۲۷ سال تلاش برای نوشتن یک کتاب/بار دیگر نویسنده‌ای که دوست می‌داریم

۱۴ فروردین سالروز تولد نادر ابراهیمی است. نویسنده‌ای است که بسیاری از ما بارها با او عاشق خانه، وطن و حتی محبوب‌مان شده‌ایم. به مناسبت سالروز تولد این نویسنده به سراغ واکاوی اثر سه جلدی «آتش بدون دود» رفته‌ایم و به سوالاتی درباره این اثر طولانی نادر پاسخ داده‌ایم.

ایسناپلاس:‌ روز گذشته سالروز تولدِ نادر ابراهیمی صاحب مهم‌ترین نثرهای شاعرانه در ادبیات ایران است. خالق عاشقانه‌های «بار دیگر شهری که دوستش می‌داشتم»، «چهل نامه کوتاه برای همسرم» و «مردی در تبعید ابدی».

مردِ ابوالمشاغلی که در فهرست کارهای تجربه شده‌اش هم آب حوض کشیدن هست و هم ترجمه، تصویرگری کتاب کودک و نویسندگی.

«نادر ابراهیمی» ۱۴ فروردین سال ۱۳۱۵ در تهران بدنیا آمده است. او ابتدا در رشته حقوق، تحصیلات دانشگاهی خود را از سرگرفت اما پس از آن، تغییر رشته داد و در رشته مترجمی زبان انگلیسی لیسانس خود را گرفت.

هرقدر که خواندن آثار نادر ابراهیمی ساده، آسان و شیواست اما نوشتن از نادرِ ادبیات ایران کار ساده‌ای نیست. چرا که نادر ابراهیمی کسی بود که در نوشتن برای کودک و نوجوان هم در ترسیم جهان‌های عاشقانه و لطیف و هم در بیانِ صوفیانه و صد البته روایت در یک جغرافیای محصور مانند سه گانه «آتش بدون دود» مهارت خود را نشان داده است.

در آن دوره به جز نادر ابراهیمی، نویسندگان دیگری نیز شروع به نوشتن رمان‌های بسیار بلند کردند. می‌توان احتمال داد که نادر به عنوان یک نویسنده حرفه‌ای در این خصوص نیز می‌خواست بخت خود را امتحان کند و یک اثر بلند از خود به جا بگذارد.

از نکات دیگر درباره نوشتن آتش بدون دود توسط نادر؛ این است که نادر برای نوشتن این اثر ۲۷ سال وقت گذاشت. یکی از احتمالاتی که می‌توان درباره به طول انجامیدن نوشتن آتش بدون دود می‌توان داد، این است که نادر نویسنده پرکاری بود و نوشتن اثری مانند آتش بدون دود کار زمان‌بری است. برای همین، بدیهی است که نمی‌توانست سایر مشغله‌هایش را تعطیل کند و تنها بر روی یک اثر متمرکز شود. احتمالا با توجه به اشتغالات دیگر، در کنار دیگر آثارش نوشتن آتش بدون دود را هم پیش می‌برد.

بر روی میز نادر آثار مختلف باز بود

یکی از دوستان نادر ابراهیمی در محفلی غیررسمی نیز درباره نادر گفته بود که بر روی میز نادر، آثار مختلفی که می‌نوشت باز بود و بسته به برنامه ریزیش، همزمان کارهایش را پیش می‌برد و اینگونه نبود که یک اثر را تمام کند و بعد به سراغ اثر دیگر برود.

27 سال تلاش برای نوشتن یک کتاب/بار دیگر نویسنده‌ای که دوست می‌داریم

احتمال دیگری که می‌توان داد، این است که نوشتن یک اثر بلند شبیه به آتش بدون دود هر قدر هم که نویسنده متعلق به آن زیست بوم باشد اما نیازمند تحقیق و پژوهش است. این تحقیق و پژوهش هم صرفا تحقیق کتابخانه‌ای نیست و نیازمند سفر و گفتگو است. همین امر می‌تواند زمان نوشتن چنین اثری را طولانی‌تر کند. همچنین رمان‌های بلند نیازمند یک انسجام دارد و نویسنده دائم باید در رفت و برگشت برای همانگی در کل اثر است. همین امر نوشتن خود اثر را طولانی می‌کند.

