اتفاقات اخیر، چه مجازی و چه حقیقی، حوزه میادین جنگ سایبری را بیشتر به ما نشان دادهاند. این امر خصوصاً پس از اقدامات گروه انانیموس (هکرهای گمنام)، که شبکهای بینالمللی از هکرها است، بیشتر مشهود شد. این شبکه اهداف جهانی و مختص به منطقه خاورمیانه، از جمله اسرائیل، را هدف قرار داده است. با توجه به روند این حملات به نظر میرسد تنش میان بازیگران به نوعی حمله و ضدحمله تبدیل شده که علیه تأسیسات و سامانههای حوزههای مختلف در کشورهای دو طرف جنگ اعمال میشوند و خسارات غیرقابل لمس مادی به وجود میآورند. تخمینها درباره وسعت این خسارات و تأثیرات آن بر اقدامات و برنامههای مالی و فناوری نهادهای مدنی و نظامی متفاوت است. سوال اینجاست که وضعیت کشور ما از لحاظ توان مقابله با اینگونه حملات در چه حدی است ؟
جهان با نیروهایی رو به رو شده که به فناوریهای رایانهای مجهز هستند و میتوانند با هک کردن صدمات مجازی به بار آورند و تنها با فشار یک دکمه خسارات مالی به افراد وارد کنند. در سالهای اخیر مفهوم فضای سایبری به مثابه میدان جنگ دچار تحولات چشمگیری شده است که مهمترین آن تأثیر مخرب مد نظر دولتها، گروهها و افراد از انجام این حملات است. مهمترین نوع این نوع حمله هک کردن است که یکی از نگرانکنندهترین موارد برای دولتها و افراد به شمار میرود.
ریشه اصلی این نگرانی حضور احزاب مختلف در این مسئله و سخت بودن ردیابی منشأ آن است. یکی دیگر از دلایل همچنین به مشخص کردن پایگاه حمله و ارزیابی هزینه تأثیرات آن بازمیگردد. فضای گسترده وب اکنون به محلی برای تنش، از جمله جاسوسی، ورود بدون مجوز، و کنترل پایگاههای دادهای تبدیل شده که ممکن است امنیت ملی برخی کشورها را تحتالشعاع قرار دهد. به دلیل وقوع چنین پیشرفتهایی بیشتر دولتها مسئله فضای سایبری را در اولویت خود قرار دادهاند و بر بسط سازوکارهای جلوگیری کننده تمرکز نمودهاند.
حملات سایبری به گزینهای قدرتمند و کمهزینه برای جنگ تبدیل شدهاند. جهان با نیروهایی رو به رو شده که به فناوریهای رایانهای مجهز هستند و میتوانند با هک کردن صدمات مجازی به بار آورند و تنها با فشار یک دکمه خسارات مالی به افراد وارد کنند. اتفاقات اخیر، چه مجازی و چه حقیقی، حوزه میادین جنگ سایبری را بیشتر به ما نشان دادهاند. این امر خصوصاً پس از اقدامات گروه انانیموس (هکرهای گمنام)، که شبکهای بینالمللی از هکرها است، بیشتر مشهود شد. این شبکه اهداف جهانی و مختص به منطقه خاورمیانه، از جمله اسرائیل، را هدف قرار داده است. با توجه به روند این حملات به نظر میرسد تنش میان بازیگران به نوعی حمله و ضدحمله تبدیل شده که علیه تأسیسات و سامانههای حوزههای مختلف در کشورهای دو طرف جنگ اعمال میشوند و خسارات غیرقابل لمس مادی به وجود میآورند. تخمینها درباره وسعت این خسارات و تأثیرات آن بر اقدامات و برنامههای مالی و فناوری نهادهای مدنی و نظامی متفاوت است.
توانایی رویارویی موفقیتآمیز با این موضوع به مفهومی محوری برای دولتها که باید از این دانش برای بازخوانی سامانههای امنیتی و فناوری در عصر اطلاعات استفاده کنند تبدیل شده است. اهمیت موضوع از آنجا ناشی میشود که حملات سایبری هم، چون راهنمایی هستند که میتوانند به آنها در درک این که چگونه با القائات این پدیده در جهان فیزیکی رو در رو شوند کمک کنند. باید به فهرست تهدیدات متعارف پیش روی هر دولت، گروه و فرد، حملات سایبری را هم اضافه کرد. این حملات توانایی آن را دارند که کشورها و یا جهان را (خصوصاً در حضور نقش رو به پررنگ شدن فضای سایبری در حوزههای متعدد، و اتکای بیشتری که از سوی افراد، گروههای سیاسی و نهادهای دولتی بر فضای اینترنت ایجاد شده تحت تأثیر قرار دهند. این امر اهمیت راهبردی این سازوکارها و اثربخشی آنها در برآورده کردن اهداف کاربران را بیش از پیش پر رنگ میکند).
اکنون تعدادی ابزار دیجیتال و فیزیکی با کاربران متخصص رو به افزایش به وجود آمده که این افراد عملکرد شبکهها را آزمایش میکنند و اشکالات آن را شناسایی مینمایند. هکرها فرصت بسیار دارند تا با استفاده از آن عملیاتهایی در سامانهها به انجام برسانند. در یک دهه اخیر در حوزه اینترنت و نرمافزار، ابزارهای زیادی با توانایی بالقوه خسارت به سیستمهای فناوری اطلاعات به وجود آمدهاند. این ابزارها توسط غیرحرفهایها یا سازمانهایی طراحی شده که فعالیتشان محدود شده است. آنها ابزاری ساختهاند که بتواند سامانههای رایانهای را به خطر بیندازد و به نفع طرف سوم و یا هدفی دیگر کار کند.
جهان امروزی اولین طوفان سایبری را پس از افشای هزاران سند طبقهبندیشده که میان وزارت امور خارجه آمریکا و مأموریتهایش در سراسر جهان در وبسایت این وزارت ذخیرهشده بود تجربه کرد. درز کردن اطلاعات موجب شد روابط بینالمللی میان بسیاری از رهبران جهان، که کلمات و گفتههای ثبت شده آنها با موضعی که به مردم اعلام میکردند تناقض داشت، دچار مشکل شود. این موضوع همچنین موجب ناآرامی و اعتراض در بسیاری از کشورها شد. استفاده از اینترنت در پراکنده کردن این اخبار اثر مهمی بر تثبیت این تصور داشت که اینترنت میتواند به عنوان یکی از ثمرههای انقلاب فناوری ارتباطاتی و اطلاعاتی خطرآفرین باشد و تواناییهای متنوع و بیحدوحصری که در خدمت کاربران است، چه خوب و چه بد، میتواند تبعات داخلی، منطقهای و جهانی داشته باشد.