داهیا؛ دکترین جنگی اسرائیل در غزه!

بیش از دو ماه از آغاز جنگ غزه می‌گذرد، جنگی ویرانگر که تا لحظه نگارش این گزارش نزدیک به ۱۹ هزار شهید که نزدیک به ۱۳ هزار نفر آن‌ها زن‌ها و کودکان هستند داشته است. آمار مصدومان هم فاجعه‌بار است و تا کنون بیش از ۵۰ هزار نفر مجروح و نزدیک به ۸ هزار نفر هم مفقود شده‌اند. بیش از نیمی از شهر غزه با خاک یکسان شده و بمباران همچنان ادامه دارد.

به گزارش مجله رز، برزو صدری در مطلبی با این عنوان در تبیان نوشت:

در این روزها به واسطه اخباری که می‌خوانیم و تصاویری که در فضای مجازی می‌بینیم از جنایات رژیم صهیونستی زیاد می‌شنویم. جنایاتی که قدمتی ۷۵ ساله دارد، نسل‌کشی، حمله به پناهگاه، بیمارستان، مدارس، خبرنگاران و امثال‌ این مسائل که همگی هم درست و ابعاد مختلف جنایات این رژیم را نشان می‌دهند. اما چیزی که در این دو ماه کمتر به آن پرداخته شده دلیل چنین وحشی‌گری از سوی رژیم صهیونیستی است. آیا این خوی وحشی‌گری صرفا متعلق به نتانیاهو بوده؟ یا ریشه در دکترین جنگی این رژیم دارد؟!

پژوهش‌های صورت گرفته و شواهد جنگ نشان می‌دهد که اسرائیل در حال تکرار «دکترین داهیا» است، دکترینی که سال ۲۰۰۶ و در جریان جنگ ۳۳ روزه حزب‌الله لبنان و رژیم صهیونیستی اتخاذ شد.

اتفاقات امروز غزه دقیقا تکرار عملکرد رژیم صهیونیستی در جنگ ۳۳ روزه است. بنابراین در این گزارش به این پرسش‌ها پاسخ خواهیم داد:

چرا رژیم صهیونیستی قتل‌عام گسترده در مدت زمانی کوتاه را در دستور کار قرار داده؟ و این دکترین را از چه کسی آموخته است؟

تعریف دکترین داهیا

ضاحیه، داهیه یا داهیا منطقه‌ای در حومه جنوبی بیروت است که حزب‌الله لبنان در جریان جنگ ۳۳ روزه در آن منطقه سنگر داشت و پس از گروگان گرفتن دو سرباز صهیونیست مورد حمله جت‌های جنگنده رژیم صهیونیستی قرار گرفت. این حمله موجب غافلگیری حزب‌الله شد؛ چرا که ابعاد ویرانی آن بسیار گسترده بود و به زودی مشخص شد این حمله غافلگیرانه بخشی از استراتژی‌ است که بعدها از آن به عنوان دکترین داهیا یاد شد.

دو سال بعد از جنگ ۳۳ روزه و در سال ۲۰۰۸؛ گادی آیزنکوت به یک روزنامه اسرائیلی گفت:«ما در برابر هر روستایی که از آنجا به اسرائیل شلیک شود جوابی نامتناسب خواهیم داد و خسارت و ویرانی عظیمی را ایجاد خواهیم کرد. (منظور از نامتناسب یعنی اینکه اگر آن‌ها با یک RPG بزنند، ما با جت جنگنده پاسخ خواهیم داد و اصل تناسب در حمله را که یک قانون بین‌المللی است رعایت نخواهیم کرد، لازم به ذکر است که آیزنکوت امروز از وزرای دولت نتانیاهو است)

تقریباً در همان زمان، گابریل سیبونی، سرهنگ سابق اسرائیلی، گزارشی تحت حمایت مؤسسه مطالعات امنیت ملی دانشگاه تل آویو نوشت و در آن اینگونه استدلال کرد:«تا پیش از این(جنگ ۳۳ روزه) پاسخ ما به اقدامات لبنان، سوریه و غزه حملاتی در قالب ضربه ثانویه بود و فقط توانایی دشمن را برای حملات دیگر یا پرتاب موشک از نقطه حمله از بین ‌می‌بردیم. این درست نیست و هدف ما باید وارد کردن خسارت پایدار باشد! بدون اینکه به پیامدهای غیرنظامی آن توجهی کنیم، چرا که این اقدام به عنوان یک عامل بازدارنده در آینده است.

او نوشت: «با شروع خصومت‌ها، ارتش اسرائیل باید فورا، قاطعانه و با نیرویی نامتناسب(بسیار بیشتر از دشمن) وارد عمل شود». هدف از چنین واکنشی ایجاد خسارت و مجازات تا حدی است که مستلزم فرآیندهای بازسازی طولانی و پرهزینه باشد.

