در دانشکده الهیات دانشگاه تهران

توفیق یار گردید که در روز دوشنبه ۱۷ اسفند ماه ۱۴۰۲ شمسی و بنا به دعوت موسسه علمی پژوهشی کلامنا ، به مدیریت حجة الاسلام سید مسعود مرتضوی در نشست بررسی آثار و اندیشه های علمی استاد و محقق ، فرهیخته تلاشگر جناب حجة الاسلام و المسلمین حاج سید علی شهرستانی که با همکاری مشترک معاونت پژوهشی دانشکده الهیات دانشگاه تهران و موسسه علمی پژوهشی کلامنا برگزار می گردید ، حضور یابم.

در دانشکده الهیات دانشگاه تهران
با موسسه پژوهشی علمی کلامنا چندین سال است که آشنایی داشته و در برخی از نشست های علمی ، پژوهشی ، دانشگاهی ، حوزوی آن در سال های پیش توفیق شرکت و حضور و ارائه سخن داشته ام.
این نشست در تالار شهید مطهری دانشکده الهیات برگزار گردید. نخستین بار بود که به این دانشکده گام می نهادم. فضای دانشجویی این دانشکده خوشبختانه فضایی آرامش دهنده ، و به گونه ای روح معنویت و روحانیت را در آن احساس نمودم!
به بیانی این فضا با شرایط و وضعیت اسفبار دیگر دانشکده ها و دانشگاهها بسیار متفاوت بود و لحظاتی چنین تصور نمودم که در یکی از مدْرس ها و مکان های تدریس حوزه علمیه قدم گزارده ام!
فضای دانشکده الهیات ، دانشجویان پسر و دختر ، همه با فضایی که در این چند سال و به ویژه در دو سال اخیر در جامعه ایرانی متاسفانه بوجود آمده است ، تفاوت فراوان داشته و قابل مقایسه نبوده و نیست!
دختران اغلب با پوشش زیبای حجاب کامل ( چه چادر ، و چه مانتو و روسری ) و پسران نیز با لباس هایی ساده و صورت های نورانی که نشان از درون پاک و اندیشه مذهبی و اصیل ، و به زبانی سنتی بود ، فضا و محیط دانشکده را با جذابیت ویژه ای که از آن به انرژی مثبت و معنویت در آسمان آن تعبیر می کنم ، فرا گرفته بود.


دانشکده الهیات از گذشته برای ادامه و گسترش فعالیت های ثمربخش خود مورد حمایت مادی و معنوی بزرگان دین و دانش، نظیر آیت الله العظمی بروجردی و آیت الله العظمی مرعشی نجفی قرار داشته است، که خلوص علمی و عملی و مادی این دو بزرگ و دیگر بزرگانی که در این مکان و فضای دانشکده ، حضور روحی و یا جسمی ، و نیز کمک مادی داشته اند ، همه در بوجود آوردن این فضای آرامش بخش موثر بوده ، و می باشد.

به هر تقدیر از پل رابط میان دانشکده قدیم به جدید ، که با هنرمندی از بالای خیابانی که این دو فضا را از هم جدا ساخته بود ، به هم پیوست داده بود گام زده ، و با استقبال یکی از مسوولین تشریفات دانشکده ، به تالار شهید آیة الله مطهری در طبقه دوم دانشکده راهنمایی شده و قدم به درون این مکان نهادم.
اساتید دانشکده ، تعدادی از اندیشمندان دانشگاهی حوزوی ، دانشجویان دانشکده الهیات دانشگاه تهران، چند روحانی ، برخی از افراد خاندان والا تبار شهرستانی ، و مسوولین موسسه علمی پژوهشی کلامنا ، جمعا در حدود چهل نفر گرد آمده بودند.


دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران (نام پیشین: دانشکده معقول و منقول) یکی از دانشکده‌های دانشگاه تهران است که در سال ۱۳۱۳ تأسیس شد. محل نخستین این دانشکده در مدرسه عالی سپهسالار قرار داشت و سه رشتهٔ ادبیات عرب ، علوم معقول و علوم منقول را ارائه می‌داد. این دانشکده در سال ۱۳۱۸ شمسی بنابر عللی تعطیل گردید ، تا این که در دوباره در سال ۱۳۲۱ شمسی در محل فرهنگستان علوم با ۲ رشتهٔ علوم معقول و علوم منقول فعالیت خود را از سر گرفت.
این دانشکده در سال ۱۳۴۴ شمسی به دانشکده الهیات و معارف اسلامی تغییر نام داد و اکنون با ۸ گروه آموزشی، ۲۴ رشته در مقاطع کارشناسی ، کارشناسی ارشد و دکترا مشغول به فعالیت می باشد.
کتابخانه دانشکده در حدود یکصد هزار جلد منبع چاپی در اختیار دارد.
چهره‌های سرشناس متعددی از این دانشکده فارغ‌التحصیل شده‌اند که از آن میان می‌توان به شخصیت هایی همچون حسین الهی قمشه ای ، مهرداد اوستا ، شهید آیة الله محمد جواد باهنر ، علی زرندی ، مهدی کروبی ، شهید مرتضی مطهری و مصطفی ملکیان و …. اشاره کرد.
این نشست علمی با سخنرانی اساتید هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران؛ دکتر عابدین مومنی ، دکتر فقهی زاده و دکتر مجید معارف به موضوع اندیشه های قرآنی حدیثی و فقه کلامی استاد سید علی شهرستانی که با حضور جمعی از نخبگان دانشجویی تحصیلات تکمیلی و اساتید هیئت علمی دانشکده الهیات و معارف اسلامی برگزار گردید. همچنین در این نشست ، دکتر سید حسن شهرستانی و سرانجام اینجانب مطالب و سخنانی ایراد گردید.
عنوان سخنرانی بنده ، ( خاندان شهرستانی در طول پنج قرن اخیر ) بود.


در کشور ایران از قدیم خاندان ‏های سادات وجود داشته‏اند. گروهی از میان آنها به مقامات علمی رسیدند، به گونه‏ای که در زمان خود شهرت بسزایی یافته، آوازه آنها در اقصیٰ نقاط کشور و حتی جهان پیچید.
درباره خاندان‏های سادات اگر چه به صورت پراکنده و در لابه‌لای کتاب‏ها مطالبی آمده است، ولی به صورت مدوّن در جایی دیده نشده است.
بر طبق پژوهش ها ، ضمن بیان شش شاخه اصلی سادات موجود در ایران، از بیش از ۵۵ خاندان معروف دانشور سادات شیعه ایران یاد شده است. خاندان های معروف دانشور سادات شیعه ایران آنچه که در تاریخ بدست آوردم عبارتند از :
خاندان های دانشور سادات هاشمی – خاندان جعفری – خاندان زینبی در ایران – خاندان عقیلی در ایران – خاندان معروف دانشور سادات علوی (محمدی) – خاندان معروف دانشور سادات حسنی – خاندان معروف دانشور سادات حسینی – خاندان گلستانه – خاندان بحر العلوم – خاندان بروجردی – خاندان روحانی – خاندان طباطبایی قمی – خاندان قاضی – خاندان مدرس – خاندان اشکوری – خاندان امامی اصفهانی – خاندان خامنه ای – خاندان خسروشاهی – خاندان دستغیب شیرازی – خاندان دشتکی – خاندان زنجانی – خاندان سدهی میر دامادی – خاندان شبیری زنجانی – خاندان شهرستانی – خاندان شهیدی – خاندان طالقانی – خاندان قائم مقامی – خاندان قزوینی – خاندان کاشانی – خاندان مرعشی – خاندان میرزای شیرازی – خاندان میلانی – خاندان معروف دانشور سادات موسوی – خاندان آیت الهی شیرازی – خاندان آیت الهی یزد – خاندان اصفهانی – خاندان بجنوردی – خاندان صدر – خاندان بهبهانی – خاندان جزائری – خاندان خمینی – خاندان خوانساری – خاندان رودباری – خاندان شیرازی – خاندان کشفی – خاندان گلپایگانی – خاندان مشعشعی – خاندان میر عبدالباقی رشتی – خاندان میر لوحی – خاندان های معروف دانشور سادات رضوی – خاندان قصیر – خاندان مدرس رضوی – خاندان ناظری و خاندان موسوی خلخالی


