باید هشت میلیارد درخت بکاریم

اگر درختکاری و روز درختکاری اگر برای برخی صرفا یک مناسبت نمایشی است. برای برخی از دغدغه‌مندان محیط زیستی یک امر مهم و حیاتی است که حتی زندگی خود را وقف آن می‌کنند. روستاگل نام گروه محیط زیستی فعالی است که تنها در ۴سال، ۳۰۰ هزار درخت در کشور کاشته‌اند.

ایسناپلاس: ایران سرزمینی با اقلیم‌های متفاوت است و شاید کمتر کسی به این فکر کرده باشد که همین اقلیم متفاوت چه گنجینه‌ای از پوشش گیاهی و درختان را در اختیار ما قرار داده است. اقلیم‌های متنوع یعنی زیست‌بوم‌های متنوع و این یعنی ما از نظر تنوع پوشش گیاهی یک کشور منحصر به فرد هستیم. هرچند مدرن شدن، بالا رفتن جمعیت، بلایای طبیعی و هزاران دلیل دیگر باعث شده تا در این سال‌ها محیط زیست ما آسیب ببیند اما با وجود دلسوزانی که دغدغه و زندگی‌شان را وقف این نعمت خدادادی کرده‌اند، می‌توان به احیای محیط زیست امیدوار بود.
به بهانه پانزدهم اسفندماه و روز درختکاری سراغ یکی از این گروه‌های دغدغه‌مند رفتیم. روستاگل نام این گروه است که فقط در چهار سال، ۳۰۰ هزار درخت در کشور کاشته‌اند. محدثه پناهی و همسرش علی حاجی‌بنده زوجی هستند که روستاگل را تاسیس کرده‌اند و در طی مسیر دوستانشان به آن‌ها اضافه شده‌اند.تا پیش از راه‌اندازی روستاگل، آقای حاجی‌بنده کار فیلمسازی و تئاتر کودک و نوجوان انجام می‌داد و خانم پناهی هم با دکترای دامپزشکی در حوزه محیط زیست و حیات وحش فعالیت می‌کرد. با آن‌ها درباره روستاگل و درختکاری در ایران به گفت‌وگو نشستیم.

اول می‌خواستم از خود روستاگل برایمان بگویید. اصلا این ایده از کجا شکل گرفت و چطور به کارش ادامه داد؟
پناهی: روستاگل از جمع بچه‌های فرهنگی که در حوزه فیلمسازی و در حوزه آموزش به کودک و نوجوان فعال هستند شروع شد. درواقع با ساخت محتواهای آموزشی شروع کردیم. این محتواها بیشتر گروه‌های کودک و نوجوان را درگیر می‌کرد. رفته‌رفته کار را پیش بردیم و به خاطر اینکه خودمان طبیعت گرد هستیم و کلا عاشق طبیعتیم، به این فکر بودیم که چطور می‌توانیم در این زمینه هم قدم‌هایی برداریم. این شد که اولین درخت را کاشتیم و چون اغلب بچه‌های تیم اهل کار فرهنگی و فیلمسازی بودند، اولین درخت را به نام آقای کیارستمی نامگذاری کردیم و در صفحات مجازیمان منتشر کردیم. با همین شیوه پیش رفتیم تا اینکه سال ۹۷‌  یک نفر گفت چطور می‌توانم درخت خودم را داشته باشم؟ و ما اولین درخت را به نام ایشان کاشتیم. کم‌کم به کارشناسان محیط زیست و به چهره‌های شاخص محیط زیست که صفحه ما را دنبال می‌کردند وصل شدیم. ما از ابتدا به این فکر می‌کردیم که چطور درختکاری و جنگلداری پایدار ایجاد کنیم و این‌طور شد که قدم‌قدم از تولید محتوا وارد حیطه اجرایی محیط زیست شدیم. الان در بحث اجرایی یکی از نمونه‌های موفق هستیم و در حوزه درختکاری سعی می‌کنیم به سمت کاشت درخت‌های بومی، مقاوم و سازگار با جغرافیای هر منطقه پیش برویم. البته که همه این مسیر با جلب اعتماد و کمک مردم طی شده است.

