انقراض تاریک چگونه بی‌سروصدا حیات روی زمین را محو می‌کند؟

گونه‌هایی که حتی از وجود آن‌ها بی‌خبر هستیم، به تدریج از روی زمین محو می‌شوند و لازم است برای مقابله با این اتفاق تلاش کنیم.

به گزارش مجله رز، به نقل از زومیت، یکی از جانداران روی زمین برای همیشه از بین رفته است، اما نمی‌دانیم چیست. همچون درختانی که در سکوت جنگلی تهی بر زمین می‌افتند، کل گونه‌ها ناپدید می‌شوند، بدون اینکه کسی شاهد آن‌ها باشد یا حتی به وجود آن‌ها پی ببرد. این پدیده که به «انقراض تاریک» معروف است، توانایی ما برای فهرست‌بندی تنوع زیستی جهان یا درک تاثیر انسان بر شبکه زندگی روی زمین را به شدت تضعیف می‌کند.

انقراض تاریک چیست؟

اصطلاح انقراض تاریک به از بین رفتن گونه‌هایی اشاره دارد که ما حتی از وجود آن‌ها بی‌خبر هستیم. به‌عبارت‌دیگر، این اصطلاح برای اشکال حیاتی به‌کار می‌رود که پیش از اینکه آن‌ها را کشف یا ازنظر علمی توصیف کنیم، منقرض می‌شوند. این موجودات جای خود را در سیستم طبقه‌بندی جانداران روی زمین پیدا نمی‌کنند.

به طور معمول، برچسب انقراض تاریک برای آن دسته از گیاهان و جانورانی به کار می‌رود که مستقیما درنتیجه‌ی تغییرات زیستگاه ناشی از انسان از بین رفته‌اند. بنابراین، دایناسورهای کشف‌نشده به‌عنوان انقراض تاریک به حساب نمی‌آیند. بااین‌حال، انقراض‌های ناشناخته به عصر جدید محدود نمی‌شود و به دوران ماقبل تاریخ نیز بازمی‌گردد، یعنی همان زمانی که اجداد ما برای اولین بار قاره‌های جهان را اشغال و برخی از جانوران بزرگ را تا حد نابودی شکار کردند.

اصطلاح انقراض تاریک به انقراض گونه‌هایی اشاره دارد که حتی از وجود آن‌ها بی‌خبر هستیم

بسیاری از جانوران بزرگی که به دست انسان منقرض شده‌اند، به‌خوبی در سوابق فسیلی نشان داده شده‌اند، بااین‌حال، احتمالا موارد معدودی از انقراص جانوران بزرگ در ده هزار سال گذشته رخ داده است که از آن‌ها اطلاعی نداریم.

موج بزرگی از انقراض ناشی از انسان از حدود قرن چهاردهم در کل سیاره آغاز شد. در این زمان بود که پیشرفت‌ها در فناوری‌های دریایی اروپا به غربی‌ها این امکان را داد به جزایر دورافتاده اقیانوس‌ها بروند و موش، گربه و سایر پستانداران غیربومی را به سرزمین‌های جدید ببرند و حیات بومی را نابود کنند. ازآنجا که این دوره پیش از زمان طبقه‌بندی جانوران یعنی آغاز قرن نوزدهم بود، بسیاری از گونه‌هایی که در این دوره از بین رفتند، به‌طور علمی توصیف نشده‌اند یا در هیچ فهرستی ثبت نشده‌اند، به این معنا که نمی‌دانیم چه تعداد از موجودات از بین رفتند.

حتی از زمان شروع دوره طبقه‌بندی جانداران، تعداد نامشخصی از گونه‌ها پیش از اینکه کسی فرصت ثبت وجود آن‌ها را پیدا کند، از صحنه حیات خارج شدند. بسیاری از این اشکال حیات بی هیچ ردی ناپدید شدند و برخی دیگر فسیل‌هایی را برجای گذاشتند که پس از انقراض کشف شدند یا اینکه هنوز کشف نشده‌اند.

دکتر الکساندر لیز از دانشگاه متروپولیتن منچستر در گفتگو با آی‌اف‌ال ساینس می‌گوید: «ناشناخته‌های بزرگ، مواردی هستند که پیش از شروع علم طبقه‌بندی منقرض شدند.»

