إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ (حجرات ـ ۱۰)
بر پایه آموزههای دینی مؤمن بودن و در جبهه حق بودن به مفهوم بری بودن از هر اشتباه و خطا نیست، و چه بسیارند کسانی که به عنوان یک مسلمان پیرو مکتب اهل بیت علیهم السلام مرتکب خطاها یا گناهانی کوچک و بزرگ از عرصه شناخت تا رفتار میشوند.
نصیحت، خیرخواهی نسبت به یکدیگر، کمک فکری، تبیین، موعظه، ارشاد و مانند آن که جایگاهی بلند در آموزههای اخلاقی اسلامی دارد، همگی بر این پیشفرض استوار است که چه بسا یک مؤمن معتقد هم دچار اشتباه شود و لذا نیازمند راهنمایی و خیرخواهی و مانند آن است. پیشفرض آیه شریفه دهم سوره مبارکه حجرات هم که مخاطبان خود را به آشتی دادن برادران دینی فرا میخواند، همین است که چه بسا دو برادر یا دو جریان که هر دو موصوف به ایمان هستند، هر دو و یا یکی از آن دو، سخن یا رفتار نادرستی داشته باشد که موجب اختلاف و درگیری منجر به کشتن یکدیگر (حجرات، ۹) در جامعه دینی شود.
یعنی حتی خطاهایی تا این اندازه بزرگ هم موجب بیرون رانده شدن از دایره ایمان نیست. از یاد نبریم که مؤمن دور از هر خطا و کاستی در عرصه شناخت و رفتار، امام معصوم علیه السلام است. همین تحلیل در باره ارزشهای ثانویه مانند انقلابی بودن صدق میکند. این گونه نیست که فرد یا جریانی صرفا به دلیل رفتاری که ما آن را انقلابی نمیدانیم و یا حتی به دلیل ارتکاب یک خطا از دایره انقلابی بودن بیرون گذاشته شود. وقتی در باره ایمان که بنیادیترین معیار سنجش و ارزیابی انسانهاست قرآن میگوید به دشمنی که در میدان جنگ اظهار اسلام کرد نگویید که مؤمن نیستی (نساء، ۹۴)، به طریق اولی در سلب ارزشهایی مانند انقلابی بودن از کسانی که خود را در جبهه انقلاب میدانند و پیشینه آنها هم گواه این ادعاست، باید احتیاط کرد.
یکی از چالشهای اخلاقی در عرصه انتخابات که اکنون به فراوانی دیده میشود، مطلقنگریهایی زیر پوشش دین است که با آموزههای دینی سازگار به نظر نمیرسد.
خودحقپنداری به گونهای که خود را حق مطلق و جانب دیگر را شر مطلق بدانیم، آشکارا بر خلاف آموزه های دینی است، همان گونه که یافتن یک خطا یا کاستی موهوم یا واقعی در طرف مقابل و آن را بهانهای برای بیرون نهادن او از دایره ارزشها قرار دادن ناسازگار با آموزههای دینی است. هیچ یک از دو نامزد راه یافته به دور دوم انتخابات و جبهه پشتیبان آنها، خیر مطلق نیست و هیچ کدام هم شر مطلق نیست، هر دو ممکن است خطاهایی داشته باشند؛ حال اگر یک جریان به نام دین و به بهانه این خطاها خود را خیر مطلق و طرف مقابل خود را شر مطلق بداند بر خلاف آموزههای دینی رفتار کرده است. به همین ترتیب، این تلقی که عدهای خود را جبهه انقلاب به صورت مطلق بدانند و طرف مقابل خود را که از قضا پیشینهای درخشانتر در بذل جان و مال در راه انقلاب دارد، خارج از جبهه انقلاب بشمرند، سخنی قابل دفاع نیست.
بر این پایه، یکی از معیارهای داوری در باره دو نامزد همین است که ببینیم آنها تا چه اندازه با وجود احتمال خطا در طرف مقابل از متهم ساختن آنها به خروج از دایره ارزشهای دینی و انقلابی پرهیز میکنند.