در طول چند قرن اخیر، یکی از خاندان های نامدار جهان اسلام، خاندان شهرستانی است که در ایران و عراق مشهورند و خدمات چشمگیری داشته اند.
خاندان شهرستانی از خاندان‌های قدیمی و با نفوذ اصفهان در دوره صفویه بودند. این خاندان از نوادگان حضرت موسی بن جعفر علیه السلام بشمار آمده و در محله ( جی ) اصفهان زندگی می‌کردند و از آنجا که جی در اصفهان قدیم ، شهرستان خوانده می‌شد، به سادات شهرستانی شهرت یافته بودند. اعضای خاندان شهرستانی از دوران شاه اسماعیل اول وارد دربار شدند. اولین چهره برجسته این خانواده صدرالدین اسماعیل میرشریف شهرستانی بود که مستوفی‌الممالک (وزیر دارایی) شد. پس از او این سمت به پسرش امیرابوالفتوح شهرستانی رسید که در دوران شاه طهماسب اول ، ناظر عمارات شریفه (حرم معصومین ع و امامزادگان) بود.
میرزا محمد، فرزند امیر ابوالفتوح هم سیدی فاضل، فقیه و صاحب فتوا بود و فتاوایش در میان فقهای عصر اعتبار خاصی داشت ولی هیچ گاه مناصب و مشاغل دولتی را نپذیرفت. پسر او امیر جلال الدین حسن، سومین صدر اعظم از هفت صدر اعظم شاه عباس اول بود. نوادگان امیرجلال‌الدین اغلب در لباس علم بودند، از جمله میرزا روح‌الله شهرستانی (مقارن شاه سلطان حسین صفوی) و سید محمدمهدی شهرستانی که از علمای معروف کربلا در اواخر قرن دوازدهم بود.


خاندان شهرستانی همواره در طول تاریخ خصوصاً در چند قرن اخیر یکی از بیوت عالم پرور در میان مرکز علمی و فرهنگی مهمّ جهان اسلام به ویژه در عراق و ایران بوده اند و در دامن خود شخصیّت هایی فقیه، عارف، حکیم و پرهیزگار پرورش داده اند. دودمان شهرستانی در مناطق کربلا، نجف، کاظمین، کرمانشاه ، همدان و اصفهان پراکنده بودند و از پارسایان نیک اختر به شمار می‎آمدند. ستارگان فروزان این خاندان، که ریشه در آسمان عصمت اهل بیت ـ علیهم السلام ـ داشتند، یکی پس از دیگری جهان را از پرتو اکسیری ، دانش و ایمان سرشار ساخته بودند.
در اینجا به شرح حال کوتاهی از برخی چهره های نامدار این سلسله اشاره می شود:
۱- آیةالله حاج میرزا سید محمدحسین شهرستانی فرزند میر سید محمدعلی ابن میر سید محمدحسین حسینی مرعشی حائری، مشهور به شهرستانی.
وی یکی از علمای بزرگ امامیه در قرن اخیر بود که در علوم اسلامی تبحّر داشت.وی فقیهی توانا، حکیمی محقق، ادیبی نامدار، محدّثی خبیر و دارای قدرت حافظه و سرعت انتقال مطالب بود و از مراجع تقلید ذی نفوذ کربلا به شمار می رفت. وی دارای اخلاق نیکویی بود و به حلّ و فصل امور مردم و قضای حوائج آنان اهتمام وافر داشت. میرزا سیدمحمدحسین از شاگردان خاصّ علامه شیخ محمدحسین حائری اردکانی(قدس سره) بود و تمام اوقات شریفش به اذکار و عبادات و انجام وظایف دینی و قضای حوائج مسلمین و اقامه جماعت در صحن مقدس حسینی سپری گردید.
صاحب گنجینه دانشمندان می نویسد: «وی از دوازده سالگی مشغول تألیف بوده و در رشته های مختلف علوم اسلامی جمعاً دارای ۳۱ تألیف است.»
این عالم بزرگوار در سال ۱۳۱۵ ق. در کربلا رحلت کرد و در رواق حرم مطهر حسینی دفن شد.


۲- آیةالله حاج میرزا سیدعلی حائری شهرستانی.
وی از اعاظم علمای امامیه در کربلای معلّا و از مشایخ اجازه روایتی مرحوم آیةالله العظمی سیدشهاب الدین مرعشی نجفی و دارای تألیفات متعدد بود. در رجب سال ۱۳۴۴ ق. درکربلا در گذشت و در جوار پدر بزرگوارش (سید محمدحسین شهرستانی) به خاک سپرده شد.

