نازی‌تر از هیتلر – مجله رز

تحریف واقعه‌ تاریخی هولوکاست به نفع یهودیان به‌صورتی که آنها را تنها قربانیان این واقعه جلوه دهد، خود تبدیل به دستاویزی شد تا رژیم‌صهیونیستی با استفاده از آن همه‌ جنایت‌های بعدی خود را زیر سایه این مظلومیت ساختگی توجیه کند.

به گزارش مجله رز، فرهیختگان نوشت:

 مترجم کتاب «هولوکاست، پیگرد و کشتار یهودیان» اثر «الکساندر براکل» را با این جمله ‌آغاز می‌کند: «به یاد پسربچه‌ای یهودی که هیچ‌کس از مرگش خبردار نشد» و به این صورت همه‌چیز برای ساخت یک تراژدی تمام‌عیار که پایه‌های مشروعیت رژیم‌صهیونیستی را پی‌ریزی کند، فراهم می‌شود. جنایات رژیم‌صهیونیستی نه از اشغال خاک فلسطین و ساخت دولت جعلی اسرائیل، بلکه از زمانی شروع شد که همه‌ کشته‌شدگان و ستم‌دیدگان جنگ جهانی دوم را از تاریخ محو و جهان را به این باور رساند که برای یهودی آواره‌ مظلوم اشک بریزند.

تحریف این واقعه‌ تاریخی به نفع یهودیان به‌صورتی که آنها را تنها قربانیان هولوکاست جلوه دهد، خود تبدیل به دستاویزی شد تا رژیم‌صهیونیستی با استفاده از آن همه‌ جنایت‌های بعدی خود را زیر سایه این مظلومیت ساختگی توجیه کند.

  سرزمینی بدون مردم برای مردمی بی‌سرزمین؟

در سال‌های بعد از جنگ جهانی دوم تقریبا همه‌ جهان از این فاجعه‌ بزرگ جهانی آسیب دیده بودند. یکی از این فجایع بزرگ جهانی کشتارهای ارتش نازی آلمان است که تحت عنوان هولوکاست شناخته می‌شود. آمارهای پیرامون هولوکاست مبهم و ضد و نقیض است و سال‌هاست هر تحقیق و تفحصی پیرامون جزئیات این ماجرا در اروپا و آمریکا جرم تلقی می‌شود و فرد خاطی متهم به یهودستیزی می‌شود.

برمبنای همین آمارهای ضد و نقیض اما بیش از نیمی از قربانیان هولوکاست را غیریهودیان تشکیل می‌دادند. حتی اگر به آمارهای موردقبول یهودیان و صهیونیست‌ها نیز استناد کنیم در این ماجرا شش میلیون یهودی کشته شدند؛ این درحالی‌ است که در همین منابع آمار کشته‌شدگان غیریهودی هولوکاست بین ۱۰ تا ۱۲ میلیون نفر عنوان شده‌ است. برمبنای آماری که از اردوگاه «آشویتس» به‌عنوان بدترین اردوگاه ارتش نازی منتشرشده، از میان قریب به ۲ میلیون کشته حدود ۹۶۰ هزار نفر (کمتر از نیمی) یهودی بودند.

در تمام دادگاه‌های بعد از جنگ، خاطیان به جرم «نسل‌کشی علیه یهود» محاکمه می‌شدند؛ گویی جان میلیون‌ها بی‌گناه در مقایسه با خون یهود، فاقد ارزش مجازات بودند. اما سوال اصلی این است که چرا با وجود این میزان قربانی غیریهودی، همواره از هولوکاست تحت عنوان جنایت علیه یهودیان یاد می‌شود و نامی از سایر قربانیان در میان نیست. پاسخ را می‌توان در سخنان نخستین سردمداران و حامیان دولت یهود (اسرائیل) یافت. ‌

آیزا برلین‌، فیلسوف بریتانیایی، در کتاب خود با اشاره به رنج تاریخی یهودیان این بحث را مطرح می‌کند که «باید برای یهودیان وطنی تاسیس شود» زیرا بدون وجود آن همواره امکان «تهدید یهودیان و وقوع هولوکاست مجدد» وجود دارد. در منشور استقلال اسرائیل که در سال ۱۹۴۸ منتشر شده نیز آمده است: «فاجعه ‌شوآه‌ (هولوکاست)، که طی آن میلیون‌ها نفر از یهودیان اروپا کشته شدند، بار دیگر به روشنی و بدون هیچ تردیدی ثابت کرد راهکار معضل ملت یهود که از نداشتن مام میهن و استقلال برای خود ناشی می‌شد، برپاسازی دوباره کشور یهودی در سرزمین اسرائیل است. کشور یهود باید به روی همه یهودیان گشوده باشد و به ملت یهود مقام و جایگاه یک ملت متساوی‌الحقوق با سایر ملل را اعطا کند.»‌

