در تاریخ ۱۳ شهریور سال ۱۳۵۷ بعد از اقامه نماز عید فطر در تهران و سایر شهرهای کشور تظاهرات گسترده و میلیونی بر علیه رژیم شاهنشاهی برپا شد.
علی رغم اختناق ایجاد شده توسط رژیم پهلوی، پیگیری نهضت از طرف امام خمینی (ره) و روحانیت معظمٌ، در روز عید فطر سال ۱۳۵۷ ش تجلی کرد و مردم در شهرهای تهران، قم، خمین، کرج و ایلام و دیگر شهرها پس از برگزاری نماز عید به حرکت در آمده و شعارهای کوبنده بر ضد رژیم سردادند. در تهران، دهها هزار نفر برای شرکت در نماز عید فطر در منطقه قیطریه گرد آمدند و نماز عید را به امامت آیت اللَّه مفتح به جای آوردند.
آن گاه حجت الاسلام باهنر سخنرانی مبسوطی پیرامون اوضاع کشور ایراد کرد. از آن پس، راهپیمایی با شکوه مردم آغاز شد. راهپیمایان در تهران با ابراز محبت به سربازان ارتشی، خواستار پیوستن ارتش به ملت شدند. تظاهرات روز عید فطر با حضور میلیونی مردم، این نکته را عیان ساخت که رهبری نهضتی که آغاز شده و هر روز شعلههای آن، زبانه بیشتری میکشَد، در دست روحانیان و به زعامت امام خمینی (ره) است.
نکته قابل توجه در تظاهرات تهران و شهرستان ها، شرکت فعال و گسترده بانوان بود که پا به پای مردان در این راهپیمایی حضور داشتند. این راهیپمایی عظیم و تظاهرات روزهای بعد، زمینه را برای وقوع حادثه خونین هفدهم شهریور فراهم ساخت و دست رژیم را بار دیگر به خون مردم، رنگین کرد.
راهپیمایی عظیم مردم تهران در روز عید فطر ۱۳۵۷ (۱۳ شهریور) از جمله گامهای اساسی در جهت رشد تحولات سریع اجتماعی به وسیله خود مردم تحت رهبری امام خمینی(س) بود و در اوجگیری انقلاب اسلامی نقشی اساسی داشت. در این روز صدها هزار نفر از تپههای قیطریه تهران از شمال به سمت جنوب تهران تا خیابان انقلاب و دانشگاه تهران راهپیمایی کردند که تا آن روز در نوع خود بینظیر بود. حضرت امام خمینی(س) در روز ۱۵ شهریور در پیامی به مناسبت عید سعید فطر، ضمن تبریک به مردم رشید ایران، بر ضرورت تداوم نهضت تأکید کردند:
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
عید سعید بزرگ اسلامى را به ملت مسلمان و شجاع ایران تبریک مى گویم. تبریک با آن همه خونریزیهاى جبارانه براى به دست آوردن راه نجات و کوششهاى جوانمردانه در راه هدف اسلامى. ماهى که گذشت ماه فداکارى در راه حق بود؛ ماه تضاد آشکار حق و باطل بود و انَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً فطر امسال، عید حماسه و جنبش هر چه بیشتر تمام جناحهاى ملت ایران بود؛ روزى که رشد فکرى و عملى ملت را به دنیا ثابت کرد و پوچ بودن تبلیغات پر دامنه مخالفین نهضت را ثابت نمود؛ پیوستگى تمام جناحها را ثابت کرده خواستِ تمام ملت را که رفتن شاه و برچیده شدن بساط ظلم و چپاول مردم مسلمان است، با کمال صراحت اعلام نمود.
اکنون وظیفه همه مسلمین، خصوصاً جناح روحانى و سیاسى و بزرگان قوم، خطیر است. ملت ما بر سر دو راهى است: پیروزى و توفیق دست یافتن به بیرون کردن شاه، و یا تا آخر در زیر چکمه دژخیمان خُرد شدن؛ با عزت و سرافرازى در مقابل خالق و خلق، و یا خداى نخواسته ذلت و زبونى همیشگى. و هر گز ملت مسلمان ایران تن به ذلت نخواهد داد.