۳- آیةالله میرزا محمدمهدی شهرستانی فرزند سیدابوالقاسم.
وی نیز از چهره های برجسته خاندان جلیل القدر شهرستانی است. در سال ۱۳۱۶ ق. در کربلا رحلت کرد و در همان جا به خاک سپرده شد.
ایشان از صاحب حدایق، شیخ یوسف بحرانی و ملا احمد نراقی مستنداً روایت می نموده و صاحب مقامات و کرامات بوده است.
از شیخ زین العابدین سلماسی صاحب کرامات، و از ملازمان سید بحرالعلوم نقل شده است: چون سید بحرالعلوم بیمار شد و کسالتش سخت شد، من به همراه جمعی در خدمتش بودیم. سید فرمود: من تمایل داشتم که شیخ حسین نجفی – که در آن زمان در زهد و ورع و فضیلت کم نظیر بود – برجنازه من نماز بخواند؛ لکن آقا میرزا مهدی شهرستانی بر من نماز خواهد خواند. چون میرزا مهدی در کربلا بود. تعجب کردیم. بعد از اندکی سید از دنیا رفت و ما او را تشییع کردیم و جنازه مطهرش را به صحن مقدس علوی آوردیم و تمامی بزرگان، فقها و مشایخ نجف در تشییع جنازه او حاضر بودند؛ ولی از میرزا مهدی خبری نبود و من در اندیشه سخن سید بحرالعلوم بودم؛ زیرا هیچ گاه از او خلاف نشنیده بودم. چون جنازه ایشان برای نماز آماده شد، ناگهان دیدم میرزا مهدی شهرستانی با لباس سفید و قامتی نورانی وارد صحن مطهر علوی گردید. پس همگی او را جهت نمازگزاردن مقدم داشته، تمامی حضّار به او اقتدا کردند.


۴- میرمحمدعلی، معروف به سیّد هبةالدین شهرستانی.
وی از عالمان فاضل و بزرگان سادات شهرستانی است که نزد آیات عظام: میرزا حبیب الله رشتی، محمد کاظم خراسانی، سید محمد کاظم یزدی و شریعت اصفهانی دانش آموخته و با دریافت اجازه های اجتهاد از این بزرگواران به مقام اجتهاد نایل گردیده بود.
میر محمد علی در زمان استقلال عراق و نیز حکومت ملک فیصل، مدت کوتاهی به مقام وزارت معارف عراق منصوب شد و منشأ خدمات ارزنده ای گردید. همچنین در سال ۱۳۴۲ ق. به درخواست حکومت وقت عراق و تاکید علمای نجف، ریاست دیوان عالی تمییز، که به مجلس تمییز جعفری موسوم بود، به او تفویض شد تا اینکه در سال ۱۳۵۳ ق. از طرف استان بغداد، به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شد. بعد از انحلال مجلس در ذیحجه همان سال، تمام اوقات خود را صرف تألیف و تصنیف نمود و آثار گرانقدری برجای گذاشت. از تألیفات معروف او ( الهیئة و الاسلام ) است که بارها به چاپ رسیده و به فارسی هم برگردان شده است.
وی در سال ۱۳۸۵ ق. در بغداد رحلت کرد و در صحن کاظمین دفن شد.


آیة الله سید علی شهرستانی از خاندان مرعشی شهرستانی وپدر وی حجة الاسلام و المسلمین سید عبد الرضا شهرستانی از روحانیون وعلمای بنام کربلا که تولیت مدرسه مرحوم آیة الله العظمی بروجردی و دیگر مدارس و نیز کتابخانه این خاندان در کربلا را بر عهده داشت. شخصیتی فعال و خدمتگزار در کربلا بود که هیچگاه در خدمت و فعالیت آرام نمی گرفت. مادر ایشان فرزند سید محمد طاهر بحرانی از عالمان بزرگ آن دیار بود. برادر ایشان حجة الاسلام و المسلمین خدمتگزار نامی حوزه های علمیه و یکی از شخصیت های برجسته و مشهور اسلامی در جهان ، حاج سید جواد شهرستانی است که از شخصیت‌های شناخته شده نه تنها شیعه بلکه مسلمان جهان و داماد مرجع شیعیان آیة الله العظمی سید علی سیستانی است.
از آنجا که تا مقداری از تاریخ و زندگی و عملکرد های مراجع در طول چند قرن گذشته اطلاع داشته ، و به ویژه در بیش از نیم قرن اخیر با مراجع بزرگوار فراوانی در حوزه علمیه نجف أشرف و قم مقدس آن هم به علًت شخصیت محوری پدرم مرحوم شهید آیة الله حاج شیخ احمد انصاری قمی از نزدیک و از دوران نوجوانی تا کنون ، ارتباط نزدیک داشته و دارم ، قاطعانه باید عرض کنم که تنها خاندانی که برجستگان علمی ، حوزوی آنان علاوه بر جایگاه علمی ، دارای ویژه خدمتگزاری در طول پنج قرن گذشته ، از دوران صفویه تا کنون بوده اند ، خاندان شهرستانی می باشد.
اینجانب تلاش و تحقیق فراوان در زندگی نامه برجستگان این خاندان در تاریخ ، و نیز از شخصیت های کنونی حاضر از آنان که هریک از رجال علمی ، حوزوی ، دانشگاهی ، و اجتماعی هستند ، پرسش نمودم ، به پاسخی که به دنبال آن بودم ، دسترسی پیدا نکردم!


