک، مهریه به معنای اسلامی و یهودی آن وجود ندارد. در این فرقه، تأکید بر اتحاد روحانی و جسمانی زوجین است و جنبه مالی ازدواج کمتر مورد توجه قرار می گیرد. اما در فرقه پروتستان، هرچند تعیین صداق الزامی نیست، اما با موافقت زوجین و والدین آنها، می توان مبلغی را به عنوان صداق تعیین و در نکاح نامه تصریح نمود. این رویکرد انعطاف پذیرتر، به زوجین اجازه می دهد تا بر اساس توافق و شرایط خود، درباره جنبه های مالی ازدواج تصمیم گیری کنند.

عربستان پیش از اسلام (جاهلیت)

وضعیت زن در عربستان پیش از اسلام، به خصوص در دوره جاهلیت، نامطلوب و اسفبار بود. زنان از حقوق و شخصیت مستقلی برخوردار نبودند و در بسیاری موارد، حتی با وجودشان مخالفت می شد و زنده به گور کردن دختران رواج داشت. در این دوران، مهریه متعلق به پدر زن بود و دختر هیچ حقی بر آن نداشت. پدران با شوهر دادن دختران خود و گرفتن مهریه، بر ثروت خود می افزودند، به همین دلیل به دختر نافجه (افزایش دهنده مال) می گفتند و تولد دختر را با جمله هنیئاً لک النافجه (نافجه بر تو مبارک) تهنیت می گفتند. این رسم، رقابتی برای ازدواج با مهریه های بالاتر را ایجاد کرده بود.

از دیگر رسوم جاهلیت که موجب محروم شدن زن از مهریه می شد، نکاح میراثی (ارث زوجیت) بود. بدین ترتیب که اگر مردی فوت می کرد، وارثان او مانند فرزندان یا برادران، علاوه بر ثروت، همسر او را نیز به ارث می بردند. پسر یا برادر میت حق داشتند آن زن را به ازدواج دیگری درآورند و مهریه را برای خود بردارند، یا بدون مهریه جدید و بر اساس همان مهریه ای که میت قبلاً پرداخته بود، او را به زوجیت خود درآورند.

رسم عجیب دیگر، نکاح ثغار بود که در آن مهریه جنبه مالی نداشت. در این نوع نکاح، پدر یا برادر دختر، در قبال تمتعی که از دختری می بردند، حاضر می شدند دختر یا خواهر خود را به ازدواج پدر یا برادر آن دختر درآورند. این نوع ازدواج، به نوعی معاوضه انسانی تلقی می شد و زن در آن به کالا فروکاسته می شد.

مهریه در حقوق اسلام

با ظهور اسلام، تحولات عمیقی در مفهوم و کارکرد مهریه پدید آمد. اسلام، با ارتقاء جایگاه زن و اعطای حقوق مستقل به او، بسیاری از رسوم جاهلیت را منسوخ و فلسفه ای نوین برای مهریه ارائه کرد.

اصلاحات اسلام در مفهوم مهریه

اسلام، رسوم ناپسند جاهلیت را که کرامت انسانی زن را پایمال می کرد، به طور قاطع منسوخ کرد. نکاح میراثی و نکاح ثغار از جمله این رسوم بودند که قرآن کریم صراحتاً آنها را باطل اعلام کرد. آیه ۱۹ سوره نساء می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا لایَحِلُّ لَکُم أَن تَرِثُوا النِّساءَ کَرْهاً» (ای کسانی که ایمان آورده اید، برای شما حلال نیست که زنان را به اکراه ارث ببرید). این آیه، به صراحت حق مالکیت زن بر خود و ارث بردن او را نفی می کند.

