این واکنش در آن مقطع که هنوز ابعاد حادثه بخصوص انگیزه شخصی ضارب، روشن نشده بود، می تواند قابل توجیه باشد اما تکرار «تروریستی» خواندن این حادثه توسط مقامات رسمی جمهوری آذربایجان، بعد از مصاحبه های ضارب و دختر و برادر او و مشخص شدن انگیزه شخصی ضارب، نشان از انگیزه باکو برای تبدیل این موضوع به یک بحران است.
با استناد به موضع مقامات رسمی جمهوری آذربایجان،تعدادی از مقامات رسمی و رسانه های خارجی نیز سعی کردند این ماجرا را به یک حادثه تروریستی- سیاسی تبدیل کرده و انگیزه شخصی و خانوادگی مهاجم را کتمان نمایند. بخصوص عوامل رژیم صهیونیستی و ترکیه در یک اقدام هماهنگ با جمهوری آذربایجان بدون انتشار روایت رسمی ایران، روایت غیرواقعی خود را از این حادثه تکرار کردند.
در تمام فرهنگنامه های سیاسی،«ترور» به قتل با انگیزه سیاسی گفته می شود و هیچگاه کشته شدن فرد یا افرادی در نزاع های شخصی،خانوادگی و گروهی با انگیزه های غیرسیاسی را تروریسم نمی نامند. طبعا مقامات رسمی بخصوص دیپلمات های وزارت امورخارجه جمهوری آذربایجان همچون آقای خلف خلف اف که سابقه طولانی در عرصه دیپلماسی دارد باید تفاوت ترور از قتل با انگیزه غیر سیاسی را بدانند.
مصاحبه های پخش شده و تحقیقات انجام شده از فرد مهاجم، موید این است که وی بارها برای اطلاع از سرنوشت همسرش به سفارت آذربایجان در تهران مراجعه داشته و چون پاسخ قانع کننده ای دریافت نکرده،تصمیم به تعرض به سفارت گرفته است.قطعا اقدام این ضارب محکوم است و جمهوری اسلامی ایران قبل از بقیه کشورها و نهادهای بین المللی،این اقدام را شدیدا محکوم کرد،اما تردیدی نیست که انگیزه ضارب،سیاسی نبوده است.
آقای الهام علی اف در تماس تلفنی با رئیس جمهوری اسلامی ایران گفت:« همکاری دو کشور در این زمینه باید چنان باشد که کسی به بهانه چنین حوادثی فرصت اخلال در روابط دوستانه دو کشور را پیدا نکند.» اگر رئیس جمهور آذربایجان واقعا مخالف دخالت عوامل ثالث در روابط تهران و باکو است پس چرا حکمت حاجیاف دستیار وی ساعاتی پس از حادثه با جورج دیک، سفیر اسرائیل درآذربایجان دیدار کرده و رسما اعلام می کند که با وی درباره حمله به سفارت آذربایجان گفت و گو کرده است. چرا حکمت حاجی اف با سفیر کشور دیگری در این رابطه گفت و گو نکرد و اساسا رژیم صهیونیستی کجای این ماجرا قرار دارد؟
آقای خلف خلف اف در مراسم تشییع مامور کشته شده در حادثه سفارت، ضمن تروریستی خواندن این اقدام، از عدم توانایی ایران برای تامین امنیت سفارت آذربایجان در تهران سخن گفت. در حالی که ایشان بخوبی می داند که از زمان استقلال آذربایجان تاکنون هیچ تعرضی به سفارت آذربایجان نشده و حتی در مواقعی که به دلیل برخی از مواضع منفی باکو، جمعی از مردم ایران قصد تجمع در مقابل سفارت آذربایجان داشته اند، با حضور نیروهای امنیتی از این اقدام منصرف شده اند. جمهوری آذربایجان اگر واقعا از وجود ناامنی در ایران نگران است چرا سرکنسولگری این کشور در تبریز را تخلیه نکرد.
از سوی دیگر آیخان حاجی زاده رئیس اداره مطبوعاتی وزارت امور خارجه جمهوری آذربایجان در گفت و گو با «تی.آر.تی.هابر» گفته است: «ما از دولت ایران میخواهیم که اقدامات لازم را برای شناسایی متجاوز انجام دهد.»! مگر فرد مهاجم از طرف ایران شناسایی و دستگیر نشده است؟ اتخاذ این موضع از سوی فردی که به دلیل حضور در اداره مطبوعاتی باید اشراف کامل به اخبار داشته باشد،بعید نیست؟
در این حادثه تردیدی نیست که اسرائیل به دنبال تحریک آذربایجان برای مقابله با ایران بوده و این رویه از سوی رژیم صهیونیستی مسبوق به سابقه است اما انتظار بود ترکیه به عنوان کشوری که روابط دوستانه ای با تهران و باکو دارد با استفاده از این مزیت، سعی در نزدیک کردن مواضع دو کشور می کرد اما متاسفانه مقامات رسمی و رسانه های این کشور نیز با تروریستی خواندن حادثه و تحریک باکو، خود را در ردیف رژیم صهیونیستی قرار دادند.
جمهوری اسلامی ایران در این حادثه، صبورانه و هوشمندانه عمل کرد و با محکومیت شدید حمله به سفارت جمهوری آذربایجان و شفاف سازی پیرامون انگیزه ضارب، وی را به دست محاکم قضایی سپرد. آقای امیر عبداللهیان وزیر امور خارجه حتی پیشنهاد کرد برای روشن شدن ابعاد مختلف حادثه، نهادهای امنیتی دو کشور در همکاری نزدیک با یکدیگر، موضوع را پیگیری و بررسی کنند.
با این وصف، انتظار است مقامات جمهوری آذربایجان با پرهیز از اظهارات غیردوستانه و قضاوتهای احساسی، روابط دو کشور را در معرض آسیب قرار نداده و با عدم تاثیرپذیری از کشورهای ثالث به دنبال مدیریت موضوع در جهت منافع دو ملت و عبور از این مرحله باشند.
خواندن این مطلب 3 دقیقه زمان میبرد