درچه صورت میتوان طلاق غیابی گرفت
طلاق غیابی در حقوق ایران زمانی مطرح می شود که یکی از زوجین بدون حضور در دادگاه یا عدم ارسال لایحه دفاعیه، حکم طلاق دریافت کند. این نوع طلاق راهکاری قانونی برای پایان دادن به زندگی مشترک در شرایط خاص، به ویژه زمانی که یکی از طرفین غایب یا مجهول المکان است، محسوب می شود. آگاهی از شرایط، مراحل و پیامدهای حقوقی طلاق غیابی برای زوجینی که در این موقعیت قرار دارند، حیاتی است تا بتوانند تصمیمات آگاهانه و درستی اتخاذ کنند.

طلاق غیابی چیست؟ (مفهوم و اساس حقوقی)
طلاق غیابی زیرمجموعه ای از مفهوم گسترده تر «رأی غیابی» در قانون آیین دادرسی مدنی است. بر اساس ماده ۶۸ قانون مذکور، رأی غیابی به حکمی اطلاق می شود که در غیاب خوانده یا وکیل قانونی او صادر شده باشد، مشروط بر اینکه خوانده لایحه دفاعیه ای تقدیم نکرده و ابلاغ واقعی (یعنی ابلاغ مستقیم به خود شخص) صورت نگرفته باشد. در پرونده طلاق، هنگامی که یکی از زوجین خواهان طلاق است و دیگری به هر دلیلی در هیچ یک از جلسات دادگاه حضور نمی یابد و دفاعیات خود را نیز به صورت کتبی ارائه نمی دهد، و ابلاغ اوراق قضایی نیز به شکل قانونی (و نه واقعی) انجام شده باشد، دادگاه می تواند حکم به طلاق غیابی صادر کند.
تفاوت اساسی بین ابلاغ واقعی و ابلاغ قانونی در این است که در ابلاغ واقعی، اوراق قضایی مستقیماً به شخص خوانده تحویل داده می شود و او از محتوای آن آگاه می گردد. اما در ابلاغ قانونی، اوراق ممکن است به بستگان، خادمان، یا حتی از طریق نشر آگهی ابلاغ شود که لزوماً به معنای اطلاع مستقیم خوانده نیست. نقش عدم حضور خوانده و عدم تقدیم لایحه دفاعیه در صدور رأی غیابی بسیار پررنگ است؛ زیرا دادگاه فرض را بر عدم تمایل خوانده به دفاع از خود یا عدم دسترسی به وی می گذارد و بر اساس مستندات موجود، رأی خود را صادر می کند.
شرایط کلی صدور حکم طلاق غیابی
برای اینکه یک حکم طلاق به صورت غیابی صادر شود، باید مجموعه ای از شرایط قانونی محقق گردند. این شرایط تضمین می کنند که حقوق خوانده تا حد امکان رعایت شده و صدور حکم غیابی صرفاً در موارد ضروری و با رعایت تشریفات قانونی انجام پذیرد.
عدم حضور خوانده یا وکیل وی در جلسات دادگاه
یکی از اصلی ترین شروط صدور رأی غیابی، عدم حضور خوانده یا نماینده قانونی وی (وکیل) در هیچ یک از جلسات دادگاه است. اگر خوانده حتی در یک جلسه حاضر شود یا وکیل او حضور یابد، دیگر نمی توان رأی صادره را غیابی تلقی کرد.
عدم تقدیم لایحه دفاعیه از سوی خوانده
علاوه بر عدم حضور فیزیکی، عدم تقدیم لایحه دفاعیه نیز از شروط مهم محسوب می شود. اگر خوانده یا وکیل او لایحه ای به دادگاه تقدیم کرده باشد، حتی اگر در جلسات حاضر نشود، رأی دادگاه دیگر غیابی نخواهد بود. این امر نشان دهنده آن است که خوانده از جریان دادرسی مطلع بوده و حداقل یک بار از حق دفاع خود استفاده کرده است.
عدم ابلاغ واقعی دادنامه و ابلاغ قانونی
همان طور که پیشتر اشاره شد، ابلاغ اوراق قضایی باید به صورت قانونی (و نه واقعی) انجام شده باشد. به این معنا که خوانده شخصاً رأی دادگاه را دریافت نکرده باشد. ابلاغ قانونی می تواند از طریق روزنامه، الصاق در محل سکونت یا تحویل به بستگان صورت گیرد. این شرط برای حمایت از حقوق خوانده غایب است تا در صورت عدم اطلاع، بتواند از حق اعتراض خود استفاده کند.