مهم ترین اصلاح اسلام، ارتقاء جایگاه زن و اعطای مالکیت مهریه به خود او بود. پیش از اسلام، مهریه معمولاً به پدر زن یا خانواده او تعلق داشت، اما اسلام این حق را به طور انحصاری برای زن قائل شد. همچنین، اسلام به شدت از تضییع حقوق زن و بازپس گیری قهری مهریه نهی کرد. قرآن کریم در آیه ۱۹ سوره نساء مردان را از تحت فشار قرار دادن زنان برای بازپس گیری مهریه منع می کند.

فلسفه و حکمت مهریه در اسلام

اسلام برای مهریه فلسفه ها و حکمت های عمیقی قائل است که فراتر از یک تعهد مالی صرف است:

  • صداق: نماد راستگویی و صدق علاقه مرد: همانطور که قبلاً ذکر شد، مهریه نشانه ای از صداقت و علاقه راستین مرد به همسرش است. این نماد، بنیان اعتماد و محبت را در زندگی مشترک تقویت می کند.
  • نحله: هدیه و عطیه ای از سوی مرد بدون توقع عوض: مهریه یک هدیه و عطیه است که مرد بدون توقع عوض به زن می بخشد. این بخشش، جنبه ای از کرامت و احترام به زن را در بر دارد و نشان دهنده دست گیری و حمایت اولیه مرد از همسر آینده اش است.
  • جبران بهره برداری از بضع: (برخی دیدگاه های فقهی) برخی فقها مهریه را به عنوان عوض استمتاع و بهره برداری مرد از بضع زن تلقی می کنند. این دیدگاه، بیشتر بر جنبه حقوقی و جبرانی مهریه تمرکز دارد.
  • تضمین استقلال مالی و شخصیت زن: مهریه به عنوان پشتوانه مالی زن، به او استقلال اقتصادی می بخشد و شخصیت او را در خانواده و جامعه تقویت می کند. این پشتوانه، عامل دلگرمی و آسایش فکری زن است و او را از وابستگی کامل به مرد رهایی می بخشد، به ویژه در شرایط دشوار زندگی.
  • عامل بازدارنده طلاق: مهریه می تواند به عنوان عاملی بازدارنده برای مرد در تصمیمات عجولانه برای طلاق عمل کند. تعهد مالی مهریه، مرد را وادار می کند تا پیش از اقدام به طلاق، با تأمل بیشتری عمل کند و حقوق زن را محترم شمارد.

اسلام با اعطای مالکیت مهریه به خود زن و نهی از تضییع حقوق او، نه تنها کرامت انسانی زن را ارتقا بخشید، بلکه مهریه را به پشتوانه ای برای استقلال مالی و عاملی برای استحکام بنیان خانواده تبدیل کرد.

تاکید بر مالکیت انحصاری زن بر مهریه

یکی از مهم ترین و مترقی ترین اصول اسلامی در خصوص مهریه، تاکید بر مالکیت انحصاری زن بر آن است. به محض جاری شدن صیغه عقد نکاح، زن مالک مهریه می شود و حق تصرف آزادانه در آن را دارد. هیچ کس، حتی پدر یا مادر زن، حق دخل و تصرف در مهریه زن را بدون رضایت او ندارد. این اصل، استقلال مالی زن را به رسمیت می شناسد و او را در اداره امور مالی خود مختار می سازد.

انواع مهریه در فقه اسلامی و حقوق مدنی ایران

در فقه اسلامی و به تبع آن در حقوق مدنی ایران، مهریه به انواع مختلفی تقسیم می شود که هر یک شرایط و آثار حقوقی خاص خود را دارند:

