وقتی صحبت از نکاح میشود، اعماز عقد دائم یا ازدواج موقت است. البته وضعیت حقوقی مهریه در عقد دائم با ازدواج موقت، متفاوت است. در عقد غیردائم، انجام هرگونه تعهد راجع به مهریه، بر مرد لازمالاجرا و غیرقابل تخطی است ولیکن در ازدواج دائم، زن و مرد بایستی پیشاز جاری شدن خطبهی عقد دائم، هم در خصوص مقدار و نوع مهریه و هم نسبتبه «عندالمطالبه» بودن یا «عندالاستطاعه» بودن مهریه، توافق و تراضی کنند.
عندالمطالبه یعنی هرگاه زن مهریهاش را مطالبه کرد، پرداخت و انجام موضوع مهریه بهاصطلاح حال میشود و مرد نمیتواند موکول به فردا کند. و در مقابل، منظور از عندالاستطاعه، آن است که با توافق و تراضی بین زوجین، یعنی با قبول موضوع ازطرف زن، مرد متعهد میشود هر زمان که قدرت انجام موضوع مهریه را داشت و یا هر وقت که توان مالی پرداخت مهریه (پول رایج و سکه و مانند آن) را داشت، تعهد خود را اجرایی کند؛ بهاین معنا که مادامی که مرد توان مالی پرداخت ندارد و یا حسب مورد، از انجام موضوع مهریه موردتعهد، عاجز است، مرد را نمیتوان به پرداخت یا انجام موردتعهد اجبار کرد. و درصورت اجبار مرد به پرداخت یا انجام موردتعهد ازطریق تقدیم دادخواست مطالبه مهریه از مرجع قضایی، دادگاه، حسب مورد، اگر امکان و توان مالی مرد را احراز نکرد، بنا به ادعا و تقاضای متقابل زوج، حکم اعسار و عجز و ناتوانی مرد در پرداخت یا انجام موردتعهد موضوع مهریه را صادر میکند.
اما بهنظر نگارنده، واقع امر آن است که مهریه، تعهدی است که نمیتوان و نباید از انجام آن سرباززد و طفره رفت و نپرداخت. بر این نگاه، تفاوتی بین «عندالمطالبه» یا «عندالاستطاعه» بودن مهریه نیست و درهرصورت، باید پرداخت و بایستی انجام شود. چراکه مهریه، جزو دیون ممتاز است. و در ممتاز بودن مهریه بهعنوان دین، تفاوتی بین مهریهی ناشیاز عقد دائم یا موقت نمیکند. اما شوربختانه، اگر زن و مرد باهم توافق کرده باشند که مهریه، عندالمطالبه باشد، زن ممکن است متقاعد شود که با مراجعه به مرجع قضایی، نسبتبه اقامهی دعوی و تقدیم دادخواست مهریه اقدام کند که در اینصورت، اگر مرد مهریه را نپردازد، بنا به درخواست زن و رسیدگی قضایی، به زندان افتادن مرد، محتمل است.
البته، وفق قانون، اگر مهریه، عندالمطالبه باشد و مقدار آن نیز بیشتر از ۱۱۰ سکه تعیین شده باشد، برای مقدار بیشتر از 110 سکه، ولو با درخواست زن، مرد بازداشت نشده و روانهی زندان نخواهد شد. بنا بر این، اگر مرد مالی دارد، زن باید آن مال را به دادگاه معرفی کند تا به نفع زن، آن مال توقیف و بازداشت شود و پس از طی تشریفات قانونی اعماز مزایده، ازطریق اجرای احکام، فروخته شده و مبلغ معادل آن به زن پرداخت شود.
اینکه گفته میشود «مهریه»، دین ممتاز است، بهاین معنا است که مرد نمیتواند از زیر بار انجام این تعهد، فرار کند. چه اینکه درصورت فوت مرد، زن میتواند مهریهی خود را مطالبه کند و ورثهی متوفا، از نظر شرع و قانون، بایستی پیش از کفن و دفن و تغسیل میت، تکلیف مهریهی زنِ مورِّث خود را مشخص کنند. مگر اینکه زن مهریه خود را بذل کند یعنی ببخشد. بهعبارت دیگر، پرداخت مهریهی زن، نسبتبه پرداخت دیگر دیون متوفا، در اولویت است.
و اما نگارنده باورمند است مهریه، چه عندالمطالبه باشد و چه عندالاستطاعه، در هر صورت، بر مرد واجب شرعی و تکلیف قانونی است که بپردازد و بالاخره بایستی پرداخت شود. بنا بر این، بهتر است باورهای اجتماعی خود را تصحیح کنیم که اگر باور کنیم، مهریه، قابل پرداخت و پرداختنی است؛ حتا بعد از فوت مرد. یادداشت حقوقی نگارنده را که در ماهنامه حقوقی “کانون” (کانون سردفتران و دفتریاران، سال پنجاهم، دوره دوم، شماره 88) در دیماه 1387 منتشر شده و دهسال پیش نیز زیر عنوان “بازخوانی یک یادداشت مهم؛ مهریه عندالاستطاعه است” که ازطریق نشانی https://www.khabaronline.ir/news/333683 قابل مطالعه و تأمل است، بازنشر داده شد، هنوز نیازمند بررسی کارشناسانهی مسؤولان در مقام تقنین و قانونگذاری است.
……………………………………………….
*. مدرس دانشگاه و پژوهشگر مسایل حقوقی
Tajgar.reza@gmail.com