در شرایطی که فوتبال دوستان برای شروع رقابت های جام ملت های آسیا در قطر لحظه شماری می کنند و بی تردید علاقه دارند تا با حداکثر امکان و ظرفیت، رخدادهای مربوط به این رویداد مهم را از طریق رسانه های مختلف دنبال کنند، انتشار نامه ای بحث برانگیز و جنجالی از سوی سازمان تنظیم مقررات رسانه های صوت و تصویر فراگیر(ساترا) خطاب به رسانه های تحت امر خود در فضای مجازی، باعث تعجب همگان شد.
ساترا در این نامه قید کرده با توجه به این که حقوق پخش تلویزیونی مسابقات جام ملت های آسیا در محدوده مرزهای جغرافیایی ایران به طور انحصاری به سازمان صداوسیما واگذار شده، از پخش این بازی ها در قالب برنامه های زنده یا تولیدی به هر نحو جلوگیری به عمل آید.
در خصوص این نامه و محدودیتی که از سوی این نهاد تنظیم گر وضع شده، می توان به چند نکته اشاره کرد:
1-در این نامه قید شده که سازمان صداوسیما حق پخش مسابقات جام ملت های آسیا را خریداری کرده است. این ادعایی ست که نیاز به راستی آزمایی دارد چرا که با مراجعه با سایت رسمی کنفدراسیون فوتبال آسیا و صفحه مخصوص این مسابقات، فهرست شبکه هایی که در قاره های مختلف قرار است این رویداد را پخش کنند، قابل رویت است و در این فهرست خبری از نام صداوسیمای ایران(IRIB) نیست. (برای مشاهده فهرست مذکور، اینجا را کلیک کنید.)
2-بر فرض این که صداوسیما حق پخش این رویداد را به طور رسمی و قطعی در داخل مرزهای جغرافیایی ایران از آن خود کرده باشد، این مسئله چه منافاتی با پخش این رویداد از پلتفرم های اینترنتی دارد؟ آیا پخش مسابقات جام ملت های آسیا از IPTV ها، امکان پخش بازی ها از طریق شبکه های تلویزیونی یا رادیویی صداوسیما را از بین می برد؟ اگر پاسخ منفی است، پس چه لزومی دارد که ساترا این چنین به جنگ رسانه های صوت و تصویر فراگیر برود و آن ها را از پخش چنین رویداد پر مخاطبی منع کند؟ این حجم از تمامیت خواهی، با کدام منطق حقوقی قابل توجیه است؟
3-طبق اصل 43 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اعمال هرگونه انحصار و مطابق ماده 45 قانون تسهیل رقابت و منع انحصار، سوءاستفاده از وضعیت اقتصادی مسلط ممنوع اعلام شده است. با این حال، صداوسیما عملاً با سوءاستفاده از انحصاری بودن خود و با استناد به اصل 44 قانون اساسی و نظریات تفسیری شورای نگهبان در این باب، عملاً هیچگونه رقیبی را برای خود بر نمی تابد و حتی حالا رسانه های صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی را هم که از حیث بیننده و مخاطب قابل مقایسه با خود نیست را به عنوان یک رقیب، با بازویی به نام ساترا، این چنین زمینگیر می کند.
4-آیا نهاد تنظیم گر و قانون گذار، می تواند بی طرف نباشد؟ آیا خودش می تواند بخشی از رقابت باشد؟ چون سوژه مربوط به فوتبال است، بگذارید یک مثال فوتبالی بزنیم. وقتی دو تیم در زمین مسابقه با هم به رقابت می پردازند، در صورت بروز اختلاف، داور میان آن ها حکم می کند تا اختلاف برطرف شود. داوری جزئی از هیچکدام از دو تیم نیست. منفعتی در این رقابت ندارد و بی طرف است چون اگر این شرایط را نداشته باشد، اساساً از جایگاه عدالت خارج می شود و دیگر رأیی که صادر می کند قابل اعتنا نیست. حالا حکایت صداوسیما و ساترا و رسانه های صوت و تصویر فراگیر هم همین است. ساترا برای خود جایگاهی تنظیم گر در نظام رسانه ای ایران تعریف کرده است. جایگاهی که به وسیله قانون مصوب مجلس به این نهاد اعطا نشده و صلاحیتش خود محل بحثی مفصل است. این نهاد که پشتوانه قانونی ندارد، از سازمان های وابسته به صداوسیما به حساب می آید و رئیس آن با حکم رئیس سازمان صداوسیما منصوب می شود. همین نکته به خوبی ثابت می کند که این نهاد خودخوانده تنظیم گر، از جایگاه بی طرفی خارج است چرا که وابستگی کامل به سازمان صداوسیما دارد. صداوسیما خود یک طرف رقابت با پلتفرم های اینترنتی است و داوری که قرار است اصول و ضوابط و مقررات این رقابت را وضع و کنترل کند، خود در تیم صداوسیما توپ می زند پس چندان دور از ذهن نیست که در آستانه رویداد مهمی مثل جام ملت های آسیا، تمام رقبا را با کارت قرمز از زمین بازی اخراج کند و حتی به آن ها اجازه ساخت برنامه تولیدی هم ندهد تا توپ و میدان کاملا در اختیار سازمان متبوعش باشد و مخاطبان گرفتار در این فضای انحصاری هم چاره ای از یک انتخاب نداشته باشند. چنین اقدامی، حتما با منطق زور و سیاست قابل فهم و درک است اما خوب است عزیزانی که این نامه ها را امضا می کنند و این تصمیمات را می گیرند، بدانند این قبیل اقدامات پشتوانه حقوقی ندارد و در یک کلام، غیرقانونی است.