فارغ از ضرورت شرعی حفظ پوشش و حجاب در اعتقادات مختلف به ویژه مبانی دینی و یا حتی نگاهها و تفاسیر مختلف عرفی به مقوله حجاب و نسبت آن با اختیار و آزادی و الزام، یکی از نگران کننده ترین برداشتها، تحلیل های التقاطی و انحرافی و خوارج گونه از حجاب است تا جاییکه برخی سخنرانان و محافل حجاب را آخرین سنگر یا خاکریز نظام توصیف می کنند.
این تفسیر و برداشت غلط و انحرافی نه تنها موجب آسیب زدن به وحدت و همبستگی در جامعه می شود بلکه هویت حکمرانی مردمسالارانه جمهوری اسلامی را هدف قرار داده و بسترساز اقدامات خودسرانه ساختارشکن به بهانه تلاش برای حفظ اوجب واجبات بودن نظام شده و منجر به هرج و مرج اجتماعی شود.
در واقع اینکه حجاب به عنوان فرعی از فروعات دین، آخرین سنگر انقلاب یا نظام تعبیر و تعریف شود یک تعبیر غلط و فرصت طلبانه و سودجویانه برای سست کردن بنیان های مردم سالارانه انقلاب است.
آنچه مسلم است حجاب یکی از احکام دینی است که در زمره بخش از فروعات دین می گنجد که البته حدود و ثغور آن نیز بنا به اقتضائات مختلف توسط فقها قابل تعریف و تعین است و در نظام جمهوری اسلامی ایران که برپایه اندیشه و دیدگاههای امام خمینی بنیان گذاری شده است و مقام معظم رهبری نیز به وضوح بر استواری و پایداری بر این مبانی تاکید داشته اند هر تحلیل و تفسیری باید با شاقول و معیار آرا و اندیشه های مرحوم امام خمینی تبیین شود.
صریح ترین موضع مرحوم حضرت امام در نامه ایشان به مقام معظم رهبری در سال 1366 در این خصوص تبیین شده است که”حکومت، که شعبه ای از ولایت مطلقه رسول اللَّه است، یکی از احکام اولیه اسلام است؛ و مقدم بر تمام احکام فرعیه، حتی نماز و روزه و حج است.”
بر اساس این حکم تاریخی، فروعات در قالب احکام ثانویه در محدوده مصالح نظام قابل تاویل و تاخیر است و نمی توان به استناد لا حکم الا الله متعرض به حق مصلحت در حکمرانی نظام شد چراکه بر اساس نظریه ولایت فقیه حضرت امام، نظام “می تواند هر امری را، چه عبادی و یا غیر عبادی،که جریان آن مخالف مصالح اسلام است، از آن، مادامی که چنین است جلوگیری کند”