سیب سرخ کوروش! – مجله رز

کوروش کمپانی و یک ماجرای تکراری! ماجرایی که از وعده‌های فریبنده برای خرید گوشی با نشان «سیبِ گازخورده» آغاز شد، با تبلیغاتِ چند سلبریتی «فریب‌خورده» ادامه یافت و در پایان به یک سیب کرم‌خورده رسید! امروز هزاران مالباخته که دست‌شان از نشانِ سیب خالی مانده است، سلبریتی‌ها را با اشاره دست به یکدیگر نشان می‌دهند و آنها را در این فریب شریک می‌دانند؛ از طرفی، کارشناسان و رسانه‌ها در حال تحلیل ابعاد حقوقی، اقتصادی و اجتماعی این ماجرای تکراری هستند تا به زعم خود بتوانند از اتفاقات مشابه جلوگیری کنند یا دست‌کم همچنان درباره احتمال تکرار این اتفاقات هشدار دهند.

به گزارش مجله رز، به نقل از شهروند، ماجرای کوروش کمپانی از برخی جنبه‌ها ساده به‌نظر می‌رسد؛ ساده به این معنا که مردم و سلبریتی‌ها با اندکی تحقیق می‌توانستند از حجم خسارت‌ها بکاهند و در دام این کمپانی مشکوک گرفتار نشوند. ساده‌ترین و مشخص‌ترین جنبه در این ماجرا، این است که مجموعه‌ای که با اسم کوروش کمپانی شناخته می‌شد، در معرفی رسمی خود در مجاری رسمی و اسناد قانونی، از عنوان «تعمیرات تلفن همراه» استفاده می‌کرد نه واردکننده گوشی! آنچه با محتوا و مضمون واردکننده گوشی برای معرفی این شرکت در جامعه منتشر شده، مربوط به فضای اطلاع‌رسانی غیررسمی است و مدیریت کوروش کمپانی در کنار فریب مردم، به خیال خود به‌دنبال فرار از تبعات و مسئولیت‌های قضایی و حقوقی بوده است.

از بهمن ۱۳۹۹ تا بهمن ۱۴۰۲
هشتم بهمن ماه ۱۳۹۹بود که شرکتی با عنوان «کوروش‌پردازان آی‌سا» به‌طور رسمی ثبت شد. روزنامه رسمی در بخشی از آگهی ثبت این شرکت نوشته است: «تاسیس شرکت با مسئولیت محدود کوروش‌پردازان آی‌سا درتاریخ ۰۸/۱۱/۱۳۹۹به شماره ثبت… به شناسه ملی… ثبت و امضا ذیل دفاتر تکمیل گردیده که خلاصه آن به شرح زیر جهت اطلاع عموم آگهی می‌گردد. موضوع فعالیت: خریدوفروش تلفن همراه و لوازم الکتریکی، تعمیرات تلفن همراه و لوازم جانبی، واردات و صادرات انواع کالاهای مجاز درصورت لزوم پس از اخذ مجوزهای لازم از مراجع ذی‌ربط… آقای امیرحسین شریفیان به شماره ملی… به سمت رئیس هیأت مدیره به‌مدت نامحدود و به سمت مدیرعامل به‌مدت نامحدود…»
با گذشت سه سال از تاسیس، در بهمن‌ماه ۱۴۰۲خبر کلاهبرداری و فرار مالک و مدیر این مجموعه در رسانه‌ها منتشر شد و موجی از واکنش‌ها را در کشور به‌دنبال داشت. مطابق آنچه در بهمن ۱۳۹۹در روزنامه رسمی منتشر شد، این شرکت اجازه واردات کالاهای مجاز را نداشته و فقط درصورت لزوم و با اخذ مجوزهای لازم از مراجع ذی‌ربط، قادر به واردات بوده است. کلمات استفاده شده در این آگهی رسمی، می‌توانست راهنمای خوبی برای سلبریتی‌ها و مردم باشد؛ کلماتی همچون «کالاهای مجاز؛ درصورت لزوم؛ پس از؛ اخذ مجوزهای لازم؛ و مراجع ذی‌ربط».
البته هرچند افرادی که فریب کوروش کمپانی را خوردند، در ابتدا به این کلمات توجه نداشتند، اما مدیران این کمپانی امروز با استناد به همین واژه‌ها باید پاسخگوی مراجع قضایی باشند.