مهلت اعتراض به رأی غیابی (واخواهی)
خوانده ای که رأی طلاق غیابی علیه او صادر شده است، حق دارد ظرف مدت ۲۰ روز پس از ابلاغ واقعی رأی، نسبت به آن واخواهی کند. مهلت واخواهی برای افراد مقیم خارج از کشور دو ماه است. واخواهی به معنای درخواست رسیدگی مجدد به پرونده در همان دادگاه صادرکننده رأی است. این فرصت به خوانده امکان می دهد تا با حضور در دادگاه، از خود دفاع کرده و دلایل و مستندات خود را ارائه دهد تا شاید رأی غیابی تغییر یابد.
طلاق غیابی از طرف مرد
بر اساس ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی، حق طلاق اصولاً با مرد است و مرد می تواند هر زمان که بخواهد همسر خود را طلاق دهد، البته با رعایت تشریفات قانونی و پرداخت حقوق مالی زن. در مورد طلاق غیابی از طرف مرد، اگر مردی درخواست طلاق دهد و همسرش در هیچ یک از جلسات دادگاه حضور نیابد و لایحه دفاعیه ای نیز ارائه نکند، و ابلاغیه دادگاه نیز به صورت قانونی انجام شده باشد، دادگاه حکم طلاق غیابی را صادر می کند.
در این حالت، دادگاه ضمن صدور حکم طلاق، مرد را مکلف به تضمین حقوق مالی زن می کند. این حقوق شامل مهریه، نفقه ایام عده، اجرت المثل ایام زندگی مشترک و در صورت وجود شرایط، نصف دارایی های به دست آمده در طول زندگی مشترک (شرط تنصیف اموال) می شود. زن می تواند ظرف مهلت قانونی (۲۰ روز پس از ابلاغ واقعی رأی) نسبت به حکم طلاق غیابی واخواهی کند و در این مرحله، حقوق مالی خود را به طور کامل پیگیری و مطالبه نماید.
اگر مرد توانایی مالی برای پرداخت یکجای مهریه را نداشته باشد، می تواند درخواست اعسار از پرداخت مهریه را به دادگاه ارائه دهد. در صورت اثبات اعسار، دادگاه مهریه را به صورت اقساطی تعیین می کند. این امر به مرد این امکان را می دهد که با توجه به شرایط مالی خود، بدهی مهریه را پرداخت نماید و فرآیند طلاق نیز به اتمام برسد.
طلاق غیابی از طرف زن (با دلایل موجه)
طلاق از طرف زن، برخلاف طلاق از طرف مرد، به دلایل و شرایط خاصی نیاز دارد که در قانون مدنی پیش بینی شده اند. اگر زن با داشتن یکی از این شرایط، دادخواست طلاق دهد و مرد در جلسات دادگاه حاضر نشود و لایحه دفاعیه ای نیز تقدیم نکند، و ابلاغ اوراق قضایی نیز به صورت قانونی انجام شده باشد، حکم طلاق غیابی از طرف زن صادر می شود.
عسر و حرج (ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی)
عسر و حرج به معنای سختی و مشقتی است که ادامه زندگی مشترک را برای زن غیرقابل تحمل می کند. این یکی از مهم ترین دلایلی است که زن می تواند با استناد به آن، درخواست طلاق دهد. اثبات عسر و حرج در دادگاه نیازمند ارائه مدارک و شواهد قوی است.
برخی از مصادیق عسر و حرج که در قانون و رویه قضایی مورد پذیرش قرار گرفته اند، عبارتند از:
- ترک زندگی خانوادگی توسط زوج حداقل به مدت شش ماه متوالی یا نُه ماه متناوب در مدت یک سال بدون عذر موجه.
- اعتیاد زوج به یکی از انواع مواد مخدر یا مشروبات الکلی که به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و ترک آن برای زوج میسر نباشد.
- محکومیت قطعی زوج به حبس پنج سال یا بیشتر.
- ضرب و شتم یا هرگونه سوء رفتار مستمر زوج که عرفاً با توجه به وضعیت زوجه قابل تحمل نباشد.
- ابتلای زوج به بیماری های صعب العلاج روانی یا ساری یا هر عارضه صعب العلاج دیگری که زندگی مشترک را مختل کند.
- عدم پرداخت نفقه به مدت شش ماه متوالی بدون عذر موجه، که زن می تواند با ارائه حکم محکومیت نفقه و اجراییه آن، این موضوع را اثبات کند.
برای اثبات عسر و حرج، زن می تواند به مدارکی نظیر گزارش کلانتری، شهادت شهود، گزارش پزشکی قانونی، حکم محکومیت کیفری زوج و سایر اسناد و شواهد معتبر استناد کند.