چطور روستاگل را در جای‌جای ایران گسترش دادید؟

حاجی‌بنده: همین‌طور که در شبکه‌های مجازی فعالیت می‌کردیم، در کنار اینکه مردم درخت به سرپرستی می‌گرفتند، از روستاها و مناطق مختلف ایران هم با ما ارتباط می‌گرفتند و می‌پرسیدند چطور می‌توانیم منطقه خودمان را دوباره سبز کنیم؟ ما هم پس از گفت‌وگوهای چند ماهه با آن شخص یا دهیاری به آن مناطق سر می‌زدیم که آیا این مناطق مستعد درختکاری هستند و آیا این شخص یا دهیاری می‌تواند از درخت‌ها مراقبت کند؟ بعد از آن کارهای تحقیقاتی انتخاب گونه درخت و انجام فرهنگسازی‌های لازم در مناطق را شروع می‌کردیم. سپس آن منطقه را به مردم هم معرفی می‌کردیم و اطلاع می‌دادیم که در این منطقه امکان کاشت درخت توسط روستاگل فراهم شده است. البته شخص یا نهادی که منطقه را به ما معرفی کرده بود، مسئولیت کاشت و نگهداری از درختان را به عهده داشت و به‌طور کلی ما یک پل ارتباطی بین انجمن میزبان و مردمی که می‌خواهند در سرسبزی کشور سهیم باشند، شدیم. کار اصلی ما نظارت چند لایه و بسیار دقیق بر سلامت درختان است. همین سلامت درختان باعث شد که کار ما ادامه‌دار شود، به روستاهای مختلف برود و مردم بیشتری به آن اعتماد کنند. در حال حاضر در ۱۶ استان و ۵۰ رویشگاه فعالیت می‌کنیم. در این رویشگاه‌ها حدود ۸۰ نفر باغبان و همکار داریم که ۶۰ نفرشان کارهای اجرایی مثل باغبانی و رسیدگی به درخت را انجام می‌دهند و ۲۰ نفر کارهای روابط عمومی، پشتیبانی، سایت و مسائل این چنینی را انجام می‌دهند. ما تاکنون ۳۰۰هزار درخت کاشته‌ایم که با گذشت ۵ سال همه‌شان هنوز سبز هستند.

فعالیت روستاگل در چه حیطه‌هایی است؟ فقط درخت می‌کارید؟

حاجی‌بنده: فعالیت اصلی ما درختکاری است اما فعالیت‌های جانبی هم داریم. بخش قلک سبز را داریم که با آن کارهای مشارکتی سبز انجام می‌دهیم؛ مثلا راه‌اندازی کتابخانه‌های سبز روستایی یا تهیه رایانه برای کتابخانه‌ها و مدارسی که احتیاج دارند. کم و بیش به حیات وحش هم کمک می‌کنیم؛ مثلا تهیه علوفه برای آهوهای دشت ناز. یا هرکار دیگری که از دستمان بربیاید. در زلزله خوی کل هزینه‌های دریافتی یک رویشگاه را برای کمک به مردم خوی اختصاص دادیم.

یکی از بخش‌های بسیار مهم روستاگل بخش تحقیقاتی است. ما شش هفت نفر محقق داریم که علاوه‌بر اینکه به تیم ما کمک می‌کنند، مقاله‌های خروجی‌شان را در اختیار مردم هم قرار می‌دهند. مقاله‌هایی که کپی نیستند و دستاوردهای علمی تازه‌ای هستند. تاکنون چیزی حدود ۱۵۰ مقاله تولید کرده‌ایم که در بخش نشو و نمای سایت در دسترس است. ده‌ها فیلم آموزشی کوتاه هم ساخته‌ایم که در صفحه آپارات روستاگل در دسترس مخاطبان است.

به‌طور کلی بخش اصلی فعالیت ما درختکاری و پروژه‌های کمک به محیط زیست است و در کنار این‌ها آموزش هم داریم.