برای پر کردن همه جاهای خالی، باید بقایای هر گونه‌ منقرض‌شده‌ای پیدا کنیم، هرچند این امر بسیار بعید است. برای بسیاری از گونه‌ها باید به فسیل‌ها متوسل شویم. بنابراین، گونه‌هایی که به خوبی تبدیل به فسیل می‌شوند، ممکن است سابقه بهتری ازنظر انقراض‌های تاریخی داشته باشند. برای مثال، پرندگان به خوبی پستانداران فسیل نمی‌شوند و بیشتر بی‌مهرگان در سوابق فسیلی کمیاب هستند. به‌عبارت‌دیگر، واقعا نمی‌دانیم در طول تاریخ بشر چندین انقراض تاریک رخ داده است، اگرچه دانشمندان حدس‌هایی زده‌اند و ارقام تکان‌دهنده هستند.

چند گونه منقرض شده‌اند؟

فهرست رسمی گیاهان و جانوران منقرض‌شده آی‌یوسی‌ان درحال‌حاضر شامل فقط ۹۰۹ گونه می‌شود. بااین‌حال، این رقم کمتر از حد واقعی است، زیرا انقراض‌های ناشناخته یا گونه‌های کشف‌نشده را درنظر نمی‌گیرد.

پژوهشگران تلاش‌هایی برای ایجاد مدل‌های آماری برای محاسبه تعداد انقراض‌های تاریکی که با این انقراض‌های تایید شده همراه بودند، انجام داده‌اند. به‌عنوان مثال، نتایج مطالعه‌ای نشان داده است حدود ۱۴۳۰ گونه از پرندگان ممکن است براثر فعالیت‌های انسانی از بین رفته باشند، درحالی‌که مطالعه دیگری نشان می‌دهد ۶۰ درصد از کل انقراض‌ها در برخی از گروه‌های جانداران ممکن است گونه‌های کشف‌نشده باشند. مقاله دیگری به این نتیجه رسیده است که ممکن است در طول ۵۰۰ سال گذشته ۲۶۰ هزار گونه از بی‌مهرگان را از دست داده باشیم.

نمی‌دانیم در طول تاریخ بشر چندین انقراض تاریک رخ داده است

همه تخمین‌های فوق بسیار تقریبی و بیشتر در حد حدس و گمان هستند، به این معنا که واقعا هیچ عدد دقیقی برای نشان دادن همه موجوداتی که از روی زمین ناپدید شدند، نداریم.

درحالی‌که پژوهش‌های تئوریکی درمورد انقراض‌های تاریک انجام شده است، هرازگاهی دانشمندان شواهد فیزیکی واقعی برای این پدیده پیدا می‌کنند و بیشتر آن‌ها نشان می‌دهند تخمین‌های عددی ما چقدر اشتباه بوده است. به‌عنوان مثال، در سال ۲۰۱۳ یکی از تبارهای حلزون‌های خشکی منقرض‌شده در پلی‌نزی فرانسه کشف شد که تعداد کل انقراض‌های تاییدشده گروه نرم‌تنان را حدود دو درصد افزایش داد.

با توجه به اینکه بیشتر تخمین‌های انقراض تاریک بر اساس برون‌یابی انقراض‌های شناخته شده است، چنین یافته‌هایی می‌تواند تاثیر قابل‌توجهی بر مدل‌سازی آماری داشته باشند.

لی توضیح می‌دهد هر انقراض تاریخی که به تازگی تایید شده است، احتمالات بی‌پایانی را برای از دست دادن گونه‌های همسفره که ممکن است با این موجودات منقرض‌شده مرتبط بوده باشند، باز می‌کند. از طرف دیگر، درحالی‌که ممکن است به راحتی بتوان جانوران باستانی بزرگ را در آثار فسیلی شناسایی کرد، وقتی صحبت از انگل‌هایی به میان می‌آید که در بدن این گونه‌ها زندگی می‌کردند و همچنین موجوداتی که مدفوع آن‌ها را مصرف می‌کردند، متوجه می‌شویم تا چه حد درمورد گونه‌هایی که از دست رفته‌اند، بی‌خبر هستیم.