مفقودالاثر بودن مرد (ماده ۱۰۲۹ قانون مدنی)
اگر مرد به مدت چهار سال تمام غایب یا مفقودالاثر باشد، زن می تواند به دادگاه مراجعه کرده و تقاضای طلاق نماید. در این حالت، دادگاه برای اطمینان از مفقودالاثر بودن مرد، تشریفاتی را طی می کند که شامل نشر آگهی در یکی از جراید کثیرالانتشار (سه نوبت به فاصله یک ماه) است. اگر پس از گذشت یک سال از تاریخ انتشار اولین آگهی، هیچ خبری از مرد به دست نیاید، دادگاه حکم طلاق زن را صادر می کند. پس از صدور حکم طلاق به دلیل مفقودالاثر بودن مرد، زن باید عده وفات نگه دارد.
وکالت در طلاق (حق طلاق اعطایی)
یکی دیگر از راه های طلاق غیابی از طرف زن، داشتن وکالت در طلاق است. این وکالت می تواند به یکی از دو صورت زیر باشد:
- شروط ضمن عقد: در بندهای چاپی عقدنامه، شروطی وجود دارد که مرد با امضای آن ها به زن حق طلاق می دهد. برای مثال، اگر مرد به مدت شش ماه منزل را ترک کند، زن می تواند با مراجعه به دادگاه و اثبات این ترک منزل، با استفاده از وکالت ضمن عقد، خود را مطلقه کند.
- وکالت بلاعزل در طلاق: مرد می تواند به صورت رسمی و بلاعزل، حق طلاق را به همسرش اعطا کند. در این صورت، زن می تواند با مراجعه به وکیل و به وکالت از مرد، خود را مطلقه نماید. اگر مرد در دادگاه حضور نیابد و ابلاغیه قانونی نیز صورت گیرد، این طلاق می تواند به صورت غیابی واقع شود. لازم به ذکر است که این نوع طلاق، با طلاق توافقی متفاوت است؛ زیرا در طلاق توافقی، هر دو طرف (یا وکلای آن ها) با توافق کامل و حضور در دادگاه، اقدام به طلاق می کنند، در حالی که در وکالت در طلاق، زن به نمایندگی از مرد و با استفاده از حق اعطایی، طلاق را جاری می کند و نیازی به توافق مجدد مرد در لحظه طلاق نیست.
عدم پرداخت نفقه
اگر مرد به مدت شش ماه متوالی نفقه همسرش را پرداخت نکند، زن می تواند از طریق دادگاه الزام مرد را به پرداخت نفقه مطالبه کند. در صورتی که مرد علی رغم حکم دادگاه باز هم از پرداخت نفقه خودداری کند و هیچ دلیلی موجهی برای عدم پرداخت نداشته باشد، این امر می تواند به عنوان دلیلی برای عسر و حرج تلقی شده و زن می تواند درخواست طلاق دهد. در این شرایط، اگر مرد در جلسات دادگاه حاضر نشود، طلاق به صورت غیابی از طرف زن صادر خواهد شد.
طبق ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی، زن می تواند در صورت عسر و حرج (سختی غیرقابل تحمل در زندگی مشترک) درخواست طلاق دهد. این ماده یکی از مهم ترین حمایت های قانونی از زنان در فرآیند طلاق است.
مدارک لازم برای دادخواست طلاق غیابی
برای ثبت دادخواست طلاق غیابی، مانند هر دعوای حقوقی دیگری، ارائه مدارک و مستندات قانونی ضروری است. این مدارک به دادگاه کمک می کنند تا هویت طرفین، مشروعیت رابطه زوجیت و همچنین دلایل و شرایط لازم برای صدور حکم طلاق غیابی را احراز کند.
مدارک اصلی مورد نیاز برای ارائه دادخواست طلاق غیابی عبارتند از:
- سند ازدواج: اصل یا رونوشت مصدق سند ازدواج (عقدنامه) که نشان دهنده وقوع عقد و رابطه زوجیت بین طرفین است.
- شناسنامه و کارت ملی: اصل شناسنامه و کارت ملی زوجین (در صورتی که در دسترس باشد) برای احراز هویت. در صورت عدم دسترسی به مدارک زوج غایب، اطلاعات هویتی او از طرق قانونی دیگر استعلام می شود.
- مدارک اثبات کننده شرایط طلاق: این دسته از مدارک بسته به علت درخواست طلاق متفاوت است و می تواند شامل موارد زیر باشد:
- برای عسر و حرج: گزارش های پزشکی قانونی، حکم محکومیت کیفری زوج (مانند حبس یا ضرب و شتم)، شهادت شهود، استشهادیه محلی، گزارش کلانتری، و هرگونه سندی که وضعیت عسر و حرج زن را تأیید کند.