  1. مهرالمسمی: مهریه ای است که زن و شوهر قبل از انعقاد عقد نسبت به مقدار و میزان آن توافق نموده و آن را به طور صریح در عقد ذکر می کنند. طبق ماده ۱۰۸۰ قانون مدنی ایران، تعیین میزان مهر منوط به تراضی طرفین است و محدودیتی در این خصوص وجود ندارد، هرچند توصیه به اعتدال شده است. همچنین، بر اساس ماده ۱۰۷۹، مهر باید بین طرفین تا حدی که رفع جهالت شود، معلوم و معین باشد.
  2. مهرالمثل: در مواردی که در عقد نکاح مهریه ای تعیین نشده باشد یا مهریه تعیین شده به دلایلی باطل باشد (مثلاً غیرقابل تملک باشد) و نزدیکی بین زوجین واقع شده باشد، زن مستحق مهرالمثل خواهد بود. این مهریه بر اساس عرف و عادت محل، شان و منزلت زن، وضعیت خانوادگی و اجتماعی او و ویژگی های مشابه او از نظر زیبایی، سواد و سایر صفات، توسط کارشناسان و دادگاه تعیین می شود.
  3. مهرالمتعه: این نوع مهریه برای زنی است که در عقد دائم، مهریه ای برای او تعیین نشده یا شرط عدم مهر شده باشد و شوهر او را قبل از نزدیکی طلاق دهد. در این حالت، برای جبران ضرر و زیان زن، مبلغی به عنوان مهرالمتعه به او پرداخت می شود. تعیین میزان مهرالمتعه نیز با توجه به وضعیت مالی مرد و متناسب با شان زن توسط دادگاه صورت می گیرد.
  4. مهرالسنه: مهریه ای است که توسط پیامبر اسلام (ص) برای همسران و دختر خود حضرت فاطمه (س) تعیین شده و به امت توصیه شده است که از آن تجاوز نکنند. این مقدار معمولاً ۵۰۰ درهم نقره (معادل ۵۰ دینار طلای مسکوک) بوده است. مهرالسنه یک مهریه مستحب است و به معنای تعیین مقدار حداکثری از نظر شرعی است.
  5. تفویض مهر: حالتی است که تعیین مهر به یکی از زوجین یا شخص ثالثی واگذار می شود. این تفویض می تواند قبل از عقد یا در ضمن عقد صورت گیرد. اگر حق تعیین به زن داده شود و او مهریه ای را تعیین کند، به آن مهرالمفوضه می گویند.

جایگاه حقوقی مهریه در ایران: تفاوت مهریه عندالمطالبه و عندالاستطاعه

در نظام حقوقی ایران، مهریه از نظر زمان و شرایط پرداخت به دو نوع اصلی تقسیم می شود:

  • مهریه عندالمطالبه: در این نوع مهریه، زن می تواند هر زمان که بخواهد، تمام یا بخشی از مهریه خود را مطالبه کند و مرد مکلف به پرداخت آن است. این نوع مهریه، به محض وقوع عقد، بر ذمه مرد قرار می گیرد و قابلیت اجرا دارد. زن می تواند از طریق دادگاه یا اداره ثبت اسناد، برای وصول مهریه خود اقدام کند و در صورت عدم پرداخت، مرد ممکن است مشمول اقداماتی مانند توقیف اموال یا حتی بازداشت (در صورت عدم اثبات اعسار) شود.
  • مهریه عندالاستطاعه: در این حالت، پرداخت مهریه منوط به توانایی مالی مرد است. به عبارت دیگر، زن تنها زمانی می تواند مهریه خود را مطالبه کند که ثابت شود مرد توانایی مالی پرداخت آن را دارد. در مهریه عندالاستطاعه، امکان جلب یا بازداشت مرد به دلیل عدم پرداخت مهریه وجود ندارد، مگر اینکه زن بتواند مالی از مرد را به دادگاه معرفی کند. این نوع مهریه با هدف کاهش مشکلات زندانی شدن مردان به دلیل مهریه و همچنین تعدیل انتظارات در جامعه رواج یافته است.

چالش ها، انتقادات و تحولات معاصر مهریه

با وجود ریشه های تاریخی و فلسفه های عمیق مهریه، این نهاد در جوامع امروز، به ویژه در ایران، با چالش ها، انتقادات و تحولات معاصری مواجه شده است که نیازمند تحلیل و بررسی دقیق است.

