توجه به مشکلات مردم و ریشهیابی علل و عوامل پیدایش و دوام آنها و اثرات آن در زندگی اجتماعی و خصوصی مردم، بخش مهمی از صورت مسئله را روشن میکند و به عکس نادیده انگاشتن آنها و عبور سَرسَری از کنار انبوه مشکلات یا انتساب آنها به مدیریتهای قبلی، مشکلی را از مشکلات نظام را حل نمیکند بلکه مطالبهگری و کنشگری بیشتر مردم را به همراه دارد.
اینکه رهبری مهمترین چالش کشور را ناکارآمدی اقتصادی معرفی میکنند، امری جدید و نوپدیدی نیست. همۀ مردم در همه سطوح متناسب با شغل و جایگاه اجتماعی درکی از مشکلات جاری اقتصادی کشور دارند و همه بهخوبی میدانند این مشکلات زاییده یک دولت نبوده و نیست و بلکه مسائل تلمبار شده امروز ناشی از سهلانگاریها، عدم تشخیص اولویتها و ناتوانی در به کارگیری نیروهای امین و توانمند اجرایی و … است.
معمولاً همۀ دولتها و روسای جمهور با هر سلیقه و تفکری، برای جلب اعتماد و کسب رأی تودههای مردم، شعارهای جذّاب و دلنشین میدهند، ولی وقتی سکّان کار را در اختیار گرفتند درک آنها از مسائل اجتماعی و واقعیتهای اجرایی دستخوش تحوّل و تغییر میشود و برای پوشش ناکارآمدی خود متوسل به فرافکنی و بیبرنامگی و ناتوانی دولتهای قبلی میشوند؛ در حالیکه فرار از واقعیت و چشمپوشی از آنها نه تنها مشکلی را حل نخواهد کرد، بلکه ندیدن و عدم توجه به آنها، مشکلات و سختیهای اجرایی را دوچندان میکند.
حضرت امیرالمومنین (ع) پس از بیعت مردم با ایشان و تصدّی امامت و حکمرانی بر جامعه مسلمین، در فرازهای متعدّد و بیانات مختلف که بخشی از آنها در نهجالبلاغه منعکس شده است به مردم راجع به حوادث و پیشامدها و مشکلاتی که بهناچار باید با آن دست و پنجه نرم کنند، هشدارهای صریح میدهند و بانگ بیدارباش برمیآورد.
حضرت امیر(ع) در خطبه شانزدهم نهجالبلاغه که در اوایل خلافت ایراد فرموده، به مردم هشدار میدهند که دوران سوءاستفادههای مالی و سهمخواهیهای اشرافگرایانه به پایان رسیده و امروز روزگار شایستهسالاری است:
«الَا وَ إِنَّ بَلِیَّتَکُمْ قَدْ عَادَتْ کَهَیْئَتِهَا یَوْمَ بَعَثَ اللَّهُ نَبِیَّهُ»(صلیاللهعلیهوآله)
«الا» حرف تنبیه و هشدار و بیدار باش است؛ یعنی ای مردم بدانید که آنچه امروز به آن مبتلا شدید به همان شکلی بازگشته است که در آستانۀ بعثت پیامبر(ص) اتفاق افتاد و امام علیهالسلام در فرازی دیگر از این خطبه برای نشان دادن بیشتر حقیقت آنچه مردم را بدان وعده داده است با سوگند جلاله بهدرستی تمام سخنان خود شهادت میدهد:
«وَاللهِ ما کَتَمْتُ وَ شْمَةً، وَ لا کَذَبْتُ کِذْبَةً»؛
به خدا سوگند من کوچکترین نکته را از شما پنهان نکردم و دروغ نگفتهام و به آشکارترین شکل ممکن حقایق را در مقام والی و حکمران و خلیفۀ رسولالله برای مردم بیان کردهام.
بهراستی شفافیت و صراحت در مقام بیان مشکلات و حوادث، درس بزرگ و به یادماندنی را در باب مردمداری و حکومت به مسئولان میدهد که:
اولاً تمام حقایق را برای مردم بیان کنند و چیزی را از مردم پنهان نسازند(موضوعات نظامی و اسرار امنیتی بحث دیگری است)
و دوم آنکه دروغ و کذب در کارشان نباشد و آنگاه عملکرد خود را مصداق بارز این سخن معرفی میکند: که به خدا سوگند من هیچ چیز حتی کوچکترین نکتهها را نپوشاندهام؛ نه دروغ میگویم و نه در پرده ابهام سخن میگویم.