- برای مفقودالاثر بودن مرد: مدارک مربوط به نشر آگهی در جراید کثیرالانتشار.
- برای عدم پرداخت نفقه: حکم دادگاه مبنی بر محکومیت مرد به پرداخت نفقه و گواهی عدم پرداخت.
- برای وکالت در طلاق: وکالت نامه رسمی طلاق که از سوی زوج به زوجه اعطا شده است.
- وکالت نامه (در صورت وجود وکیل): اگر خواهان (زن یا مرد) از طریق وکیل اقدام می کند، ارائه وکالت نامه رسمی وکیل دادگستری الزامی است.
جمع آوری دقیق و کامل این مدارک، روند رسیدگی به پرونده را تسریع بخشیده و شانس موفقیت در دادگاه را افزایش می دهد.
مراحل و فرآیند کلی طلاق غیابی
فرآیند طلاق غیابی، از آغاز تا ثبت نهایی، شامل چندین گام مشخص است که هر یک دارای تشریفات قانونی خاص خود هستند:
- مراجعه به دفاتر خدمات الکترونیک قضایی و ثبت دادخواست: اولین گام، تنظیم و ثبت دادخواست طلاق در دفاتر خدمات الکترونیک قضایی است. در این دادخواست باید به وضوح علت درخواست طلاق و غیابی بودن خوانده قید شود.
- ارائه مدارک و دلایل: خواهان باید تمامی مدارک و مستندات لازم که پیشتر ذکر شد را به همراه دادخواست ارائه دهد. در صورتی که درخواست طلاق از سوی مرد باشد، باید تضمین های لازم برای پرداخت حقوق مالی زن (مهریه، نفقه، اجرت المثل و غیره) را فراهم آورد.
- صدور ابلاغیه: پس از ثبت دادخواست، دادگاه اقدام به صدور ابلاغیه برای خوانده (زوج غایب) می کند. این ابلاغیه به روش های قانونی، از جمله از طریق مأمور ابلاغ، الصاق در محل سکونت (در صورت مشخص بودن) یا نشر آگهی در جراید کثیرالانتشار (در صورت مجهول المکان بودن)، به خوانده ابلاغ می شود.
- جلسات دادگاه (بدون حضور خوانده): پس از ابلاغ قانونی و عدم حضور خوانده در جلسات تعیین شده دادگاه و عدم تقدیم لایحه دفاعیه، دادگاه به پرونده رسیدگی می کند. قاضی با بررسی مدارک و شواهد ارائه شده توسط خواهان، اقدام به صدور رأی می کند.
- صدور حکم طلاق غیابی: در صورت احراز شرایط قانونی، دادگاه حکم طلاق غیابی را صادر می کند. این حکم شامل تصمیمات دادگاه در مورد اصل طلاق، حقوق مالی زن و در صورت وجود فرزند، حضانت آنان خواهد بود.
- ثبت طلاق در دفترخانه: پس از قطعی شدن حکم طلاق (یعنی گذشت مهلت واخواهی، تجدیدنظر و فرجام خواهی و عدم اعتراض یا تأیید نهایی حکم در مراجع بالاتر)، خواهان می تواند با در دست داشتن حکم قطعی به یکی از دفاتر رسمی ثبت ازدواج و طلاق مراجعه کرده و نسبت به ثبت طلاق اقدام نماید.
حقوق مالی زن در طلاق غیابی
در هر نوع طلاق، از جمله طلاق غیابی، حقوق مالی زن از اهمیت ویژه ای برخوردار است و دادگاه ملزم به تعیین تکلیف این حقوق است تا زن متضرر نشود. این حقوق شامل موارد زیر می شود:
مهریه
مهریه یکی از اساسی ترین حقوق مالی زن است که به مجرد عقد نکاح مالک آن می شود. در طلاق غیابی نیز زن مستحق دریافت تمام مهریه خود است، مگر در مواردی خاص نظیر عدم وقوع نزدیکی (زن غیرمدخوله) که در این صورت نصف مهریه به او تعلق می گیرد. دادگاه در حکم طلاق، تکلیف مهریه را مشخص می کند و مرد ملزم به پرداخت آن است.
نفقه
نفقه شامل هزینه های زندگی زن از قبیل مسکن، خوراک، پوشاک و درمان است. در طلاق غیابی، نفقه معوقه (در صورت مطالبه و اثبات استحقاق زن) و همچنین نفقه ایام عده به زن تعلق می گیرد. میزان نفقه بر اساس عرف و شأن زن تعیین می شود.