واضح است که تاکید بیش از اندازه بر این واقعه از جانب صهیونیست‌ها ابزاری است برای جلب مشروعیت و ساخت ملتی دروغین به نام «ملت یهود» چنانکه «آبراهام هشل» خاخام بزرگ یهودی در یکی از سخنرانی‌هایش «دولت اسرائیل» را «پاسخ خدا به هولوکاست» و آنچه در آشویتس بر مردم یهود گذشته بود عنوان کرد. ‌

روژه گارودی‌، نویسنده فرانسوی، در کتابی با نام «اسطوره‌های بنیان‌گذار سیاست اسرائیل»، به نقش هولوکاست و سایر تحریفات تاریخی در شکل‌گیری دولت اسرائیل اشاره کرده است. او بسیاری از بنیادهای ادعای جهانی یهود مبنی بر حقش در فلسطین و مشروعیت حکومت مدرن اسرائیل را افسانه دانست، مثل «افسانه‌های الهیاتی» تورات، «افسانه عدالت در نورنبرگ»، «افسانه شش میلیون»، و «افسانه سرزمین بی‌مردم برای مردم بی‌سرزمین».اینها و دیگر افسانه‌ها، بنا به استدلال گارودی، توسط صهیونیست‌ها برای سلب مالکیت فلسطینیان از وطن‌شان به کار گرفته شده‌است.

با این حال اما صهیونیست‌ها هنوز هم تلاش می‌کنند با استفاده از هولوکاست، منافع خود را تامین کنند. ‌بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم‌صهیونیستی حتی در سخنان بسیاری سعی کرده به نحوی پای فلسطینیان را به ماجرای هولوکاست باز کند؛ در یکی از سخنرانی‌هایش وی از «نقش فلسطینیان در کمک به هیتلر» سخن به میان‌ آورده تا از این طریق جنایات رژیم‌صهیونیستی در فلسطین را توجیه کند.

سوءاستفاده از این واقعه‌ تاریخی علاوه بر عامل مشروعیت‌بخش، همواره به عنوان هشداری برای انسجام و پیوست جامعه‌ یهودیان ساکن اسرائیل نیز عمل می‌کند. ‌نفتالی بنت‌، درسال ۲۰۲۲ در سالگرد حادثه هولوکاست به همکاران خود هشدار داد که اگر متحد نشوند، هولوکاست دوباره دامن آنها را خواهد گرفت.

با گذشت زمان اما هولوکاست نقش سپر دفاعی اسرائیل را نیز ایفا می‌کند، چنانکه طرح کوچک‌ترین انتقاد و مخالفتی با دولت اسرائیل، اتهام یهودستیزی، اتصال به گروه‌های فاشیستی و اعلام نسل‌کشی علیه یهودیان را به همراه دارد. در روزهای گذشته روسای دانشگاه‌های هاروارد و پنسیلوانیا به اتهام «اعلان فراخوان برای نسل‌کشی یهودیان» دادگاهی شدند. جرم آنها فقط این بود که دانشجویان شعرهایی علیه اسرائیل را در دانشگاه خوانده بودند. این نشان می‌دهد هر نوع مخالفتی با اسرائیل می‌تواند اتهامی سنگین چون همکاری در هولوکاست و نسل‌کشی یهودیان را به همراه داشته باشد.

  هولوکاست واقعی اینجاست

حتی اگر تمام روایات اسرائیل و متحدانش درباره ظلمی که بر آنها تحمیل شد را بپذیریم، باز هم تنها کافی است نگاهی به ۷۵ سال جنایت اسرائیل در سرزمین فلسطین بیندازیم و در مقام مقایسه به بازخوانی چند واقعه‌ مهم تاریخی بپردازیم تا ببینیم هولوکاست واقعی نه توسط ارتش نازی و در اروپا، بلکه در غرب آسیا و فلسطین در حال وقوع است و اسرائیل حتی روی ارتش نازی و هیتلر را هم سفید کرده است.

براساس تاریخ و آنچه اسرائیلی‌ها از آن تحت عنوان آوارگی و مهاجرت اجباری یاد کرده‌اند، با روی کار آمدن هیتلر و وضع قوانین سخت‌گیرانه نسبت به هر غیرآریایی در فاصله‌ سال‌های ۱۹۳۳ تا ۱۹۳۶ از مجموع ۵۰۰ هزار یهودی ساکن آلمان تنها صدهزار یهودی به‌علت شرایط سخت زندگی مجبور به مهاجرت شدند. در این فرآیند آنها ناچار دارایی‌های خود را به بهای اندکی فروختند و از آلمان خارج شدند. این درحالی است که در «یوم النکبه»، روزی که به‌واسطه‌ اشغال خاک فلسطین توسط یهودیان، فلسطینیان ناچار به ترک خانه و زندگی خود شدند، در عرض تقریبا یک شبانه‌روز ۷۰۰ هزار فلسطینی یعنی بیش از یک‌چهارم جمعیت آنها نه‌تنها بدون دریافت بهای اموال خود بلکه با توسل به زور آواره شدند.