حقیر معتقدم که در برخی از ویژگی ها ، همچون ویژگی خدمتگزاری به جامعه و مردم ، اتفاقی نمی تواند باشد!
من به دنبال حرکت و خدمت و یا اقدامی مهم ، در نیای خاندان شهرستانی بوده و هستم که در نتیجه آن ، و یا دعایی خالصانه و از اعماق قلب ، به این خاندان صورت گرفته باشد که همواره بزرگان از این خاندان ، مراجع تقلید و حوزویان و دانشگاهیان آنان ، با ویژگی خدمت به جامعه و رفع نیازهای مردم همراه باشد.
مراجع تقلید و بزرگان حوزوی در طول تاریخ نوعا با جایگاه برجسته علمی و حوزوی خود ، به موقعیت والایی در دوران خود دست یافته اند ، گو اینکه ممکن است شخصیتی همچون مرحوم آیة الله العظمی سید ابو الحسن اصفهانی ، از ویژگی علمی و خدمات اجتماعی برخوردار بوده است ، و یا مرحوم صاحب ریاض که مرجع علمی دوران خود بوده است نیز از این ویژگی بهره مند بوده و خدمات فراوان را در کربلای دوران خود تقدیم داشت ، اما سخن من این است که خاندان شهرستانی در طول پنج قرن گذشته ، یکی پس از دیگری از صفت علم و خدمت به مردم و رفع نیازمندی ها و جز این ها برخوردار بوده اند که می توانم اظهار نمایم ، این خاندان از این سو ، نظیر در تاریخ گذشته و کنونی نداشته اند!

درود و رحمت الهی بر آیة الله وحید بهبهانی که در سایه تدریس و علمش افرادی همچون مهادی اربعه بالیده شدندکه هر یک سر سلسله خاندانی بزرگ در تاریخ شیعه شدند که یکی از آن ستارگان، مرحوم آیة الله میرزا مهدی شهرستانی بود که یکی از بزرگان برجسته خاندان شهرستانی است و امروز عمید و استوانه این خاندان دانشور و خدمتگزار جناب حجة الاسلام و المسلمین حاج سید جواد شهرستانی است که تا چراغ علم و دانش و ایمان و تقوا روشن است ، این شخصیت نامی جهان اسلام هم خوش خواهد درخشید.


به هر تقدیر نیای اعلای استاد سید علی شهرستانی ، سید محمد حسین شهرستانی (ازمراجع تقلید و نوه دختری وحید بهبهانی )بود. از علمای دیگر این خاندان می‌توان به میرزا مهدی شهرستانی (از مهادی اربعه :چهار مرجعی که در زمان خود همگی اسمشان مهدی بود)، میرزا محمدعلی شهرستانی (ازمراجع تقلید گذشته)، سید هبة الدین شهرستانی ، سید جعفر شهرستانی و سید احمد شهرستانی را نام برد.
او پس از آموختن دروس آغازین، تحصیلات خود را در حوزه علمیه کربلا ادامه داد وتا پایان لمعتین به فراگیری علوم حوزوی اهتمام ورزید و پس از عزیمت به ایران وسکونت در شهر مشهد تحصیلات حوزوی را نزد بزرگان آن حوزه ادامه داد. مکاسب را ازمحضر آیة الله میرزا علی فلسفی ، رسائل وکفایه را در محضر آیة الله سید حسن مرتضوی ومنظومه را در محضر آیة الله سید عزً الدین زنجانی فراگرفت.