ملت عظیم الشأن ایران! نهضت خود را ادامه داده و هر گز سستى به خود راه ندهید، که نمى دهید. مطمئن باشید- به امید خدا- پیروزى و سرافرازى نزدیک است. پس از ماه رمضان گمان نشود که تکلیف الهى فرقى کرده است؛ تظاهرات کوبنده براى رسیدن به هدف اسلامى، عبادتى است که روزها و یا ماهها را در آن اثرى نیست؛ چرا که هدف نجات ملت است، اجراى عدالت اسلامى و برقرارى حکومت الهى بر پایه محکم عدل است. باید در هر فرصت و براى هر حادثه، اجتماعات خود را هر چه بیشتر در مساجد و محافل و فضاهاى باز عمومى بر پا نمایید و از قرآن کریم و عدالت اسلامى دفاع کنید. و هر نغمه اى که مخالف آن است- از هر حلقومى بیرون آید- شیطانى و به نفع ستمکاران حاکم و به ضرر اسلام و میهن است. و به حرفهاى فریبنده شاه و دولت و طرفداران اندک آنان گوش ندهید؛ که جز براى به دست آوردن فرصت شیطانى چیزى نیست.
اینان که براى فریب ملت از آزادى دم مى زنند، زندانهایشان از روحانى و دانشگاهى و بازارى و سیاسى و کارگر و دهقان لبریز است، و بزرگان روحانى و سیاسى به جرم حقگویى و آزادیخواهى در تبعیدگاهها به سر مى برند. این چه آزادى است که سانسور مطبوعات هنوز به حال خود باقى است و از نشر مسائل اساسى و حیاتى ملت شدیداً جلوگیرى به عمل مى آید، و حکومت شبه نظامى در سراسر ایران برپاست؟! مردم ایران هر گز زیر بار شهربانى شاه نمى روند و به اعتراضات قانونى خود ادامه خواهند داد. ملت ایران دیگر از این شعبده بازیها گول نخواهند خورد.
سینماى آبادان- بر حسب قراین و به تصدیق مردم داغدیده آبادان- به دست شاه جنایتکار و دولت به آتش کشیده شد و نزدیک به چهار صد نفر را سوزاند تا «وحشت بزرگِ» موعودْ وسیله تبلیغى بر ضد نهضت مقدس ما شود؛ و دیدید که نشد. و در آینده اى دور یا نزدیک فرد یا افرادى را آورده تا اقرار کنند که در این رابطه دست داشته اند! این افراد یا مأمورند و یا از بهترین و متدین ترین افرادى هستند که براى کشتن آنان هیچ وسیله اى را بهتر از این نمى دانند.
شاه و دولت او که قیام مسلحانه بر ضد ملت حق طلب و بر ضد قانون اساسى و بالاتر بر ضد احکام آزادیبخش اسلام نموده اند قهراً خائنند و اطاعت از آنان اطاعت از طاغوت است؛ به آنان مجال ندهید و با اعتصاب و اعتراض دنیا را از اعمال وحشیانه آنان آگاه کنید.
برادران مبارز لازم است با خبرنگاران هر چه بیشتر مصاحبه کنند، و با صراحت نقش شاه و دولت او را در ادامه اختناق و نقض قانون اساسى گوشزد کنند، و به دنیا بفهمانند که شاه سابق سلطنت خود را به زور در قانون اساسى گنجانده است، و این مواد مورد قبول هیچ ایرانى نیست؛ و از تبلیغات باطلى که در خارج بر ضد نهضت انسانى ملت مسلمان مى کنند، پرده بردارند و نگذارند نهضت را نزد اشخاص بیخبر از آن، معکوس کنند. مبارزان خارج از کشور دست به تبلیغات وسیع خود زنند و در رابطه با اوضاع ایران هر چه بیشتر فعالیت خود را گسترش دهند.