اجرت المثل ایام زندگی مشترک
اجرت المثل بهای کارهایی است که زن در طول زندگی مشترک و به دستور شوهر انجام داده است و قصد تبرع (رایگان انجام دادن) نداشته باشد. در طلاق غیابی، زن می تواند با ارائه دادخواست مطالبه اجرت المثل، از این حق خود بهره مند شود. دادگاه با بررسی شرایط و نظر کارشناس، میزان اجرت المثل را تعیین می کند.
شرط تنصیف اموال
اگر مرد در سند ازدواج، شرط تنصیف اموال (شرط تقسیم دارایی ها) را امضا کرده باشد و طلاق نیز به درخواست مرد نباشد یا زن از او به دلیل عسر و حرج طلاق گرفته باشد، دادگاه می تواند تا نصف اموالی را که مرد در طول زندگی مشترک و با تلاش خود به دست آورده است، به زن اختصاص دهد. این شرط نیازمند تحقق شرایط خاص خود است.
حضانت فرزندان در طلاق غیابی
مسئله حضانت فرزندان در طلاق غیابی، همانند سایر انواع طلاق، بر اساس مصلحت کودک و قوانین مربوطه تعیین می شود. قوانین عمومی حضانت در ایران به شرح زیر است:
- تا هفت سالگی: حضانت فرزند، اعم از دختر و پسر، تا هفت سالگی با مادر است، مگر اینکه دادگاه تشخیص دهد که مادر صلاحیت حضانت را ندارد.
- بعد از هفت سالگی: پس از هفت سالگی، حضانت فرزندان با پدر است تا زمان بلوغ شرعی (نه سالگی برای دختر و پانزده سالگی برای پسر).
- پس از بلوغ: بعد از بلوغ شرعی، فرزندان خود می توانند انتخاب کنند که با کدام یک از والدین زندگی کنند.
در شرایط طلاق غیابی، به ویژه اگر پدر مجهول المکان باشد یا در دسترس نباشد، معمولاً حضانت فرزندان با مادر خواهد بود. دادگاه با در نظر گرفتن غیبت پدر و مصلحت کودک، حضانت را به مادر یا فرد دیگری که صلاحیت دارد، واگذار می کند.
اثر بازگشت پدر بر حضانت فرزندان: اگر پدر غایب پس از صدور حکم طلاق غیابی بازگردد و مایل به ایفای نقش پدری باشد، می تواند با طرح دعوا در دادگاه، درخواست حضانت یا ملاقات با فرزندان خود را مطرح کند. دادگاه مجدداً با در نظر گرفتن مصلحت طفل و شرایط جدید، تصمیم گیری خواهد کرد.
مدت زمان طلاق غیابی
تعیین یک زمان دقیق برای فرآیند طلاق غیابی تقریباً غیرممکن است، زیرا این فرآیند تحت تأثیر عوامل متعددی قرار می گیرد که می توانند مدت زمان آن را به شدت متغیر سازند. پیچیدگی پرونده، نوع درخواست (از طرف زن یا مرد)، مفقودالاثر بودن یا صرفاً غایب بودن خوانده، و امکان اعتراضات حقوقی، همگی بر طول مدت زمان تأثیرگذار هستند.
در خوشبینانه ترین حالت، اگر پرونده پیچیدگی خاصی نداشته باشد و ابلاغ ها به سرعت انجام شود و اعتراضی نیز صورت نگیرد، ممکن است فرآیند طلاق غیابی چند ماه به طول انجامد (حدود شش ماه تا یک سال). اما در موارد خاص، مانند مفقودالاثر بودن مرد که نیازمند نشر آگهی در جراید و انتظار برای مدت طولانی (یک سال پس از اولین آگهی) است، یا در صورت وقوع اعتراضات متعدد (واخواهی، تجدیدنظرخواهی، فرجام خواهی) از سوی خوانده غایب پس از اطلاع از حکم، این فرآیند می تواند تا چندین سال نیز به طول بیانجامد.
مهمترین عواملی که بر مدت زمان طلاق غیابی تأثیر می گذارند عبارتند از:
- چگونگی ابلاغ اوراق قضایی به خوانده (آیا نشانی دقیق در دسترس است یا نیاز به نشر آگهی است؟)
- پیچیدگی دلایل و مستندات ارائه شده برای طلاق (به ویژه در عسر و حرج)
- ظرفیت کاری شعب دادگاه خانواده و سرعت رسیدگی
- احتمال واخواهی، تجدیدنظرخواهی و فرجام خواهی از سوی خوانده پس از اطلاع از حکم.
اعتراض به حکم طلاق غیابی (واخواهی، تجدیدنظر، فرجام خواهی)
برای حفظ حقوق خوانده ای که حکم طلاق غیابی علیه او صادر شده است، قانون راه های اعتراضی متعددی را پیش بینی کرده است. این راه ها شامل واخواهی، تجدیدنظرخواهی و فرجام خواهی می شوند که هر یک مهلت ها و مراجع رسیدگی خاص خود را دارند.