شاید ساده‌ترین و البته پیشِ پا افتاده‌ترین تعریف درباره آثار نادر ابراهیمی این است که خواندن نادرِ ابراهیمی، جهانی از کلمات تازه و ترکیبات عاشقانه بدیع را پیش رویمان باز می‌کند که در عین سادگی و شیوایی نثرها اما با واژگانشان، خواننده می‌تواند در خیال خود در جهان‌ها و اقلیم تازه‌ای همراه با نویسنده اثر تنفس کند. دقیقا مانند وقتی که در «آتش بدون دود» قصه ترکمن‌ها را در چند دوره مختلف تاریخی از طریق شخصیت «دانای کل» روایت می‌کند و خواننده را برای فهمیدن قصه «گالان اوجا» با خود همراه می‌کند.

بدون شک بخشی از علم جامعه شناسی؛ متاثر از مردم‌شناسان و جمعیت شناسانی است که برای شناخت مردم و زیست بوم محلی آن‌ها سفر می‌کردند. هر رمانی، خواه ناخواه وقتی به سراغ بیان قصه مردم می‌رود، وجهه جامعه شناسانه دارد. اما یک رمان هرقدر هنرمندانه و مملو از جزییات نوشته شده باشد؛ می‌تواند اهمیت جامعه شناسانه داشته باشد. آتش بدون دود نیز رمانی‌ست که هنرمندانه نگاراش شده و از آنجایی که قصه حول محول قوم ترکمن کشورمان است، می‌تواند وجه و نگاه جامعه شناسانه قابل اهمیتی داشته باشد.

27 سال تلاش برای نوشتن یک کتاب/بار دیگر نویسنده‌ای که دوست می‌داریم

آتش بدون دود آینه بی‌زنگاری از تاریخ معاصر ایران

اما چرا باید رمان آتش بدون دود نادر ابراهیمی را خواند؟‌ مهمترین دلیل می‌تواند این باشد که طیف گسترده‌ای از کتابخوان‌ها؛ فارغ از سلایق خاص، قشر یا جنسیت از خواندن آتش بدون دود لذت برده‌اند و یا لذت می‌برند. شاید بهتر باشد بگوییم آتش بدون دود، اثری نیست که برای خواندن آن به دنبال دلیل ثانویه باشیم. دلیل دیگری که می‌توانیم ذکر کنیم، این است که آتش بدون دود آینه بی‌زنگاری از تاریخ معاصر ایران است که در قالب یک روایت داستانی، می‌توان مجموعه‌ای از وقایع و اتفاقات جامعه ایران را در این اثر نادر پیدا کنیم. دقیقا مانند یک کتاب تاریخ می‌تواند کمک کند تا فرد با بخضی از تاریخ معاصر ایران آشنایی پیدا کند. ما آثار هنرمندانه بسیار کمی داریم که توانسته باشد اقوام ایرانی را بازنمایی کند. آثار پژوهشی و علمی کم و بیش وجود دارد  اما در قالب رمان یا سایر قالب‌های ادبی دیگر، کمتر اثری می‌توان پیدا کرد که به خوبی اقوام ایرانی را روایت و بازنمایی کرده باشد. از دیگر دلایل برای خواندن آتش بدون دود می‌تواند این نکته باشد. این کار نادر، اثر فوق العاده‌ای است که توانسته بخشی از اقوام ایرانی را به خوبی برای خواننده به تصویر بکشد.

