قطع رابطهی فامیل و انگشت نما شدن در کل محل نتیحهی رفتارهای تک دختر مش رجب بود.
علیرغم اینکه کل محل از پسران مش رجب حساب می بردند، اما از پس خواهر کوچکشان بر نمیآمدند و به هر ترفندی که متوسل میشدند وی کار خودش را میکرد.
از همان هشت نه سالگی که برای اولین مرتبه لای کتاب و دفتر مدرسه اش نامه ی عاشقانه پیدا کردند تا همین سال گذشته که دعوی و مرافعه با دوست پسرش در پارک محلهای نزدیک دانشگاه سبب محکومیت برادران به تحمل حبس شده بود ،فهمیدند تنها راهِ خلاصی از آبروریزی های کلثوم ، گرفتن زهر چشم از پسرانی است که با کلثوم در ارتباط هستند !
گرچه موثرترین کار،حذف کلثوم از خانواده بود اما آنها مطمئن بودند مش رجب به این راحتی ها از خون تک دخترش نمیگذرد لذا بهترین تصمیم ،حذف یکی از دوست پسرهای خواهرشان بود بلکه از این طریق به باقی پسران محل درس عبرتی داده شود.
برادران کلثوم سال های زندان را به این امید و انگیزه تحمل کرده بودند که پس از خروج از زندان با تهدید خواهرشان نقشهی قتل یکی از پسران محل را عملی کنند.با همین هدف یک روز به بهانهی آشتی کردن با خواهرشان وی را به رستوران دعوت کرده و جزء به جزء ماجرا را برای کلثوم میگویند:
پس از اینکه خواهر و برادران داخل آلاچیق رستوران گرد هم نشستند،جعفر بزرگترین فرزند مش رجب با گذاشتن قمهای کنار سفرهی ناهار از نقشه ای که برای رهایی از آبروریزی های کلثوم طراحی کرده اند، پرده برداشته ،میگوید:
تو با کارهایی که میکنی چاره ای جز مرگ برای ما نگذاشتی،من و برادرانم میدانیم که اگر دست روی تو بلند کنیم بابارجب کوتاه نیامده و تا خون ما ۴تا را نریزد راحت نمیشود،تو هم که از این قضیه خبر داری و هر روز دریده تر میشوی و اصلا فکر آبروی ما نیستی پس تنها راهی که میماند کشتن یکی از آن پسرهایی است که توی محل دنبال سر تو راه میافتند.
از الان هر کاری که ما میگیم انجام میدهی …
قرار خواهر و برادران بر این می شود که کلثوم به همان شیوه ای که تا الان با پسران محل قرار می گذاشته،به هر ترفندی که شده با یکی از آنها برای پنجشنبه شب حوالی ساعت ۱۲به بعد داخل خانه قرار بگذارد…
کلثوم که برایش هیچ چیزی جز هوی وهوس خودش مهم نبوده،بدون کمترین مقاومتی به نقشه ی برادرانش تن می دهد…
سعید، جوان ۲۱ساله ای که به تازگی با کلثوم دوست شده بود ،حوالی ساعت یک بامداد سوار بر ترک موتور برادرش به خانه ی مش رجب رسیده بنا به قرار پیشین سه مرتبه با موبایل کلثوم تماس گرفته و قطع می کند تا کلثوم درِ خانه را باز کند…
همین که سعید وارد درگاه درِ خانه می شود سایه ی برادران کلثوم که هریک با قمه و چماق داخل حیات، پشت در منتظر ایستاده بودند را می بیند و از اعماق وجودش مجید(برادرش)را که حالا به انتهای کوچه نزدیک شده بود صدا می زند و پا به فرار می گذارد، پسران مش رجب قبل از این که سعید بر ترک موتور مجید بنشیند با قمه و چماق به دوبرادر حمله می کنند…
پزشکی قانونی علت تامه ی قتلِ سعید و مجید را اصابت جسم سخت به جمجمه و خون ریزی شدید اعلام کرده،پسران مش رجب به اتهام قتل عمد بازداشت می شوند.
هرچهار برادر در دفاع از اتهام قتل عمد،مدعی دفاع از ناموس شده به استناد ماده۱۵۶قانون مجازات مدعی دفاع مشروع هستند.کلثوم نیز به استناد ماده ۱۲۶قانون مجازات به اتهام معاونت در قتل تحت تعقیب قرار گرفته است.
چند نکته حقوقی به زبان ساده
*درگیری پسران مش رجب با سعید و مجید از دو جنبه قابل تحلیل است؛اگر این درگیری را در قالب نزاع دسته جمعی تلقی کنیم(که بنا به موقعیت طرفین پرونده ،چنین نیست) مستند به ماده۶۱۵قانون مجازات ممکن است مجازات متهمین در قالب حبس از یک تا سه سال تعریف شود و یا بنا به تبصره۲همین ماده متهمین محکوم شوند به پرداخت دیه یا قصاص (حسب مورد=منظور از عبارت حسب مورد،بررسی و دادرسی اتهام هریک از متهمین به طور جداگانه و بنا به میزان دخالت وی در ورود ضربه به مقتولین است،مثلا اگر محرز شود که سعید با ضربه ی چماق به قتل رسیده و تنها یکی از فرزندان مش رجب چماق داشته،سایر پسران از اتهام قتل سعید تبرئه می شوند و نوبت به بررسی و شناسایی دلیل قتل مجید می رسد)
اما اگر درگیری صورت گرفته در قالب نزاع دسته جمعی تعریف نشود و محرز شود که دلیل و علت قتل ورود ضربات متعدد از سوی ۴متهم بوده مستند به ماده۱۲۵و۲۶۸به بعد قانون مجازات،متهمین به اتهام شرکت در قتل محاکمه خواهند شد.(مجازات شرکت در قتل قصاص است)
معاونت در جرم،زمانی شکل می گرد که شخصی با رفتارش ،مقدمات و زمینه ی ارتکاب جرم را فراهم کرده یا کاری کند که مجرم راحت تر بتواند به هدفش برسد؛اینکه کلثوم با اطلاع از قصد برادرانش برای قتل سعید با آنها همکاری کرده به آن وحدت قصد و تبانی معاون با مرتکب جرم می گویند.
دفاع مشروع:در ماده۱۵۶قانون مجازات شرایط تحقق دفاع مشروع ذکر شده؛ مهم ترین رکن شکل گیری دفاع مشروع متناسب بودن دفاع با حمله،فعلیت داشتن تجاوز یا تعرض و حمله و اینکه به طور متعارف تنها طریق و راه ممکن برای رهایی از تجاوز و حمله همان رفتاری است که مدعی دفاع مشروع مرتکب شده؛مثلا امکان تماس با پلیس وجود نداشته،خطر و تجاوز قریب الوقوع بوده …لذا با توجه به اینکه سعید هیچ گونه تعرضی به خواهر متهمین نداشته و حتی بر فرض تعرض با توجه به تعداد برادران و امکان تماس با پلیس و تحویل وی به مامورین ،رفتار متهمین به هیچ وجه در قالب دفاع مشروع تعریف نمی شود.
وکیل دادگستری-شیراز