حق واخواهی خوانده غایب
اولین و مستقیم ترین راه اعتراض به حکم غیابی، واخواهی است. خوانده غایب حق دارد ظرف مدت ۲۰ روز پس از ابلاغ واقعی رأی، نسبت به آن واخواهی کند. برای افراد مقیم خارج از کشور این مهلت دو ماه است. واخواهی در همان دادگاه صادرکننده رأی صورت می گیرد و پرونده مجدداً با حضور طرفین مورد رسیدگی قرار می گیرد.
تجدیدنظرخواهی و فرجام خواهی
اگر رأی دادگاه پس از واخواهی (یا در صورتی که رأی غیابی نبود) همچنان مورد اعتراض باشد، طرفین می توانند ظرف مهلت قانونی (۲۰ روز برای مقیمین ایران و دو ماه برای مقیمین خارج) نسبت به آن تجدیدنظرخواهی کنند. مرجع تجدیدنظر، دادگاه تجدیدنظر استان است. پس از صدور رأی قطعی از دادگاه تجدیدنظر، در برخی موارد خاص و با رعایت شرایط قانونی، امکان فرجام خواهی در دیوان عالی کشور نیز وجود دارد که مهلت آن نیز ۲۰ روز است.
شرایط ابطال رأی طلاق غیابی
رأی طلاق غیابی در صورتی ممکن است باطل شود که خوانده بتواند اثبات کند در زمان رسیدگی، حضور داشته یا ابلاغ اوراق قضایی به او به درستی انجام نشده است. برای مثال، اگر خوانده مدارکی ارائه دهد که نشان دهد در زمان ابلاغ در محل حضور داشته اما ابلاغ به او نرسیده، یا در جلسات دادگاه حاضر بوده اما صورتجلسه اشتباه تنظیم شده است، امکان ابطال رأی وجود دارد.
همچنین، در طلاق های رجعی (که مرد در ایام عده حق رجوع دارد)، اگر مرد در طول عده به زن رجوع کند و این رجوع به اثبات برسد، حکم طلاق باطل شده و رابطه زوجیت ادامه می یابد.
طلاق غیابی برای ایرانیان مقیم خارج از کشور
در حقوق ایران، احوال شخصیه (ازدواج، طلاق، ارث) ایرانیان، فارغ از محل اقامتشان، تابع قوانین ایران است. بنابراین، ایرانیان مقیم خارج از کشور نیز برای طلاق غیابی باید از قوانین ایران تبعیت کنند.
- دادگاه صالح: در صورتی که هر دو زوج مقیم خارج از کشور باشند، دادگاه های خانواده شهرستان تهران صلاحیت رسیدگی به پرونده طلاق غیابی را دارند. اگر یکی از طرفین در ایران ساکن باشد یا اقامت موقت داشته باشد، دادگاه محل سکونت یا اقامت موقت آن فرد صالح به رسیدگی است.
- محدودیت ها و نکات مهم:
- تا زمانی که طلاق به صورت رسمی در دفاتر ثبت ازدواج و طلاق ایران ثبت نشود، زن کماکان در قید زوجیت همسرش محسوب می شود.
- اگر زنی بدون تأیید و ثبت طلاق از سوی مراجع ایرانی، بر اساس حکم دادگاه خارجی اقدام به ازدواج مجدد کند، عمل او از نظر قوانین ایران جرم (در حکم زنا) تلقی می شود.
- فرآیند ابلاغ: ابلاغ اوراق قضایی به طرف غایب مقیم خارج از کشور، معمولاً از طریق وزارت امور خارجه و سفارتخانه ها یا کنسولگری های ایران در کشور محل اقامت صورت می گیرد که ممکن است زمان بر باشد.
هزینه های مربوط به طلاق غیابی
مانند هر فرآیند حقوقی، طلاق غیابی نیز شامل هزینه هایی است که متقاضی باید متحمل شود. این هزینه ها بسته به پیچیدگی پرونده، نیاز به نشر آگهی و انتخاب وکیل متفاوت خواهد بود.
هزینه های اصلی مربوط به طلاق غیابی عبارتند از:
- هزینه دادرسی: شامل هزینه های قانونی ثبت دادخواست، هزینه ثبت اوراق و سایر مراحل قضایی است که بر اساس تعرفه های مصوب قوه قضائیه دریافت می شود.
- هزینه های دفاتر خدمات الکترونیک قضایی: هزینه های مربوط به ثبت دادخواست و پیگیری های اولیه از طریق این دفاتر.