آیا سلبریتی‌ها مجرم هستند؟

بسیاری از مالباختگان و فریب‌خوردگان کوروش کمپانی معتقدند که اگر تأیید و تبلیغ سلبریتی‌ها نبود، در دام این کمپانی گرفتار نمی‌شدند. بر همین اساس این سؤال مطرح می‌شود که آیا طبق قانون، می‌توان سلبریتی‌ها را مجرم دانست؟
فاطمه نقی‌زاده، وکیل دادگستری، در گفت‌وگو با «شهروند» درباره تبلیغ سلبریتی‌ها برای کسب‌وکارها و شرکت‌هایی که بعدا مشخص می‌شود مرتکب کلاهبرداری و عمل مجرمانه شده‌اند، اظهار می‌دارد: «در وقوع یک جرم با دو عنوان مواجه هستیم: مباشر و معاون. مباشر کسی است که عنصر مادی جرم را مرتکب می‌شود و درباره کوروش کمپانی نیز با مانور متقلبانه برای بردن مالِ دیگران روبه‌رو هستیم، اما سلبریتی‌ها در این بخش از تعریف جرم نمی‌گنجند و در این‌باره باید به بخش دیگری از این تعریف رجوع کنیم.»
وی با اشاره به معاون جرم، می‌افزاید: «شخص معاون، کسی است که مقدمات جرم را فراهم می‌کند و اعمالی را انجام می‌دهد که وقوع جرم برای مباشر تسهیل می‌شود، اما نکته مهم این است که معاون باید از قصد مجرمانه مباشر آگاهی داشته باشد. یعنی اگر در ماجرای کوروش کمپانی مالباخته‌ای بتواند در دادگاه ثابت کند که سلبریتی‌ها چنین آگاهی و اطلاعی داشته‌اند و بین آنها و شخص مباشر جرم، ردوبدل مالی هنگفتی انجام شده است به‌گونه‌ای که آنها ذی‌نفع شده باشند، می‌توان عنوان معاونت در جرم را به این افراد
تسری داد.»

سوءاستفاده سلبریتی‌ها و کوروش کمپانی از خلأ قانونی
این وکیل دادگستری با بیان اینکه امروزه تبلیغات سلبریتی‌ها برای کسب‌وکارها در حال رواج است، ادامه می‌دهد: «لازم است که قانونگذاری و جرم‌انگاری در این زمینه توسط قانونگذار انجام شود تا هر شخص که دارای وجهه اجتماعی است، قبل از انجام تبلیغات، ملزم به تحقیق کافی و لازم درباره مجوزها و صلاحیت این کسب‌وکارها شود. بنابراین باید قوانینی داشته باشیم که مواردی همچون مسئولیت اشخاص و مجازات آنها مشخص
شده باشد.»

 کدام نهادها مسئولیت قانونی دارند؟
این روزها خبری به نقل از انجمن واردکنندگان موبایل در رسانه‌ها منتشر شده است مبنی بر اینکه «کوروش کمپانی اصلا مجوز واردات موبایل نداشت.» همراه با انتشار این خبر، ابهامات و سؤالاتی درباره مسئولیت قانونی این انجمن مطرح می‌شود.
نقی‌زاده در پاسخ به این سؤال که آیا انجمن واردکنندگان موبایل از منظر حقوقی و قانونی موظف به پاسخگویی است یا خیر؟ اظهار می‌دارد: «مطابق قانون نظام صنفی، اتحادیه‌ها موظف هستند که پس از اطلاع از کسب‌وکارهایی که مجوز فعالیت ندارند، برای پلمب آنها اقدام کنند، اما اینکه فعالیت چنین شرکت‌هایی به‌عنوان کسب‌وکار مشکوک، به نهادهای نظارتی و قانونی گزارش شود، جزو مسئولیت‌های قانونی اتحادیه‌ها نیست.»
 