من از ارتش محترم ایران سپاسگزارم که در راهپیمایى عظیم تهران و سایر شهرستانها به روى مردم وطنخواه خویش، که از ستمکارى پنجاه ساله دودمان پهلوى به جان آمده اند، آتش نگشودند و دست خود را به جنایت بزرگى که کار همیشگى فرمانروایان است آلوده نکردند. من، در این موقع حساس که کشور و وطنمان در لب پرتگاه و بر سر دو راهى سقوط یا استقلال واقع شده است، دست خود را به سوى نیروهاى زمینى، هوایى و دریایى وفادار به اسلام و وطن دراز مى کنم و براى حفظ استقلال و بیرون آمدن از یوغ اسارت و ذلت، از آنان استمداد مى کنم.
اى سربازان غیور که براى وطن و کشور خود فداکارى مى کنید! بپاخیزید! ذلت و اسارت بس است! پیوند خود را با ملت عزیز استوارتر کنید و فرزندان و برادران برومند خود را براى هواى نفس یک خاندان چپاولگر به خاک و خون نکشید.
بر گویندگان و نویسندگان است که در روشن شدن افکار برادران نظامى خود هر چه بیشتر کوشا باشند. و ملت ایران باید به آنان احترام گذارد؛ آنان برادران ما هستند.
آیا صلاح دولت نیست که بر کنار شود و خود را بیش از این در مجامع عمومى رسوا نکند؟ آیا وقت آن نرسیده است که شاه کنار رود و ملت را به حال خود گذارد تا ملت سرنوشت خویش را به دست گیرد و خائن را از خادم تشخیص دهد و به سزاى اعمالش برساند؟ آیا صلاح است که صدها هزار نفر از فرزندان این ملت مظلوم در خاک و خون بغلتند تا شاه چند روزى به ستمکارى خود ادامه دهد؟ آیا با بودن خائنین به اسلام و ملت، که در رأس آن شاه است، قدمى مى شود براى نجات ایران برداشت. امید است در آینده نزدیکى دست خائنین به اسلام کوتاه گردد، تا در آن وقت اصحاب حلّ و عقدْ تکلیف نهایى را تعیین نمایند.
و مطلبى را که شدیداً باید بدان توجه داشت اینکه: ما پس از رفتن پایگاه ظلم، به برکت احکام مترقى اسلام، برنامه اساسى خود را اعلام مى نماییم، و در آن وقت خواهند دید که آنچه خائنین به اسلام نسبت داده اند- چه در موضوع حقوق اجتماعى زنان و چه حقوق اقلیتهاى مذهبى و چه سایر مسائل- جز تهمتى ناجوانمردانه چیزى نبوده است، و بلندگوهاى شاه در خارج و داخل براى انحراف افکار و توقف یا شکست نهضت دست به این تبلیغات مسموم زده اند. امید است در آینده نزدیکى، پس از برچیده شدن بساط ظلم و ظالم، مسائل ما در جمیع ابعادش روشن شود.
از خداوند متعال، شکوفا شدن هر چه بیشتر نهضت و بالا گرفتن هر چه بیشتر تظاهرات رهایى بخش ملت، تا سرنگونى پایگاههاى ظلم و ستم را خواستارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
(صحیفه امام، ج 3، ص: 454- 457)
آمادهباش ساواک برای عید فطر
ساواک در گزارش مراسم نماز جماعت مغرب و عشای روز یازدهم شهریور یعنی دو روز قبل از عید فطر، از منبر رفتن شیخ محمد مفتح یاد کرده است. شهید مفتح در سخنرانی آن شب، در کنار تشریح وضعیت مبارزات در آن روزها و دعوت مردم به مقاومت و صبر، از آنان دعوت کرد که برای برگزاری نماز عید فطر، روز دوشنبه در بیابانهای قیطریه جمع شوند تا مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را از بهترین سخنرانان گوش کنند.زمزمههای شکلدهی به یک راهپیمایی پس از برگزاری نماز عید فطر در نقاط مختلف شهر تهران وجود داشت. در سندی مربوط به همین روز یازدهم شهریور، صحبتهای یک انباردار در جمعی خصوصی بازتاب داده شده که موضوع آن برگزاری راهپیمایی در روز عید فطر است. صحبتهای او نشان از آن دارد که حداقل برخی از مردم قصد داشتند تا پس از برگزاری نماز عید، از مساجد گوشه و کنار تهران خارج شده و دست به راهپیمایی بزنند و همگی در یکجا (که آن زمان هنوز مشخص نشده بود کجا) به هم بپیوندند.