چگونه می‌توان از انقراض تاریک جلوگیری کرد؟

انقراض بخش جدایی‌ناپذیری از فرایند انتخاب طبیعی است و تصور می‌شود حتی بدون کمک انسان‌ها، جهان سالانه حدود یک گونه در هر میلیون گونه را از دست می‌دهد که به نرخ انقراض پس‌زمینه معروف است.

تخمین‌های کنونی نشان می‌دهد جهان با سرعت هزاران بار بیشتر از نرخ انقراض پس‌زمینه درحال از دست دادن موجودات است و این امر موجب طرح این پیشنهاد شده که در میانه ششمین انقراض جمعی سیاره زمین قرار داریم. بنابراین، بدیهی است که در حفاظت از تنوع زیستی زمین موفق نبوده‌ایم و اگر می‌خواهیم با این روند مقابله کنیم، هم‌اکنون به سرمایه‌گذاری‌های بزرگ روی حفاظت از زیستگاه‌ها نیاز داریم.

شرایط نابودی گونه‌ها در هیچ جای زمین به اندازه جنگل اطلس برزیل اضطراری نیست؛ جایی که بیشترین فراوانی مهره‌داران درمعرض خطر انقراض قاره آمریکا در آن وجود دارد. این جنگل که زمانی ۱٫۲ میلیون کیلومتر مربع از زمین را پوشش می‌داد، اکنون به تکه‌های کوچکی تبدیل شده است که نمی‌تواند به حفظ جمعیت گونه‌ها کمک کند. لیز توضیح می‌دهد: «ممکن است یک جفت موجود در یک قطعه از جنگل زندگی کنند، اما اشتراک ژنی بین قطعات جنگلی وجود ندارد و کافی است یکی از آن موجوات از بین برود و آن گونه را از دست خواهیم داد.»

۸۶ درصد موجودات خشکی‌زی و ۹۱ درصد از موجودات دریایی هنوز رسما کشف نشده‌اند

مشکل آنقدر شدید است که لیز معتقد است بسیاری از گونه‌های درمعرض تهدید منطقه، بعید است بدون برنامه‌های پرورش در اسارت باقی بمانند. بااین‌حال، اگر برنامه فوری برای احیای تکه‌های جنگلی و ایجاد اتصال بین آن‌ها و افزایش اندازه آن قطعه‌ها وجود نداشته باشد، این تلاش‌ها ثمری نخواهد داشت.

برنامه‌های پرورش و تکثیر خارج از زیستگاه برای نجات گونه‌های شناخته‌شده طراحی شده است، اما مستقیما به کاهش بحران انقراض تاریک کمکی نمی‌کند. بااین‌حال، با احیای زیستگاه‌ها، می‌توانیم به‌طور غیرمستقیم تعداد زیادی از گونه‌های هنوز کشف‌نشده را از آستانه انقراض به حیات برگردانیم.

اگر فهرست کامل‌تری از ساکنان جهان داشته باشیم، انقراض تاریک دیگر مفهومی نخواهد داشت. ممکن است نتوانیم از نابودی بسیاری از این گونه‌ها را جلوگیری کنیم، اما اگر همه آن‌ها را توصیف کنیم، حداقل می‌دانیم چه چیزی را از دست می‌دهیم.

تصور می‌شود حدود ۸٫۷ میلیون گونه جانوری روی زمین وجود دارد و در بیش از دو قرن طبقه‌بندی ما فقط حدود ۱٫۲ میلیون از آن‌ها را توصیف کرده‌ایم. طبق برخی محاسبات، ۸۶ درصد از کل موجودات خشکی‌زی و ۹۱ درصد از موجوداتی که در اقیانوس زندگی می‌کنند، هنوز رسما کشف نشده‌اند.

واضح است که باید تنوع حیات را کشف کنیم، اما سرعت کار کم است و علم طبقه‌بندی دیگر زیاد طرفدار ندارد. لیز می‌گوید: «می‌خواهیم تنوع زیستی زمین را قبل از انقراض فهرست کنیم، اما این روند واقعا کند است، زیرا بودجه زیادی صرف طبقه‌بندی جانداران نمی‌شود. هرچه موجودات بیشتری را شناسایی کنیم، انقراض‌های کمتری در دسته تاریک قرار خواهند گرفت. هرگز نمی‌توانید همه موجودات را پیدا و توصیف کنید، اما امیدواریم به هدف بالای ده درصد برسیم.»

انتهای پیام

خروج از نسخه موبایل