- هزینه نشر آگهی: در صورتی که خوانده مجهول المکان باشد و نیاز به نشر آگهی در جراید کثیرالانتشار باشد، این هزینه به عهده خواهان خواهد بود. تعداد نوبت های آگهی و نوع روزنامه، بر این هزینه تأثیر می گذارد.
- حق الوکاله وکیل: اگر خواهان برای پیگیری پرونده از وکیل دادگستری کمک بگیرد، باید حق الوکاله وکیل را پرداخت کند. این مبلغ بسته به تخصص، تجربه وکیل، پیچیدگی پرونده و توافق طرفین متغیر است.
- هزینه مشاوره حقوقی: قبل از شروع فرآیند، بسیاری از افراد برای آگاهی از شرایط و حقوق خود به مشاوره حقوقی با وکیل متخصص مراجعه می کنند که این مشاوره نیز شامل هزینه است.
لازم به ذکر است که بخشی از این هزینه ها ممکن است در صورت پیروزی در دعوا، به عنوان خسارت دادرسی از طرف مقابل مطالبه شود.
آیا امکان ثبت نشدن طلاق غیابی در شناسنامه وجود دارد؟
در حالت کلی، پس از صدور حکم قطعی طلاق و ثبت آن در دفترخانه، اطلاعات طلاق در شناسنامه زوجین درج می شود. اما یک استثناء مهم در این زمینه وجود دارد که مربوط به زن غیرمدخوله است.
بر اساس قانون، اگر طلاق قبل از وقوع نزدیکی (زن غیرمدخوله باشد) صورت گیرد، زن می تواند تقاضا کند که اطلاعات طلاق در شناسنامه وی درج نشود. این حق به زن غیرمدخوله داده شده است تا اثرات روانی و اجتماعی طلاق بر زندگی آینده او به حداقل برسد. در این شرایط، تنها یک مهر خاص بر روی شناسنامه زن درج می شود که نشان دهنده ابطال ثبت ازدواج است و اثری از طلاق در آن دیده نمی شود. این قاعده در مورد طلاق غیابی نیز، در صورتی که زن غیرمدخوله باشد، صادق است.
مدت عده در طلاق غیابی
عده مدت زمانی است که زن پس از طلاق یا فوت همسر، نمی تواند ازدواج مجدد کند. هدف از عده، مشخص شدن وضعیت بارداری زن و حفظ نسب است. در طلاق غیابی، نوع عده بسته به شرایط پرونده متفاوت خواهد بود:
- عده طلاق: در اکثر موارد طلاق غیابی، زن باید عده طلاق را رعایت کند که سه طُهر (سه پاکی از عادت ماهانه) یا سه ماه است. برای زنانی که عادت ماهانه ندارند (مانند یائسه یا صغیره)، این مدت سه ماه شمسی است.
- عده وفات: اگر طلاق غیابی به دلیل مفقودالاثر بودن مرد و صدور حکم موت فرضی باشد، زن باید عده وفات نگه دارد که چهار ماه و ده روز است.
- عده بارداری: اگر زن در زمان طلاق باردار باشد، عده او تا زمان وضع حمل (تولد فرزند) ادامه خواهد داشت، فارغ از اینکه مدت آن چقدر طول بکشد.
تعیین صحیح نوع و مدت عده از اهمیت حقوقی و شرعی بالایی برخوردار است و عدم رعایت آن می تواند پیامدهای قانونی داشته باشد.
مزایای مشاوره و اخذ وکیل در پرونده طلاق غیابی
پیچیدگی های حقوقی و اداری فرآیند طلاق غیابی، اهمیت حضور یک وکیل متخصص را دوچندان می کند. دریافت مشاوره حقوقی و استخدام وکیل در این نوع پرونده ها مزایای قابل توجهی دارد:
- تسریع در روند پرونده: وکیل با آگاهی کامل از رویه های قضایی و اداری، می تواند پرونده را با سرعت بیشتری پیش ببرد و از اتلاف وقت جلوگیری کند.
- آگاهی کامل از قوانین و شرایط: وکیل متخصص به تمامی جزئیات قانونی و حقوقی مربوط به طلاق غیابی مسلط است و می تواند موکل خود را به بهترین نحو راهنمایی کند.
- تنظیم صحیح دادخواست و مدارک: وکیل در تنظیم دقیق و کامل دادخواست و جمع آوری مدارک لازم نقش حیاتی دارد تا هیچ نقصی در پرونده وجود نداشته باشد و از رد شدن دادخواست جلوگیری شود.
- نمایندگی قانونی و دفاع از حقوق موکل: وکیل به عنوان نماینده قانونی موکل، در جلسات دادگاه حضور می یابد و با دفاع مستدل و مؤثر، از حقوق و منافع موکل خود (اعم از حقوق مالی، حضانت فرزندان و …) محافظت می کند.