 دستگاه قضا و چهره‌های مشهور
همچنین بنا به ‌اعلام مرکز رسانه قوه قضاییه، مسعود ستایشی، سخنگوی دستگاه قضا با اشاره به برخی چهره‌های هنری و ورزشی که در فضای مجازی اقدام به تبلیغ این شرکت کرده‌اند، اظهار می‌دارد: «متأسفانه تعدادی از چهره‌های مطرح هنری و ورزشی کشور برای این شرکت در فضای مجازی مبادرت به تبلیغاتی ناصحیح کرده‌اند که در جلب اعتماد شهروندان مؤثر بوده است.  براساس قانون باید مبالغی را که برای تبلیغات این شرکت دریافت کردند، به صندوق دولت برگردانند و این روند ادامه دارد.»
عبدالصمد خرمشاهی، وکیل دادگستری، نیز در این‌باره به مجله رز  می‌گوید: «تک‌تک رسانه‌ها و افراد مشهور که به‌نحوی از انحاء در مسیر غلطی که مدیر این شرکت برای به‌دست آوردن مال انتخاب کرده بود، دخالت و نقش داشتند یا مسئولیت کیفری یا مدنی دارند،  این امر برعهده دادستان است که بررسی و به‌طور دقیق موارد را جمع‌آوری کند که چه کسانی و چه عواملی در بروز چنین جرم بزرگی دخیل بودند. این اتفاقی که رخ داده، فاجعه است و بعدها می‌تواند تبعات بسیار نامطلوبی به همراه داشته باشد. از لحاظ کیفری، بازپرس و قاضی مربوطه باید تشخیص بدهند که آیا افراد مشهور از قصدونیت این شرکت آگاهی داشتند یا خیر؟»
وی می‌افزاید: «این افراد وقوع جرم را خواه‌ناخواه تسهیل کردند. مردم با اعتبار و اطمینان به تبلیغات افراد مشهور، به این شرکت اعتماد کردند و کلاه سرشان رفت؛ لذا مسئولیت متوجه این افراد است.»

پولاد کیمیایی: سلبریتی‌ها باید سواد رسانه‌ای داشته باشند
اشخاص محبوب یا دارای وجهه اجتماعی باید آداب و اصول خاصی را در عرصه تبلیغات مدنظر داشته باشند تا به اعتبارشان لطمه و خدشه وارد نشود.
پولاد کیمیایی، بازیگر سینما و تلویزیون، در این‌باره به «شهروند» می‌گوید: «متأسفانه با پدیده تلخی مواجه هستیم مبنی بر اینکه بسیاری از هنرمندان به‌خاطر موضوعات مالی و بدون انجام تحقیقات کافی، وارد عرصه تبلیغات می‌شوند و کالاها و خدماتی را به عموم مردم معرفی می‌کنند.»
وی می‌افزاید: «قطعا چنین رویکردی دارای منفعت مالی برای این اشخاص خواهد بود، اما آنها باید درنظر داشته باشند که این رویکرد می‌تواند از نظر حیثیتی و اعتباری برای آنها گران و سنگین تمام‌شده و به نام و عنوان آنها لطمه جدی وارد شود.»
کیمیایی ادامه می‌دهد: «هنرمند باید برای محصولات و خدماتی تبلیغات کند که دارای ارزش، قدمت و اعتبار باشند. بر این اساس تبلیغ برای شرکت‌ها و محصولاتی که به‌خودی خود دارای ارزش نیستند و می‌خواهند از اعتبار و ارزش بازیگر استفاده کنند، به هیچ‌وجه صحیح نیست.»
این بازیگر سینما و تلویزیون با تأکید بر اینکه بهتر است سلبریتی‌ها برای محصولات مرتبط با فرهنگ و در مسیر ارتقا و بهبود شرایط فرهنگی جامعه تبلیغات کنند، اظهار می‌دارد: «در تبلیغات غیرمرتبط با فرهنگ (همچون موضوع کوروش کمپانی و فروش گوشی موبایل) باید تحقیق و بررسی کافی درباره مجوزها انجام شود و پیشینه خوب و رفتار صادق شرکت‌ها با مشتریان احراز شود.»
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به موضوع مهم سواد رسانه می‌گوید: «سواد رسانه هنرمندان باید کافی باشد تا در دام شرکت‌های سودجو قرار نگیرند. اصلا شرکت‌هایی مثل کوروش کمپانی یک دام برای افرادی هستند که سواد رسانه ندارند.»