امام (ع) این سخنان را حدود ربع قرن پس از وفات پیامبر (ص) و پنجاه سال پس از بعثت نبی مکرم اسلام (ص) ایراد میفرمایند و در این خطبه بهدرستی به جایگاه با اهمیت جهاد تبیین از سوی والی و حاکم اسلامی میپردازند و با اشاره به ضرورت حفظ و نگهداری مردم در صحنۀ حکومت و آگاهسازی آنان از مخاطرات و حوادث پیشرو، بر این حقیقت مهم تأکید میکند که اگر امید و اعتماد مردم از حکومت کاهش یا از دست برود، بازسازی اعتماد اجتماعی و بازآفرینی حس اعتماد مردم ولو به حکومت امیرالمومنین علی ابن ابیطالب (ع) بسیار سخت خواهد شد:
«وَلَقَلَّما اَدْبَرَ شَیْء فَاَقْبَل»
تجربه روزگار و سیاستدانی نشان میدهد که بسیار کم پیش میآید که فرصت از کف رفته دوباره بازگردد. حفظ اعتماد و در صحنه ماندن مردم، فرصت بسیار بزرگ و مغتنمی است که اگر در اثر بیتوجهی، آسودهطلبی و هر بار به یک جهتی چرخیدن از کف برود، امید به بهبود و بازسازی آن بسیار اندک است و این هم درس دیگری است که مقام معظم رهبری در پیام نوروزی سال جدید به آن توجه داشتند و با طرح مشکلات اقتصادی در کنار توانمندیها، حقیقت ناکارآمدی اقتصادی را برای مردم تبیین کردند.
امام (ع) در فراز آخر این خطبۀ شگفتانگیز میفرماید:«و لا یَلُمْ لائمٌ إلاّ نَفْسَهُ»؛ وقتی دیدید اعتماد مردم کاهش یافته و فرصتها در حال از کف رفتن است، به جای فرافکنی و مقصر فرضی تراشیدن و گناه ناتوانی و ناکارآمدی را به گردن دیگران انداختن، نیم نگاهی به رفتار وعملکرد خودتان داشته باشید، کاستیها و کمکاریها و ترک فعلها را به یاد بیاورید و شهامت پذیرش خطا و از دست دادن فرصتهای خانمانسوز را داشته باشید و با قوت و قدرت، اول خودتان و اطرافیان و اعوان و انصار را نقد کنید تا بتوانید با اعتماد به نفس و بدون باج دادن و سهم قرار دادن برای زیادهخواهان به اصلاح عیوب بپردازید و زنگارها را بزدایید و شفافگونه با مردم سخن بگویید تا شاید بتوانید اعتماد از دست رفته را بازیابید.
و چه مقدار فاصله است بین آموزههای علوی و رفتار برخی مسئولان که پیش از توجه به عملکرد و اجراهای موفقیتآمیز به دنبال فرافکنی و تقصیرها را به گردن دیگری انداختن هستند و از همین نقطه تفاوت نگاه و عملکرد رهبری معظم انقلاب اسلامی مشخص میشود که ایشان در طرح شفاف مسائل و مشکلات نظام، حکیمانه به آسیبشناسی میپردازند و با شناسایی نقطۀ آسیبزا همگان را در پیام نوروزی به مشارکت میخوانند.
اعتماد و سپردن کارها به دست مردم ولو اینکه همراه با پرداخت هزینه باشد باز هم برسپردن کارها به سیستم دولتها و خصولتیها تقدم و رجحان دارد؛ چون مردم در فرایند کار و تصمیمگیری و سرمایهگذاری و تولید و فعال کردن اقتصاد به حسب طبع پیشتازند.
برای کارآمد ساختن بُنیۀ اقتصادی کشور کافی است مردم باور کنند که در سیاستگذاریها و تعیین خط مشیهای تولیدی و صادرات و واردات و تخصیص ارز و تسهیلات گمرکی، همه از فرصت برابر برخوردارند و همگان بدون رانت و سوءاستفاده و تعارض منافع میتوانند فعالیت اقتصادی سالمی داشته باشند. مطمئناً اقتصاد ملی ایران با مشارکت همۀ مردم در همه سطوح شکوفا و موجب جهش تولید و افزایش مشارکت مردم خواهد شد. انشاءالله