ساواک هم بر اساس گزارشها و شنیدهها چنین احتمال میداد که مردم مبارز پس از برگزاری نماز عید دست به تظاهرات بزنند و به ابراز مخالفت با رژیم بپردازند. متن نامهای از ساواک خطاب به ریاست شهربانی کشور، درباره برگزاری نماز عید فطر در تپههای قیطریه و دیگر نقاط تهران، از نگرانی این سازمان از «احتمال وقوع حوادث اخلالگری و خرابکاری» پس از برگزاری نماز عید حکایت دارد. در این نامه از شهربانی کشور خواسته شده با توجه به چنین احتمالی تدابیر لازم در این زمینه اندیشیده شود.این سازمان به دلیل همین نگرانیها، از یک سو با صدور بخشنامهای به نیروهای خود برای مقابله احتمالی با معترضان اعلام آمادهباش داد و از سوی دیگر شایع کرد که مأموران دولتی دستور گلوله و مبارزه مسلحانه با اخلالگران را دارند. دو سند به جامانده از ساواک به چنین برداشتی دامن میزنند. در سند حاوی بخشنامه ساواک آمده:
«با توجه به اینکه امکان دارد روز ۱۳ / ۶ / ۵۷ عناصر خرابکار در نقاط مختلف کشور پس از ادای نماز عید فطر در خیابانها و معابر عمومی به راه افتاده و دست به تخریب و ایجاد تشنج بزنند بفرموده مقرر است از ساعت هفت صبح روز مذکور آمادگی کامل در آن سازمان برقرار و علاوه بر پرسنل عملیاتی که مشغول و امور مربوطه را به عهده دارند حداقل یک سوم از پرسنل ساواک در محل کار حضور یافته و تا آخرین ساعت روز که احتمال وقوع حوادث میرود، سرگرم کار بوده و هرگونه خبر و حادثه را سریعاً منعکس نمایند. ضمناً ظرف روز جاری درخواست تشکیل شورای هماهنگی فوقالعاده نموده و با طرح موضوع، پیشبینیهای انتظامی و اطلاعاتی به عمل آورند.»
در متن سند دیگر هم به این نکته اشاره شده که به وسیله عوامل مورد اعتماد ساواک در منطقه چنین شایع شد که دولت به مأموران دستور داده چنانچه روز عید فطر دستهجاتی به تظاهرات پرداختند، آنها را به گلوله ببندند. هدف از پخش چنین شایعهای ایجاد رعب و وحشت و درنتیجه ترغیب مردم به ممانعت از تظاهرات اعتراضآمیز بود.
به گزارش مأموران ساواک، شب پیش از عید فطر، در مسجد قبا در حضور حدود 25 هزار نمازگزار اعلامیههایی میان مردم پخش شد و شهید مفتح حاضران را به شرکت در نماز عید فطر در تپههای قیطریه تشویق و دعوت کرد. ظاهراً در ظهر همان روز هم در مسجد قبا، بعد از سخنرانی به مردم چنین اعلام کرده بودند که صبح روز سیزدهم شهریور در آنجا حضور داشته باشند تا به وسیله اتوبوس و همراه یکدیگر به محل برگزاری نماز عید فطر بروند. البته روشن است که نیّت، فقط برگزاری نماز عید نبود و در همان جا اعلام شد که پس از ادای نماز عید فطر، نمازگزاران در مورد خواستههای خود صحبت خواهند کرد و به صورت متشکل به راهپیمایی خواهند پرداخت. حتی به این نکته هم اشاره شد که راهپیمایان همراه خود پلاکاردهایی حمل خواهند کرد که دربردارنده خواستهای مبارزان انقلابی است.