پس از اتمام سطح، در دروس خارج آیات میرزا علی فلسفی، سید ابراهیم علم الهدی، سید حسن مرتضوی وسید حسین شمس شرکت نموده و به تقریر دروس ایشان پرداخت.
در سال ۱۳۵۸ در کنار شرکت در درس‌ها با نگارش مقالاتی چند در مجله‌های الارشاد، الجهاد، نداء الاسلام، تراثنا، المصباح و غیره و تألیف کتاب در زمینه فقه مقارن، امامت، دفع شبهات، لغت وعلوم قرآن و حدیث، به فعالیت‌های فرهنگی به صورت متمرکز پرداخت. کتاب‌های تألیفی او به زبان عربی بوده و برخی از آن‌ها به زبان‌های فارسی، انگلیسی، اردو، اندونزی، فرانسوی و ترکی از طرف «مؤسسه انصاریان»، «مجمع جهانی اهل البیت»، «مؤسسه امام علی» و «مؤسسه مؤمل» در لکنهو هندوستان واندونزی ترجمه شده‌است. کتاب ایشان با نام (منع تدوین الحدیث ) ، با پیشنهاد دکتر محمد عمارة وتصویب شیخ دانشگاه الازهر ، طنطاوی به عنوان کمک درسی در دانشکده اصول الدین دانشگاه الازهر قاهره انتخاب شده‌است. کتاب ( الأذان بین الاصالة والتحریف ) در بیست و دومین دوره کتاب سال جمهوری اسلامی تشویق گردید. و کتاب ( جمع القرآن نقد الوثائق و عرض الحقایق ) ، به عنوان اثر برگزیده هجدهمین همایش کتاب سال حوزه انتخاب گردید.


از ایشان تالیفات فراوانی تا کنون به زیور چاپ رسیده است که مورد استفاده محققین حوزوی و دانشگاهی قرار دارد.
دیگر از برجستگی های دست نگاشته های ایشان ، عدم تقلید در نوشتار و اثبات مسائل و موارد مورد بحث وی بشمار می آید.
و نیز دیگر ویژگی تالیفات استاد شهرستانی ، عناوین تازه وی در بحث ها می باشد.
تالیفات استاد تا کنون عبارتند از :

• تاریخ اختلاف المسلمین فی وضوء: اسبابه ودواعیه (جلد اول از موسوعة وضوء النبی). ترجمه فارسی آن در دو ویرایش از طرف دو مترجم منتشر شده است.

• مناقشه ما رواه الصحابة فی صفة و ضوءالنبی: مرویات عثمان بن عفان (جلد دوم از موسوعة وضوء النبی). ترجمه فارسی آن به چاپ رسیده است.
• مناقشه ما رواه الصحابة فی صفة و ضوءالنبی: مرویات سبعه آخرین من الصحابة (جلد سوم از موسوعة وضوء النبی). ترجمه فارسی آن به چاپ رسیده است
• آیة الوضوء وإشکالیة الدلالة بین القراءة والنحو المأثور (جلد چهارم از موسوعة وضوء النبی).
• منع تدوین الحدیث (در 2 جلد) . ترجمه انگلیسی و فارسی آن چاپ شده و به زبان‌های ترکی، اردو، مالایو و فرانسوی هم ترجمه شده‌است.
• جمع القرآن: نقد الوثائق وعرض الحقائق:‏ ‏قراءة تحلیلیة عقدیة جدیدة (در ۲ جلد) ترجمه فارسی آن تحت عنوان جمع و تدوین قرآن کریم در 2 جلد به چاپ رسیده است.
• أمیّة النبی: بین مشهور المسلمین و کتاب رب العالمین.
• المدخل الی الفقه الکلامی.
• تاریخ الحدیث النبوی الشریف: و مضادة قریش له تدوینا و تحدیثا قراءة عقدیة. 1: عهد رسول الله (قبل البعثة الی سنة 11 ه).
• الحدیث النبوی ومؤثرات الهوی والموروث الجاهلی علیه. ترجمه فارسی آن تحت عنوان جستاری در تاریخ حدیث به چاپ رسیده است.
• حی علی خیر العمل الشرعیة والشعاریة (جلد اول از موسوعة الأذان بین الأصالة والتحریف که با نام الأذان بین الاصالة والتحریف نیز چاپ شده‌است. ترجمه فارسی آن تحت عنوان پژوهشی دربارهٔ اذان به چاپ رسیده است.