مهریه های نجومی در جامعه امروز: دلایل و پیامدهای منفی

یکی از بارزترین چالش های مهریه در سال های اخیر، افزایش چشمگیر و غیرمنطقی ارقام آن به شکل مهریه های نجومی است. این پدیده دلایل متعددی دارد، از جمله: نگاه ابزاری به مهریه به عنوان اهرم فشار در زندگی مشترک، تبدیل آن به نوعی تضمین برای آینده زن در صورت جدایی، و همچنین پدیدار شدن یک نوع رقابت های اجتماعی و چشم و هم چشمی در تعیین مهریه. پیامدهای منفی این روند، بسیار گسترده است:

  • تبدیل به اهرم فشار: مهریه به جای نماد محبت و تعهد، به ابزاری برای فشار بر مرد و گاه بهانه ای برای سوءاستفاده تبدیل شده است.
  • زندانی شدن مردان: ناتوانی مردان در پرداخت مهریه های کلان، منجر به افزایش تعداد زندانیان مهریه شده که مشکلات اجتماعی و خانوادگی فراوانی را به دنبال دارد.
  • چالش های دادگستری: پرونده های متعدد مهریه، بار سنگینی بر دوش دستگاه قضایی کشور تحمیل کرده است و فرآیندهای دادرسی را طولانی و پیچیده می کند.
  • کالاسازی از زن: مهریه های بسیار بالا، گاهی باعث می شود که نگاهی کالایی به زن و ازدواج شکل گیرد و ارزش معنوی پیوند زناشویی تحت الشعاع قرار گیرد.

قانون حمایت از خانواده ۱۳۹۱ (محدودیت ۱۱۰ سکه)

در پاسخ به چالش های ناشی از مهریه های نجومی و افزایش زندانیان مهریه، قانون حمایت از خانواده در سال ۱۳۹۱ به تصویب رسید و در اسفند ۱۳۹۳ اجرایی شد. ماده ۲۲ این قانون، محدودیت هایی را برای مطالبه مهریه تعیین کرد: «زن تنها می تواند تا سقف ۱۱۰ سکه بهار آزادی یا معادل آن از سایر اموال را به نرخ روز مطالبه کند و مازاد بر آن منوط به اثبات توانایی مالی زوج است.» هدف اصلی این قانون، کاهش آمار زندانیان مهریه، جلوگیری از سوءاستفاده از مهریه به عنوان اهرم فشار و واقعی تر کردن تعهدات مالی زوجین بود. با این حال، این قانون نیز با انتقاداتی مواجه شده است، از جمله:

  • تضعیف ضمانت اجرایی مهریه: منتقدان معتقدند که این قانون، ضمانت اجرایی مهریه را تضعیف کرده و ممکن است به بی اهمیت شدن این حق شرعی و قانونی منجر شود.
  • امکان دور زدن قانون: برخی بر این باورند که مردان ممکن است با مخفی کردن اموال خود، از پرداخت مهریه مازاد بر ۱۱۰ سکه شانه خالی کنند.
  • چالش در اثبات اعسار: فرآیند اثبات اعسار برای مردان و اثبات تمکن مالی برای زنان، خود چالش هایی را در پی دارد.

دیدگاه های انتقادی به مهریه

مهریه از سوی گروه های مختلف، با انتقادات متفاوتی روبروست:

  • از سوی فعالان حقوق مردان: این گروه معتقدند که مهریه با اصول عدالت و تساوی حقوق زن و مرد در جامعه مدرن در تضاد است و به مردان فشار مالی ناعادلانه ای وارد می کند.
  • از سوی برخی فعالان حقوق زنان: برخی از فعالان حقوق زنان نیز مهریه را نوعی کالاسازی از زن می دانند که با کرامت انسانی او سازگار نیست و ترجیح می دهند زن به پشتوانه توانایی ها و استقلال خود زندگی کند.