تلاش برای تمایز با گوشی و آرایش غلیظ!
سیدجواد میری، جامعه‌شناس، در گفت‌وگو با «شهروند» می‌گوید: «متأسفانه در مواردی، کار و تلاش جای چندانی در برنامه اقتصادی افراد ندارد و بسیاری از امور متکی به دلالی است. این موضوع در کنار عوامل دیگر، باعث ایجاد آسیب‌هایی در جامعه می‌شود. ازجمله اینکه مردم یاد نمی‌گیرند با کار کردن، با تکیه به درآمد خود و با توسل به تولید، خلاقیت و مهارت، یک قدم جلوتر بروند.»
این جامعه‌شناس ادامه می‌دهد: «متأسفانه بخش قابل توجهی از رسانه‌های متعددی که این روزها مورد توجه مردم یا در دسترس آنها قرار دارند، مشغول تبلیغات با موضوعات مبتذل و خسته‌کننده هستند و کمتر توجهی به اصلاح نگرش مردم می‌شود.»

میری در واکنش به این موضوع که «چرا مردم از سلبریتی‌ها تقلید و پیروی می‌کنند؟» اظهار می‌دارد: «پاسخ به این سؤالات مستلزم توجه به نکات و ابعاد مختلفی است؛ یک نکته مهم این است که اگر مردم از سلبریتی‌ها تقلید نکنند، چه جایگزینی برای آن وجود دارد؟ اگر مردم بخواهند به جای تقلید، تحقیق کنند چگونه باید اصول تحقیق و ابزار آن را فرا بگیرند؟ آموزش‌وپرورش چقدر به دانش‌آموزان قدرت تحقیق می‌دهد یا در رسانه‌ها و ساختار اجتماعی ما، تحقیق چه جایگاهی دارد؟»
وی ادامه می‌دهد: «در یک برهه زمانی، جامعه از بزرگان خود تقلید می‌کرد، اما بنا به دلایل متعدد، امروز شاهد بروز گروه‌های مرجع دیگری همچون هنرمندان، فوتبالیست‌ها و… هستیم.»
این جامعه‌شناس تصریح می‌کند: «از سلبریتی چه انتظاری دارید؟ کارکرد سلبریتی از عنوانش مشخص است. او براساس یک شهرت در ساحت عمومی، دارای یک نوع برجستگی و رویت‌پذیری شده است. در همه جوامع، کسی از سلبریتی‌ها انتظار ندارد که الگوی مناسبی باشند.»
وی با بیان مثال می‌گوید: «مثلا از دیوید بکام چه انتظاری برای فرهنگ‌سازی صحیح یا کارکرد اصولی می‌رود؟» میری تأکید می‌کند: «بنابراین انتظار اشتباه، بیهوده و بی‌جایی است که از سلبریتی‌ها انتظار داشته باشیم الگوهای صحیح و معتبری در امور مهم جامعه باشند. چون اینها قرار نیست تأثیر مثبتی در بهبود شرایط جامعه داشته باشند و حتی می‌توان گفت سلبریتی‌ها شرایط را بدتر می‌کنند.»
این جامعه‌شناس با بیان اینکه احتمال بروز و ظهور یک شخصیت تأثیرگذار و ماندگار در بین سلبریتی‌ها بسیار اندک است، می‌گوید: «به‌طور مثال در بین کشتی‌گیران یک نفر غلامرضا تختی یا پوریای ولی می‌شود. درباره سلبریتی‌ها در عرصه‌های دیگر نیز همینطور است.»
وی تأکید می‌کند: «پدیده سلبریتی یک صنعت به شمار می‌آید که کارکرد آن، ترویج اقتصاد مصرفی است یا حتی باید گفت سلبریتی‌ها دنبال این هستند که چگونه ارزش‌ها را به کالا تبدیل کنند، آن را بفروشند و مصرف کنند! این کل کارکرد سلبریتی است. فرقی هم ندارد در ایران باشد یا فرانسه.»