                                                                               ***
آن طور که به نظر می‌رسد این دکترین در جنگ ۲۲ روزه غزه که از واپسین روزهای سال ۲۰۰۸ آغاز و تا اوایل سال ۲۰۰۹ ادامه داشت استفاده شده است. طبق گزارش سازمان ملل در مورد آن جنگ رژیم صهیونیستی استراتژی را به طور عامدانه در پیش گرفت که نامتناسب باشد و غزه را مجازات و تحقیر کند و وحشت بی حد و حصری را بر جمعیت غیر نظامی تحمیل کند و در کنار آن ظرفیت‌های اقتصادی را از بین ببرد تا مردم غزه مجبور باشند برای تامین نیازهای اولیه خود رنج و مشقت فراوانی را متحمل بشوند تا بدانند حمایت از مقاومت برای آن‌ها بدون هزینه نخواهد بود.

این گزینه در تمام این سال‌ها روی میز بود! رشید خالدی، محقق فلسطینی-آمریکایی در پاییز سال ۲۰۱۴ و پس از جنگی دیگر که در آن بیش از ۱۴۶۰ غیرنظامی درغزه به شهادت رسیدند گفت: «خبرنگاران نظامی و تحلیل‌گران امنیتی اسرائیل مکررا گزارش می‌دهند که استراتژی اسرائیل در جریان جنگ ۵۱ روزه سال ۲۰۱۴ همین دکترین بود. جنگی که در آن ۵۰۰ کودک کشته شدند. می‌توان گفت «داهیا» بیش از آنکه یک دکترین استراتژیک باشد طرحی انتقام‌جویانه است یا به عبارت بهتر «داهیا؛ دکترینی انتقام‌جویانه و تنبیهی است که با «مجازات دسته جمعی» و «جنایات جنگی» به دنبال شکستن مقاومت حریف و ایجاد بازدارندگی گسترده در آینده است.»

امروز ریچارد فالک از اساتید برجسته حقوق بین‌الملل در دانشگاه پرینستون آمریکا معتقد است: «دکترین داهیا نه تنها نقض آشکار ابتدایی‌ترین هنجارهای حقوق جنگ است، بلکه درواقع یک تروریسم دولتی است.»
 

دکترینی انگلیسی!

با اینکه دکترین داهیا از جریان جنگ ۳۳ روزه کلید خورد اما می‌توان گفت قدمت آن به اوایل قرن بیستم برمی‌گردد. به عبارت بهتر این دکترین انگلیسی است و رژیم صهیونیستی در واقع امروز درسی را پس می‌دهد که در دهه ۱۹۳۰ میلادی از پدر خود آموخته است.

در بین سال‌های ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۹ مردم فلسطین قیام و اعتراضات گسترده‌ای علیه قیم خود «بریتانیا» انجام دادند. در آن دوران بریتانیا به طرز وحشیانه‌ای قیام مردم فلسطین را در سرزمین مادری‌ خودشان سرکوب می‌کرد. سربازان بریتانیایی در ملاء عام فلسطینی‌ها را مورد ضرب و شتم قرار می‌دادند و گاهی اوقات به آن‌ها شلیک می‌کردند. آن‌ها زمانی که خانه‌ها را جستجو می‌کردند از جانب مافوق‌های خود تشویق می‌شدند تا منازل را به طور کامل تخریب کنند تا به بومیان درس عبرت بدهند!

این انتقام جویی تا حدی بود که بعضی اوقات فرمانده از میزان تخریبی که سربازان ملکه در یک روستا ایجاد کرده بودند ناراضی بود و برای بار دوم دستور تخریب روستا را صادر می‌کرد. بدترین نمونه این دکترین وحشیانه در آن سال‌ها در سال ۱۹۳۸ و در روستای البسا به وقوع پیوست. در آن کشتار سربازان بریتانیایی حدود ۵۰ مرد فلسطینی را سوار اتوبوس کردند و سپس راننده را مجبور کردند تا از روی یک مین عبور کند. بعدها و بعد از استقرار اشغالگران صهیونیست، آن‌ها الگوی بریتانیایی را برای سرکوب مقاومت فلسطین مناسب دیدند و به کار گرفتند.

بنابراین اگر امروز آمریکا، بریتانیا و دیگر کشورهای اروپایی از اقدامات رژیم اسرائیل به عنوان «دفاع مشروع» یاد می‌کنند اصلا جای تعجب نیست چرا که این نوع دفاع از نظر آن‌ها کاملا مشروع است و خودشان مخترع این روش بودند.

انتهای پیام

خروج از نسخه موبایل