• اشهد أن علیاً ولی‌الله بین الشرعیة والابتداع (جلد سوم از موسوعة الأذان بین الأصالة والتحریف). ترجمه فارسی آن تحت عنوان جایگاه اشهد ان علیاً ولی‌الله در اذان به چاپ رسیده است.
• الصلوه خیر من النوم الوجه الاخر. ترجمه فارسی آن تحت عنوان بانگ خلافت در اذان وارسی لایه‌های درونی الصلاة خیر من النوم به چاپ رسیده است.
• صلاة النبی و سلسلة المحدثات الداخلة فی‌ها – القبض والارسال.
• صلاة النبی و سلسلة المحدثات الداخلة فی‌ها – آمین.
• لماذا الاختلاف فی الوضوء ترجمه فارسی آن با عنوان اختلاف در وضو چرا به چاپ رسیده است.
• وضوء عثمان بن عفان من النشأة الی الانتشار.
• وضوء عبدالله بن عباس و دور السیاسة فی اختلاف النقل عنه.
• بانگ امامت در اذان.


• المنهج الاستدراکی النقدی: فی اللغة و دور السید علی خان المدنی فی تطویره و تنمیقه. ترجمه فارسی آن تحت عنوان نقد و استدراک در لغت عرب به چاپ رسیده است.
• من هو الصدیق؟ و من هی الصدیقه؟. ترجمه فارسی آن تحت عنوان تأملی در مفهوم یک لقب واردوی آن بنام صداقت القاب به چاپ رسیده است.
• ‏زواج أم کلثوم:‏ ‏الزواج اللغز: قراءه فی نصوص زواج عمر من أم کلثوم بنت علی. ترجمه فارسی آن تحت عنوان معمای ازدواج ام کلثوم و اردوی آن بنام عقد ام کلثوم به چاپ رسیده است.
• التسمیات بین التسامح العلوی والتوظیف الاموی: دراسة تحلیلیة حول سبب تسمیة بعض اولاد الائمة باسماء الخلفاء.[۲۱] ترجمه فارسی آن تحت عنوان نام خلفا بر فرزندان امامان بن مایه‌ها پیرایه‌ها به چاپ رسیده است.
• توثیق فقه الامامیة من الصحاح والسنن. ترجمه فارسی آن تحت عنوان با اندیشوران مسلمان به چاپ رسیده است.
• عارفاً بحقکم. ترجمه فارسی آن تحت عنوان آستان ارادت به چاپ رسیده است.
• تربه الحسین و تحول‌ها الی دم عبیط. ترجمه فارسی آن تحت عنوان تربت خونین و ترجمه اردوی آن با عنوان تربت خوب بار به چاپ رسیده است.
• المصحف المنسوب إلی أمیر المؤمنین علی علیه السلام فی الخزانة الغرویّة عرض ودراسة.
• الفیه السید المرتضی فرصة للتعریف بالفقه الکلامی.

سرانجام سخنان خود را با این مطلب که بطور کلی می توان خاندان شهرستانی را از خاندان های برجسته و مشهور پنج قرن گذشته بشمار آورد که شخصیت های علمی و سیاسی و اجتماعی و دانشگاهی مشهوری را به جامعه تقدیم داشته است که در این راستا و در دو قرن گذشته بزرگان علمی و حوزوی این خاندان در کربلا نقش آفرین بوده و هم اکنون نیز نقش آفرینی آنان ادامه دارد ، به پایان بردم.


آن گاه در جلسه نشستی که پس از نماز جماعت و صرف نهار با حضور اساتید و ریاست دانشکده و نیز مسوولین فرهنگی آن تشکیل گردید ، اینجانب را عضو بنیاد حامیان دانشکده الهیات قرار دادند و در این راستا لوحی را به حقیر تقدیم نمودند که بدان افتخار می ورزم. سپس در خدمت دکتر شیخ و دیگر عزیزان ، به بازدید از دانشکده و بخش های گوناگون آن پرداخته و در جریان نیازهای این دانشکده و دانشجویان آن قرار گرفتم و نسبت به تامین بخشی از آنها قول مساعد دادم
. علاوه بر این آیة الله سید علی شهرستانی نیز به طور افتخاری عضو بنیاد حامیان الهیات شده و لوح مربوط به آن را به امضای خود مزین کردند.

عضو فرهنگستان علوم پزشکی ایران
جمعه ، ۲۵ اسفند ماه ۱۴۰۲

خروج از نسخه موبایل