- کاهش استرس و فشار روانی: مواجهه با مسائل حقوقی طلاق، به ویژه در شرایط غیابی، می تواند برای افراد بسیار استرس زا باشد. حضور وکیل، بار روانی این فرآیند را از دوش موکل برمی دارد.
نکات مهم و جمع بندی نهایی
طلاق غیابی یکی از دشوارترین و پیچیده ترین انواع طلاق در نظام حقوقی ایران است که نیازمند آگاهی دقیق از قوانین و رویه های قضایی است. این نوع طلاق راهکاری برای رهایی از بلاتکلیفی در شرایطی است که یکی از زوجین در دسترس نیست یا از حضور در فرآیند طلاق امتناع می ورزد. در این مسیر، اطمینان از صحت ابلاغ ها و رعایت حقوق طرف غایب، از اصول بنیادین رسیدگی قضایی است.
شایان ذکر است که چه طلاق غیابی از طرف مرد درخواست شود و چه از طرف زن، حقوق مالی زن از جمله مهریه، نفقه و اجرت المثل محفوظ خواهد بود و دادگاه مکلف به تعیین تکلیف آن ها است. همچنین، حضانت فرزندان نیز با در نظر گرفتن مصلحت عالی کودک و قوانین مربوطه تعیین می شود.
با توجه به پیچیدگی های حقوقی و اهمیت پیامدهای اجتماعی و مالی طلاق غیابی، دریافت مشاوره حقوقی تخصصی از یک وکیل مجرب در این زمینه، امری حیاتی است. وکیل می تواند با راهنمایی های دقیق و پیگیری های قانونی، از تضییع حقوق شما جلوگیری کرده و مسیر پرفراز و نشیب این فرآیند را تسهیل بخشد. تصمیم گیری آگاهانه و گام برداشتن بر اساس دانش حقوقی، کلید موفقیت در این پرونده هاست.
سوالات متداول
آیا طلاق غیابی بدون اطلاع همسر امکان پذیر است؟
بله، طلاق غیابی به معنای صدور حکم طلاق در غیاب همسر (خوانده) است، مشروط بر اینکه ابلاغ اوراق قضایی به صورت قانونی انجام شده باشد و خوانده در هیچ یک از مراحل دادرسی حاضر نشده و لایحه دفاعیه ای تقدیم نکرده باشد. ابلاغ قانونی لزوماً به معنای اطلاع مستقیم و واقعی همسر نیست.
اگر مرد غایب باشد و اموالی نداشته باشد، تکلیف مهریه چه می شود؟
مهریه حق زن است و در صورت عدم وجود اموال یا عدم توانایی مالی مرد، زن می تواند دادخواست اعسار از پرداخت مهریه را مطرح کند. در این صورت، دادگاه با بررسی شرایط، مهریه را به صورت اقساطی تعیین می کند تا مرد بتواند به تدریج آن را بپردازد. حتی اگر مرد هیچ مالی نداشته باشد، این حق برای زن محفوظ است.
چه مدت پس از طلاق غیابی می توان ازدواج مجدد کرد؟
پس از ثبت رسمی طلاق و اتمام مدت عده، زن می تواند مجدداً ازدواج کند. مدت عده بسته به شرایط زن (باردار بودن، عادت ماهانه داشتن یا نداشتن) متفاوت است. برای اطلاع دقیق از زمان مجاز ازدواج مجدد، باید نوع عده و تاریخ پایان آن به دقت مشخص شود.
آیا می توان حکم طلاق غیابی را باطل کرد؟
بله، حکم طلاق غیابی قابل واخواهی (اعتراض در همان دادگاه) است. اگر خوانده غایب ظرف ۲۰ روز پس از ابلاغ واقعی رأی، واخواهی کند و بتواند اثبات کند که ابلاغ به درستی انجام نشده یا دلایل موجهی برای عدم حضور داشته، ممکن است رأی ابطال شده و پرونده مجدداً رسیدگی شود. همچنین، در طلاق رجعی، رجوع مرد در ایام عده می تواند حکم طلاق را باطل کند.
آیا طلاق غیابی در دوران عقد هم امکان پذیر است؟
بله، طلاق غیابی در دوران عقد نیز امکان پذیر است، مشروط بر اینکه شرایط قانونی لازم برای صدور حکم طلاق غیابی فراهم باشد. در این حالت، اگر نزدیکی (مدخوله) صورت نگرفته باشد، مهریه زن نصف خواهد بود و زن می تواند درخواست عدم ثبت طلاق در شناسنامه اش را نیز مطرح کند.