همچنین نکته مهم دیگر این است که نادر در این اثر به خوبی نشان داده است، اقوام ایرانی با تمام تفاوت‌ها و تمایزهایشان به چه دلیل خودشان را ایرانی می‌دانند و به چه شکل خودشان را به ملیت ایرانی متصل می‌کنند. همچین به زیبایی و رندی بیان کرده است که قومیت به معنایی جدایی و دگرباشی نیست. درنهایت می‌بینیم که در آتش بدون دود در کنار نشانه‌های قومیت‌شان اما به چه اندازه دغدغه ایران دارند و خودشان را سلولی از یک کل به حساب می‌آورند.

دوره‌ای که نادر آتش بدون دود را می‌نوشت؛ دوره‌ای بود که مدت کوتاهی از آشنایی ایرانی‌ها با رمان‌های بلند می‌گذشت. کارهایی مانند بینوایان و کارهای چند جلدی، کم کم با شیوع بحث ترجمه، بیشتر در اختیار ایرانی‌ها قرار گرفت. از این رو کمابیش نویسنده‌های ایرانی نیز به سمت نوشتن رمان‌های بسیار بلند رو آوردند. احتمال داده می‌شود با توجه به شرایط آن دوره، بسیاری از نویسنده‌ها تمایل داشتند که نمونه این کارها را تکرار کنند و آثار بلند در قد و قامت کارها چند جلدی خارجی  و شبیه به آن‌ها بنویسند.

تفاوت نثر نادر ابراهیمی با سایر نویسندگان

 بدیهی است که تمام هنرمندان دوستدارند و در تلاشند که به یک امضای شخصی برسند. چه بخواهد آن هنرمند، شاعر باشد باز هم دوست دارد شعرش به یک تمایز برسد تا خواننده در صورت نبود امضا؛ اثرش را بشناسد. فیلمساز، رمان نویس، نقاش و سایر هنرمندان دیگر دوست دارند تا به یک امضای شخصی برسند. نادر ابراهیمی نیز تلاش کرد که به یک امضای شخصی برسد و از قضا در این تلاش خود هم موفق بوده است.

27 سال تلاش برای نوشتن یک کتاب/بار دیگر نویسنده‌ای که دوست می‌داریم

اما نثر نادر ابراهیمی چند ویژگی دارد. نثر نادر بسیار متاثر از رمانتسیست‌های(رمانتیسم جنبشی هنری، ادبی و فکری  است که احساسات شدید را منبعی اصیل برای تجربه زیبایی‌شناسانه می‌دانستند.) عمدتا اروپایی است که رمانتیسیت‌ها بسیار برای شعر احترام قائل بودند. همچنین نادر مانند بسیاری از نویسندگان ما، شیفته آثار کهن ایرانی است و آثار کهن ما عمدتا شعر هستند. پیوند تاثیر نادر از مکتب رمانتیسم اروپایی و علاقه نادر به اشعار کلاسیک ایرانی، باعث شده است که نثری شاعرانه به وجود بیاورد که به امضای شخصی آن هم تبدیل شود.

همواره تاریخ غربالگری می‌کند و باعث می‌شود که آثاری که در دوره‌هایی حائز اهمیت‌اند؛ در دوره‌های بعدی فاقد اهمیت یا کم اهمیت شوند. اما در آنسوی این اتفاق نیز؛ همیشه آثاری در این بین هم باقی می‌مانند. مثلا در دوره‌ حافظ و سعدی؛ شاعران بسیار خوب دیگری هم داشته‌ایم اما غربال تاریخ، حافظ و سعدی را در صدر نگه داشت و بسیاری از شاعران در درجه‌های دیگری قرار گرفتند و حتی برخی دیگر را هم به فراموشی سپردیم. از این رو در هر دوره‌ای نویسندگان و شاعرانی کار کرده‌اند و عده‌ای ماندگار و عده دیگری فراموش می‌شوند. شاید اینگونه قضاوت درباره نادر ابراهیمی اکنون زود باشد اما احتمال فراموشی نادر و مهجوری او در نسل‌های بعدی، بسیار کم است.

انتهای پیام

نمایش بیشتر
دکمه بازگشت به بالا