مهریه در کشورهای غیراسلامی (مطالبه و اجرا)

مطالبه مهریه زوج های مسلمان که در کشورهای غیراسلامی زندگی می کنند، همواره موضوعی بحث انگیز و مورد اختلاف در دادگاه ها بوده است. سیستم حقوقی این کشورها به دلیل عدم آشنایی با فلسفه و احکام شرعی مهریه، گاه در مورد آن به آراء متعارضی دست می یابند.

  • سوئد: در سال ۲۰۱۷، دیوان عالی سوئد در پی صدور آرای متعارض، اعلام کرد که تعهد به پرداخت مهریه در سوئد قابل اجرا نیست. این رأی بر مبنای قیاس مهریه با تعهد تقسیم اموال در حقوق غربی صادر شد که فاقد ارتباط با فسخ نکاح است.
  • آمریکا: پرونده های مهریه بارها در دادگاه های آمریکا مطرح شده و آرای متفاوتی صادر گردیده است. در سال ۲۰۰۲، دیوان عالی نیوجرسی در یک پرونده حکم به پرداخت مهریه داد. وکلای آمریکایی در تحلیل این حکم استدلال کرده اند که مهریه با تعریف حقوق اسلامی، یک تعهد پرداخت ساده است و نباید با تعهد تقسیم اموال (که در صورت طلاق اجرا می شود) قیاس شود. این استدلال، راه را برای اجرای مهریه در برخی ایالت ها هموار کرده است.

مباحث مطرح درباره مالیات مهریه

در سال های اخیر، مباحثی در مجلس و سازمان امور مالیاتی ایران درباره اخذ مالیات بر مهریه های سنگین مطرح شده است. طرح هایی برای اخذ ۱۰ درصد مالیات بر ارزش روز مهریه های بیش از ۱۱۰ سکه در دست بررسی است. اگرچه هنوز این موضوع به قانون قطعی تبدیل نشده، اما همین مباحث باعث شده است که بسیاری از خانواده ها به سمت مهریه های سبک تر، غیرمالی و حتی نمادین گرایش پیدا کنند. این طرح با هدف کنترل مهریه های نجومی و ایجاد تعادل بیشتر در تعهدات مالی زوجین ارائه شده است.

نگاهی به آینده مهریه و راهکارهای پیشنهادی

مهریه، به عنوان یک سنت دیرینه و نهادی حقوقی-اجتماعی، نیازمند بازبینی و بازتعریف کارکرد و فلسفه خود متناسب با نیازهای جامعه مدرن است. این بازنگری باید با حفظ اصول و کرامت انسانی زن، به سمت تعادل و واقع گرایی حرکت کند.

یکی از راهکارهای اساسی، فرهنگ سازی برای درک صحیح از مهریه و پرهیز از افراط و تفریط است. باید این باور را در جامعه تقویت کرد که مهریه نه بهایی برای زن است و نه اهرمی برای سوءاستفاده، بلکه نمادی از تعهد و پشتوانه ای برای زندگی مشترک است. خانواده ها و زوجین جوان باید با آگاهی کامل و به دور از چشم و هم چشمی، نسبت به تعیین مهریه اقدام کنند.

همچنین، می توان با تاکید بر شروط ضمن عقد، تعهدات متقابل زوجین را تقویت کرد. شروطی مانند حق طلاق برای زن، حق تعیین مسکن، حق اشتغال و حق حضانت فرزندان می تواند جایگزین مناسبی برای مهریه های سنگین باشد و حقوق زن را به شکلی متعادل تر تضمین کند. این شروط، زمینه را برای یک ازدواج مبتنی بر تساوی و احترام متقابل فراهم می آورد و از تبدیل مهریه به ابزاری برای معامله گری جلوگیری می کند.

تعیین مهریه های معقول و در توان مرد، به همراه تاکید بر آموزش و مشاوره پیش از ازدواج، می تواند به استحکام بنیان خانواده و کاهش پرونده های طلاق و مهریه در دستگاه قضایی کمک شایانی کند. ترویج مهریه هایی با جنبه های معنوی مانند آموزش قرآن یا خدمات اجتماعی، نیز می تواند راهگشا باشد.