گزارش لحظه به لحظه ساواک از مراسم نماز عید
مأموران سازمان اطلاعات و امنیت کشور، از همان صبح روز سیزدهم شهریور که مصادف با عید سعید فطر بود، لحظه به لحظه مراسم را زیر نظر داشتند و به گزارش دیدههای خود میپرداختند. در گزارشی مربوط به ساعت هفت و پانزده دقیقه صبح، از اجتماع حدود پنج هزار نفر در داخل و خارج مسجد قبا خبر به میان آمده که پرچمهای سفید و مشکی با شعارهایی مثل «در کشور اسلامی شاه مفهومی ندارد» و «سلام بر امام خمینی» در دست داشتند. این جمعیت حدود ساعت هفت و سی دقیقه به قصد شرکت در نماز عید فطر سواره یا پیاده بهتدریج عازم تپههای قیطریه شدند.
در گزارشی دیگر مربوط به ساعت هشت و چهل و پنج دقیقه، مأمور ساواک از برگزاری نماز عید با حضور حدود دوازده هزار نفر به پیشنمازی شیخ محمد مفتح خبر داده است. پس از اقامه نماز، شیخ محمدجواد باهنر سخنرانی مراسم را به عهده گرفت. به گزارش ساواک او در این سخنرانی از دولت انتقاد و مردم را در اصطلاح ساواک تحریک کرد و راه و روشی که دولت در پیش گرفته را فریبکارانه خواند. سخنران بعدی مراسم، خود شهید محمد مفتح بود. مأموران حکومتی سخنرانی وی را اینطور منعکس کردهاند: «نامبرده در سخنرانی خود اظهار داشت ما هیچکس را به عنوان سخنگوی روحانیون قبول نداریم به جز آقای خمینی و این خواسته را به خبرنگاران خارجی گفتیم و از مردم دعوت نمود روز پنجشنبه را به عنوان همدردی با شهدا تمام مغازهها و باز [ بازار] را تعطیل نمایند و در خاتمه ضمن انتقاد از دولت و حکومت، مردم به نظم و آرامش دعوت کرد و گفت اکنون برنامهای نداریم به خانههای خود بروند.» طبق همین سند، سخنرانی شهید مفتح ساعت ده، در حضور حدود سیزده تا چهارده هزار نفر خاتمه پیدا کرد.
در گزارش دیگر ساواک از حرکت مردم به سوی خانههایشان پس از برگزاری نماز، سخن به میان آمده که به اصطلاح، ختم به خیر شدن مراسم را از نظر رژیم، القا میکند البته در یکی از اسناد ساواک به شعار دادن و پخش اعلامیه ضد رژیم اشاره شده است:
«پس از ختم سخنرانی دکتر مفتح در ساعت 10:00 بامداد جمعیت به سمت شمیران مسجد همت و مسجد قبا و رستمآباد و سلطنتآباد با دادن شعارهای مضره (الله اکبر، زندهباد خمینی) و مبادرت به پخش اعلامیه مضره نمودهاند تا این لحظه خبری در مورد اقدامات خرابکاری نظیر شکستن شیشه و آتشسوزی واصل نگردیده است».در سندی دیگر هم با اشاره به ادامه داشتن حرکت مردم چنین مینویسد که از تعداد آنها کم میشود و عدهای به طرف منازل خود و عدهای هم در مسیر خیابان کورش کبیر (شریعتی فعلی) منتظر وسایل نقلیه هستند؛ ولی به نظر میرسد با حرکت مردم به سمت جنوب شهر، داستان طور دیگری رقم خورد. مردم مثل سیلی که کسی جلودارش نیست روبهپایین سرازیر شدند؛ آنها فرصت عید فطر را از دست ندادند.