روزی که دشمنان اعتراف کردند غلط کردیم

در تقوم ملی ایران امروز 26 مرداد روز نمادین آزادی اسرا است.

در روز جمعه 26 مرداد 1369 رژیم بعثی عراق اقدام و شروع به انتقال و تبادل اسرا کرد.

در آن روز عراق حدود 43000 اسیر ایرانی و ایران ما حدود 72900 اسیر عراقی و غیر عراقی از ملیت های عربی داشت .

یعنی ایران ما حدودا به تعداد 29900 اسیر بیشتر داشت.

تبادل از سربازان و اسرای بیمار و کم توان شروع شد و بعد نوبت درجه داران و افسران شد تا اینکه معجزه وار نوبت به ما رسید

ما که بودیم؟

ما اسیران مفقود بودیم.

ما تعداد 25 خلبان نیروی هوایی و 5 خلبان هوانیروز در کنار 27 افسران غیر خلبان نیروی زمینی و نیروی هوایی و نیروی دریایی ارتش و تعدادی تیروهای پلیس و تعدادی نیروهای ژاندارمری جمعا 57 اسیر بودیم که از ابتدای جنگ بصورت پنهان در زندان های امنیتی عراق مثل استخبارات و ابوغریب و الرشید درپنهان و اصطلاحا مفقود نگهداری میشدیم و اسیر ثبت نشده و قانونا آدم های بی هویت یا اسیران بی شماره شناسایی بودیم و معلوم نبود برای ما چه اتفاقی خواهد افتاد؟

علی الاصول و با توجه به عرف در جنگ ها چون مفقود بودیم هیچ وقت تصور نمیکردیم که به این زودی ها نوبت آزادی ما برسد.

اما خواست و اراده خداوند این بود که در روز شنبه 24 شهریور 1369 حدود ساعت 2 بعد از ظهر تبادل و آزاد شویم.

روز جمعه 23 شهریور ما مفقودان به همراه سایر خلبانان و سایر افسران و مقامات اسیر ایرانی را در پادگان بعقوبه عراق در حدود 55 کیلومتری شمالشرق بغداد در یک جا جمع کردند

جمع ما شده بود به حدود 60 خلبان نیروی هوایی و هوانیروز در کنار حدودا 60 نفر از مقامات سیاسی ایرانی مثل مرحوم حاج آقا ابوترابی فرد که سید الاسرا بودند و جناب مهندس بوشهری و جناب مهندس یحیوی معاونان شهید تندگویان در وزارت نفت و تعدادی از افسران رسته های مشترک و تعدادی از فرماندهان سپاه که اسامی ایشان را بخاطر نمی آورم

روز شنبه 24 شهریور ما را پس از معرفی و ثبت نام توسط صلیب سرخ بین المللی و پس از 119 ماه شماره دار و رسما اسیر شدیم و از همانجا ما را سوار اتوبوس کردند و با اتوبوس بردند به مرز خسروی و در آنجا با خلبانان و مقامات ارشد نظامی و سیاسی حزب بعث عراقی اسیر تبادل کردند.

ما  جمعا تعداد 60 خلبانان اسیر ایرانی بودیم  که با 80 خلبان اسیر عراقی در نقطه صفر مرزی خسروی تبادل شدیم و پس از سالها اسارت آزاد و به میهن اسلامی ایران بازگشتیم.

سایر دوستان ما و مقامات هم با همطرازان خودشان تبادل شدند که جمع ما در این مرحله از تبادل حدودا 120 اسیر ایرانی بودیم و ……..

قصه آزادی ما قدری طولانی است و ان شاءالله در یادداشت های بعدی متناسب با شرایط مفصل برای شما مخاطبان عزیز خواهم نوشت.

اما میخواهم به نکته بسیار مهمی از این روز تاریخی 26 مرداد توجه کنم که کمتر به آن اشاره و دقت شده.

26 مرداد علاوه بر روز نمادین شروع بازگشت افتخار آمیز و آزادی اسرا است، اما بزرگتری هم هست

روز واقعی پیروزی حاصل از ده سال جنگ و ستیزه و مبارزه و ایثار و مقاومت و ایستادگی ملت بزرگ ایران در مقابل تجاوزات و زورگویی و زیاده خواهی های دشمن بعثی عراق و پشتیبانان صدام است.

همه میدانیم و دیدیم که صدام و رفقایش به قصد تسلیم شدن ملت بزرگ ایران به سرزمین لشگر کشی کردند و با همین هدف سلاح و پول های میلیارد دلاری و لجستیک و پشتیبانی های تقریبا بین المللی خود را آماده کرده بودند و از 13 شهریور 1359 با ورود و اشغال بخشی از کشور ما تجاوز خود را شروع و آمدند که بمانند.

پس از اشغال ارتفاعات میمک صدام رسما اعلام کرد که قرارداد 1975 را نمیپذیرد و مدعی به سه جزایر در خلیج فارس بود و حتی در نقشه های چاپ شده توسط حزب بعث، مدعی به مالکیت خوزستان و بخشی هایی از استان های بوشهر و هرمزگان تا تنگه هرمز بود.

صدام و رفقایش با تمام توان در 31 شهریور بطور رسمی به ایران حمله سراسری کردند و به ایران اعلان جنگ کردند و ظرف چند روز بخش هایی از کشور ایران را به اندازه وسعت امروز لبنان و فلسطین اشغالی و بلکه بیشتر اشغال کردند .