در جریان ماجرای «شب کریستال» که یهودی‌ها از آن تحت عنوان فاجعه یاد می‌کنند و آن را سرآغاز کشتار یهودیان می‌دانند، طی حمله‌ سربازان حزب نازی به خانه و محل کار یهودیان بنابر آمارهای متفاوت بین ۳۰ تا ۹۰ یهودی کشته شدند. در طرف مقابل طی «فاجعه‌ دیریاسین» که بسیاری آن را آغازگر چند دهه جنگ اسرائیل و فلسطین می‌دانند، در جریان حمله‌ نیروهای لحی (یک گروه کوچک شبه‌نظامی زیرزمینی) و سازمان نظامی ملی در سرزمین اسرائیل به دهکده دیریاسین بین ۲۵۰ تا ۳۶۰ روستایی به طرز فجیعی به شهادت رسیدند. در جنایت جنگی و کشتار زنان و کودکان نیز اسرائیل در رقابتی تنگاتنگ با همتایان نازی‌اش در صدر قرار می‌گیرد. از سال ۱۹۳۳ که هیتلر قدرت را در آلمان نازی به‌دست گرفت تا سال ۱۹۴۱ که برنامه‌ کشتار شکل سازمان‌یافته گرفت، هیچ دستوری مبنی‌بر کشتار زنان و کودکان صادر نشده بود. درواقع تا پیش از آن در تعقیب یهودیان بنا بر ادله موجود تنها مردان بالغ یهودی که توان رزم داشتند هدف بودند.

در فلسطین اما از نخستین روزهای درگیری آنچه تعریف نشده بود، هدف کشتارها بودند. برمبنای دستورات و قوانین نوشته و نانوشته‌ بسیاری هدف تنها پاکسازی وطن تازه‌تاسیس یهودی‌ها از هر غیریهودی بود، خواه زن باشد یا مرد، کودک باشد یا پیر و سالمند. بر این اساس از نخستین روزهای درگیری، اسرائیل با حمله به مدارس، بیمارستان‌ها و سایر مواضع غیرنظامی زنان و کودکان بسیاری را به کام مرگ کشاند؛ ازجمله بارزترین این جنایات می‌توان به جنایت صبرا و شتیلا، حمله به بیمارستان شفا، حمله به مدرسه‌ سازمان ملل و بسیاری دیگر از این قبیل اشاره کرد.

در مورد حمله به کنیسه‌ها در آلمان نازی آمار دقیقی در دست نیست اما در صفحاتی از تاریخ نشان‌هایی از این واقعه را می‌توان دریافت. در اسرائیل آنچه تازگی ندارد حمله به مساجد و کشتار مسلمانان مشغول عبادت است. اگر اخبار این ۷۵ سال اشغال و تجاوز را مرور کنیم شاهد حملات متعدد و همه‌ساله یهودیان صهیونیست به مساجد خواهیم بود. در این حملات اگر مسلمانی به شهادت هم نرسیده باشد دست‌کم صدها مجروح و اسیر برای اسرائیل به ارمغان آمده است. تنها از ابتدای جنگ ۷ اکتبر تا کنون ۳۳ مسجد تخریب و نابود شده‌اند.

با شکست حزب نازی و حمایت‌های بین‌المللی از یهودیان در نهایت و بعد از حدود ۱۵ سال یهودیان نه‌تنها به احقاق حق خود رسیدند بلکه در نتیجه‌ لابی یهود و ظلم کشورهای اروپایی آنها به چیزی بسیار بیشتر از حق‌شان دست یافتند. هولوکاست گرچه جان بسیاری از انسان‌های بی‌گناه غیریهودی را هم گرفت اما برای یهودیان ارمغانی به همراه داشت که پیش از آن تنها می‌تواستند در خواب و رویا مشابه آن را ببینند. در فلسطین اما با گذشت‌ ۷۵ سال جنایت و هولوکاست هرروزه علیه مسلمانان، نه‌تنها هیچ حقی برای فلسطینیان به رسمیت شناخته نمی‌شود، بلکه برمبنای همان قاعده‌ «حق مظلومیت یهود آواره» هرچه بر جنایات صهیونیست‌ها افزوده می‌شود، اقدام علیه آنها نیز سخت‌تر می‌شود.

انتهای پیام

نمایش بیشتر
دکمه بازگشت به بالا