 کوروش کمپانی و خسارت به سرمایه اجتماعی
رضا گنجوی، تحلیلگر اقتصادی، در پاسخ به سؤال «شهروند» مبنی بر اینکه فعالیت شرکت‌هایی امثال کوروش کمپانی از چه ابعادی به اقتصاد کشور ضربه می‌زند، معتقد است: «در بسیاری از کشورهای دنیا، برندهای تجاری خصوصی، تبدیل به الگوهای توسعه مناسب می‌شوند. یعنی شرکت‌ها و برندهای معتبر جهانی صرفا یک نام نیستند بلکه یک الگوی معتبر توسعه اقتصادی هستند. در کشور ما یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها این است که اجازه ندادیم این الگوهای توسعه در حوزه اقتصادی به‌وجود بیاید. بنابراین وقتی الگوهای توسعه واقعی شکل نمی‌گیرند، سرمایه اجتماعی، آسیب می‌بیند. یعنی نه‌تنها مردم الگوی توسعه را باور نمی‌کنند بلکه هر موردی را که بخواهند نمادی از این الگوی توسعه باشد، زیر سؤال می‌برند.»
وی با بیان یک مثال می‌افزاید: «مجموعه فولاد مبارکه در حوزه توسعه اقتصادی بسیار قوی بوده اما به‌خاطر یک اشتباه عجیب، آن الگوی توسعه، زیر سؤال رفته و الان ذهنیت مردم این است که در این الگوی توسعه، رانت وجود داشته است. همین فرآیند را در بسیاری از برندهای خصوصی مشاهده می‌کنیم.» گنجوی ادامه می‌دهد: «نکته‌ای که درباره امثال کوروش کمپانی وجود دارد، این است که فعالیت آنها به این مسئله یا ابهام و شایعه در جامعه دامن می‌زند که این شرکت‌ها «الگوهای توسعه اقتصادی فاسد» هستند. وقتی این باور درباره فساد افزایش یابد، می‌تواند بنیان‌های اصلی را که پیشران توسعه اقتصادی کشور هستند، زیر سؤال ببرد.»
به‌گفته وی، امثال این شرکت که دنبال فساد و رانت هستند، الگوهای پایدار توسعه اقتصادی کشور را از بین می‌برند و سرمایه اجتماعی را کاهش می‌دهند.
این تحلیلگر اقتصادی در پاسخ به این سؤال که «چطور می‌شود که چنین شرکتی بدون داشتن مجوزهای کافی و لازم فعالیت کرده و مبالغ هنگفتی بدون نظارت و پیگیری به‌حساب یک شخص واریز شده است؟» می‌گوید: «این فرآیند را نمی‌توانید وابسته به یک فرد بدانید. چون ابعاد، حجم فعالیت‌ها و ابهامات مختلف نمی‌تواند مربوط به یک شخص خاص باشد. همانطور که درباره قاچاق نمی‌توان فقط یک شخص را دخیل دانست، درباره کوروش کمپانی هم باید گفت که مجموعه‌ای از عوامل پشت این ماجراست.»
وی تأکید می‌کند: «اکنون بزرگ‌ترین عارضه این است که چنین تخلفی در حد یک فرد تقلیل یابد و به مجموعه عوامل توجه نشود.»

انتهای پیام

نمایش بیشتر
دکمه بازگشت به بالا