نتیجه گیری

سفر مهریه از تمدن های باستان تا دوران معاصر، مسیری طولانی و پرتحول را نشان می دهد. این نهاد که در ابتدا به عنوان غرامت، بها یا نمادی از موافقت پدری مطرح بود، با ظهور اسلام به هدیه ای از سوی مرد به زن تبدیل شد که مالکیت آن به طور کامل به زن تعلق گرفت و هدف اصلی آن، تضمین استقلال مالی و کرامت انسانی زن، و نیز استحکام بنیان خانواده بود. اسلام با منسوخ کردن رسوم جاهلی و ارتقاء جایگاه زن، فلسفه ای عمیق و حمایتی برای مهریه ارائه داد.

با این حال، در دوران معاصر، مهریه با چالش هایی مانند نجومی شدن ارقام، سوءاستفاده های احتمالی و مباحث قانونی در کشورهای مختلف روبرو شده است. این ابعاد چندوجهی و پیچیده مهریه در طول تاریخ، اهمیت درک ریشه ها و فلسفه های آن را برای مواجهه آگاهانه تر با این سنت کهن در عصر حاضر دوچندان می کند. لازم است با فرهنگ سازی، اصلاح قوانین و تاکید بر شروط ضمن عقد، مهریه را به جایگاه واقعی و انسانی خود بازگردانیم تا همچنان به عنوان نمادی از پیوند و تعهد، به استحکام خانواده کمک کند.

سوالات متداول

آیا مهریه در همه تمدن ها و ادیان وجود داشته است؟

خیر، مهریه به اشکال مختلف در بسیاری از تمدن ها و ادیان، به خصوص در خاورمیانه و شمال آفریقا رواج داشته است، اما شکل و کارکرد آن متفاوت بوده است. به عنوان مثال، در فرقه کاتولیک مسیحیت، مهریه به معنای اسلامی آن وجود ندارد و در برخی جوامع باستانی نیز به پدر زن تعلق می گرفته است.

هدف اصلی اسلام از تعیین مهریه چه بود؟

هدف اصلی اسلام از تعیین مهریه، ارتقاء جایگاه زن، اعطای استقلال مالی به او، ایجاد پشتوانه ای برای زندگی مشترک و جلوگیری از تصمیمات عجولانه مرد برای طلاق است. اسلام بر مالکیت انحصاری زن بر مهریه تاکید دارد و آن را هدیه ای از سوی مرد بدون توقع عوض می داند.

تفاوت مهریه عندالمطالبه و عندالاستطاعه چیست؟

مهریه عندالمطالبه به این معناست که زن می تواند هر زمان که بخواهد آن را مطالبه کند و مرد مکلف به پرداخت است. اما مهریه عندالاستطاعه مشروط به توانایی مالی مرد است و زن تنها زمانی می تواند آن را مطالبه کند که مرد تمکن مالی برای پرداخت را داشته باشد و امکان جلب مرد در این نوع مهریه وجود ندارد.

آیا می توان مهریه را بخشید؟

بله، زن به عنوان مالک مهریه، می تواند تمام یا بخشی از آن را به شوهر خود ببخشد. این بخشش باید با رضایت و اراده آزاد زن صورت گیرد و از نظر شرعی و قانونی معتبر است.

چرا در برخی کشورها مهریه قابل اجرا نیست؟

در برخی کشورهای غیراسلامی، مهریه به دلیل عدم شناخت کافی از ماهیت حقوقی و شرعی آن در سیستم قضایی این کشورها، ممکن است قابل اجرا نباشد. دادگاه ها گاهی مهریه را با مفاهیم حقوقی خود مانند تعهد تقسیم اموال بعد از طلاق اشتباه می گیرند، در حالی که در حقوق اسلامی، مهریه یک تعهد پرداخت مستقل و به محض وقوع عقد است.

نمایش بیشتر
دکمه بازگشت به بالا