قصد و هدف صدام در این حرکت متجاوزانه جداسازی خوزستان و ادامه تحرکات بعدی برای سایر بخش های ایران بود.

با اینکه بخش هایی از خاک و سرزمین ایران را اشغال کرده بود اما تمام محاسباتشان غلط بود و آمدند و شدیدا به درهای بسته خوردند.  

آنها با تمام توان نظامی و حمایت های سیاسی و اقتصادی و لجستیکی آمدند که در ایران بمانند و امتیازات بگیرند و تغییرات بدهند اما پس از 9 سال 11 ماه و 12 روز مقاومت و ایستایی و ایستادگی و جنگ و ستیز و نبرد و ایثار ملت بزرگ ایران بلاخره تسلیم شدند و رسما اعلام کردند هرچه گفتیم و نوشتیم غلط بود و تمام شروط ایران و از جمله قرارداد 1975 را بدون هیچ شرطی میپذیریم

اینهایی که نوشتم ادعای من نیست بلکه در تاریخ معاصر ثبت شده. آنها محترمانه گفتند غلط کردیم.

همان غلط گفتنی که آمریکا در ویتنام و جنوب شرق آسیا و فرانسه در الجزایر و شوروی در افغانستان و آمریکا در افغانستان و آمریکا در عراق و ان شاءالله بزودی اسراییل در فلسطین خواهد گفت.

این سنت خداوند است.   

روز 26 مرداد روز تحمیل اراده ملت بزرگ ایران بر افکار و رفتار و زیاده گویی و زیاده خواهی های رژیم عراق بعثی و دشمنان عرب و غیر عرب بود

تاریخ شهادت میدهد که صدام زمانی جنگ را با حمایت مالی عربستان و کویت و حمایت لجستیکی اردن و حمایت های سیاسی و تسلیحاتی دیگران شروع کرد که آنوقت ایران در ضعیف ترین وضعیت روحی و نظامی و سیاسی و انسجام و اتحاد داخلی و در مجموع آمادگی دفاعی بود و عراق هم در بهترین شرایط حمله نظامی بود.

رژیم بعث عراق خواست از این فرصت طلایی ایجاد شده استفاده کند و حمله کرد میخواست با پیروزی و جدا کردن خوزستان اراده اش را به ملت بزرگ ایران تحمیل کند و قدرت اول منطقه باشد و …… .

اما اراده ملت بزرگ ایران را نشناخت؟

حاصل بی تدبیری صدام و همپیمانانش مصداق دعای « اَللّهُمَّ اشْغَلِ الظّالِمینَ بِالظّالِمینَ » شد

و ظالمین متجاوز زورگو بلاخره بجان هم افتادند و اتفاقاتی افتاد که چند روز قبل از شروع تبادل اسرا، صدام رسما با پذیرش تمام شروط ایران و از جمله پذیرش قرارداد 1975 خوشحال بود که به نقطه ده سال قبل خود بازگشته؟

این عزت ایران هدیه ای آسمانی از خداوند متعال برای ایرانیان و ذلت برای دشمنان ما بود و شد مصداق آیه « وَ لِلهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنینَ » .

دلنوشته من حقایقی از تاریخ پر افتخار ملت بزرگ ایران است که در بضاعت اندک خودم به ساحت مقدس ملت بزرگ ایران تقدیم میکنم و نمی توانم و در اندازه ای نیستم که قدردان اراده و مقاومت و ایثار ملت بزرگ ایران برای به زانو درآوردن و تسلیم دشمنان باشم.

قهرمانان ما در این پیروزی بزرگ شهدا و جانبازان و آزادگان و رزمندگان و خانواده های ایشان و جمیع مردم ایران بودند و هستند و این راه تا تحقق وعده ها و تعهدات انقلاب اسلامی و تحقق اهداف و برنامه های سند چشم انداز و توسعه یافتگی و پیشرفت ایران با اطمیتان و متوکل بر استعانت خداوند متعال ادامه دارد.

آنچه نوشتم قطره ای از دریای عظمت الطاف و نصرت خداوند بر ملت بزرگ ایران است که همه دیدیم و آنرا لمس کردیم و گفتم که نه من و نه دیگران نمی توانیم و در اندازه ای نیستیم که از ملت بزرگ ایران قدردانی کنیم

اندازه این قدردانی فقط در شان رحمت و الطاف بیکران خداوند متعال است و اوست که شان این همه اتحاد و انسجام و اراده و قدرت و ایستادگی و مقاومت و ایثار و در نهایت پیروزی را میداند و می تواند به آن پاداش دهد

متاسفانه ساختار تبلیغاتی در کشور ما بسیار بد و ضعیف عمل کرده و به این پیروزی بسیار بزرگ ملت بزرگ ایران کمتر توجه شده است و از ابعاد و زوایای این پیروزی سخنی گفته نشده یا کمتر شده .

26 مرداد یادآور روزی است که دشمنان خواستند و آمدند که بمانند و تسلیم آنها باشیم.

اما باذن خداوند نتوانستند و آخرش با بدبختی و ذلت رفتند و گفتند و نوشتند و اعتراف کردند « غلط کردیم »

این پیروزی حاصل از اراده و خواست و اتحاد و انسجام و مقاومت و ایستایی ملت بزرگ ایران بر همه خجسته باد.

با احترام و ارادت

سرلشگر بازنشسته خلبان آزاده و جانباز دفاع مقدس

نمایش بیشتر
دکمه بازگشت به بالا