چطور می‌توانیم از طریق مجموعه شما درخت بکاریم؟ چه طرح‌هایی برای درختکاری دارید؟

پناهی: از طریق سایت روستاگل می‌توانید ثبت درخواست کنید. درباره طرح‌ها هم درواقع درختکاری در مجموعه ما ابتدا با طرحی شروع شد که بیشتر در رویشگاه‌های شهری که امکانات لازم را داشتیم آن را انجام می‌دادیم. یکی از امکانات لازم نیروهای کاری است که در این رویشگاه‌ها مستقرند. در این طرح که «طرح آ» نام دارد، پلاک اسم‌داری روی درخت کاشته شده نصب می‌شود و درخت شناسنامه‌دار می‌شود. این‌طوری مردم می‌توانند بیایند و درختانشان را از نزدیک ببینند. این بازدید حضوری به نوعی نظارت مردم بر کار ما هم هست. در این طرح که یک پکیج کامل است، حتی اگر افراد امکان حضور نداشته باشند، می‌توانند از طریق سایت فرم درخواست گزارش پر کنند و تا مدت‌ها گزارش حال درختشان را بگیرند و رشد و پرورش آن را رصد کنند.

در طرح بعدی که «طرح ب» است ما به سمت روستاها رفتیم و طبعا امکانات و نیروهای کارمان کمتر شد. این طرح تزیینات کمتری را در پی دارد و پلاک‌ها به جای اسم افراد با کد مشخص می‌شوند. گزارش‌ها هم کلی‌تر هستند و دیگر امکان گزارش جزیی از یک درخت وجود ندارد. در سایت یک قسمتی با عنوان «داشت» به معنای نگهداری داریم که در آن می‌توانید چک کنید اگر در یک رویشگاه درختی را به سرپرستی گرفته‌اید، آیا هزینه‌ای که کردید صرف نگهداری درختان شده و رویشگاه سالم است یا نه! مسئول آن رویشگاه هم هر هفته باید برای ما گزارشاتی را با ذکر تاریخ بنویسد و به صورت ویدیویی هم ضبط و ارسال کند. ما گزارشات دریافتی را در قسمت «داشت» سایت و به تفکیک رویشگاه قرار می‌دهیم تا مردم از روند اتفاقات رویشگاه مطلع شوند. این قابلیت برای طرح‌های ب، روستای سبز و احیای جنگل در سایت قرار گرفته است.

طرح دیگرمان کاملا به سمت یک کار حرفه‌ای و محیط زیستی پیش رفت و ارگان‌های محیط زیستی و منابع طبیعی بسترهایی را در اختیار ما قرار دادند. اسم این طرح «احیای جنگل» است که دیگر آن تزیینات پلاک‌گذاری و… را ندارد و درختان در یک منطقه بسیار بزرگ ۱۰۰-۲۰۰ و حتی ۳۰۰ هکتاری کاشته می‌شوند. این مناطق توسط یک یا دو نیرو که به صورت چرخشی کار می‌کنند، کار قرق و حفاظت از منطقه را انجام می‌دهند. بقیه کارها در این منطقه بستگی به نظر تیم اجرایی و محق ما دارد.

افرادی که در روستاگل مشغول به فعالیت هستند، داوطلبانه کار می‌کنند یا در ازای دریافت حق الزحمه به فعالیت حرفه‌ایشان ادامه می‌دهند؟

حاجی‌بنده: قطعا دستمزد دریافت می‌کنند و این راز ماندگاری این تیم است. کار داوطلبانه خوب است اما برای ماندگار کردن تیم و ادامه یافتن فعالیت‌ها باید دستمزد پرداخت شود، هرچند ناچیز. ضمن اینکه همه نیروهای مجموعه ما مشغول انجام کار حرفه‌ای هستند تا به بهترین شکل از درختان مراقبت کنیم و سربلند به مردم پاسخ بدهیم. وقتی از کسی می‌خواهیم روزی ۸ ساعت در یک زمین کار کند و به نگهداری از درختان بپردازد، نمی‌توانیم توقع داشته باشیم این کار را داوطلبانه انجام دهد.

۸۰ درصد هزینه‌ها را مردمی که تک‌تک درختی را به نام عزیزان خود می‌کارند تامین کرده‌اند و ۲۰ درصد آن را شرکت‌ها، ارگان‌ها و کسب و کارهایی که به صورت عمده برای کارمندان خود درخت کاشته‌اند.

در بین افرادی که درختی را به سرپرستی گرفته‌اند چه موارد جالب توجهی دیده‌اید؟

حاجی‌بنده: ما تا امروز ۳۰۰هزار درخت کاشته‌ایم که ۴۲هزار نفر در کاشت این تعداد درخت با ما همراهی کرده‌اند و اتفاقات جالب هم کم نیفتاده. مثلا شخصی بود که مادرش در ۷۲سالگی از دنیا رفته بود و به نیت مادرش ۷۲ درخت کاشت. کسی را داریم که از وقتی فرزندش به دنیا آمده هر سال به عدد سن فرزندش درخت می‌کارد؛ مثلا امسال در تولد پنج سالگی فرزندش پنج درخت سفارش داد. یک سلیقه‌هایی ما در این کاشت درخت‌ها به خرج داده‌ایم که این خیلی به رونق کار کمک کرده است. مثلا همین درست کردن شناسنامه‌های درخت و گذاشتن عکس آن خیلی احساسات را برمی‌انگیزد و مردم دوست دارند. ما حتی کسی را داشتیم که مجلس ختم عزیزش را پای درختش برگزار کرد! یعنی سه تا اتوبوس از نزدیکانش پای درخت فرد مرحوم آمدند و آن‌جا مجلس ختم گرفتند. حتی عروسی هم پای درخت برگزار کرده‌ایم. مثلا زوجی بعد از محضر با آشنایانشان آمدند و روز اول با هم بودنشان را با کاشت یک درخت جشن گرفتند. یک چنین کارهایی برگرفته از پیشینه هنری و سینمایی ما است و کاشت یک درخت ساده را تبدیل به یک عمل درام و زیبا می‌کند و باعث جذب مردم به این کار شده است.

پناهی: پدر و مادری را داشتیم که بچه‌شان که به دنیا آمد، سال اول درختی برایش کاشتند. الان رادین چهارساله است و سال چهارم زندگی‌اش خودش آمده درخت جدید بکارد. به بقیه درختانش هم سر می‌زند و هر سال کنار هرکدام از درختانش عکس می‌گیرد. رادین الان در چهارسالگی، چهار درخت دارد و کنار هر درختش عکس می‌گیرد. عکس آخرش که برای ما هم فرستادند این‌طوری بود که قد درخت پارسالش از خودش بزرگ‌تر شده بود.

حاجی‌بنده: در برنامه چهل‌تیکه، خندوانه، هم‌رفیق و… مهمانانی حضور داشتند که یا به مجری یا مجری به آن‌ها درخت هدیه داده و آن درخت‌ها را از روستاگل تهیه کردند. بوستانی در لواسان به نام «آدم حسابی‌ها» هم داریم که مشاهیر در آن بوستان درخت دارند. ما به نام ۱۷۶ مسافر پرواز اوکراین درخت کاشتیم که بسیار بازخورد خوبی داشت. می‌توانم بگویم همه خانواده‌های مسافران آن پرواز به ما زنگ زدند، گریه کردند، تشکر کردند و تک‌تک به درختشان سر زدند. همچنین با محک هم همکاری کرده‌ایم. محک هر سال در سالروز تاسیس خود، درخت سفارش می‌دهد. در خود بیمارستان محک هم یک بوستان تاسیس کرده‌ایم.

چه پویش‌هایی برای درختکاری در مجموعه‌تان راه انداخته‌اید؟

حاجی‌بنده: یک پویش به نام «هزار درخت» و به یاد مرحوم ارشا اقدسی برگزار کردیم و دوستدارانش هزار درخت به یاد او کاشتند. دو پویش هم داریم که با همکاری دو اپلیکیشن انجامش می‌دهیم. یکی از اپلیکیشن‌ها مخصوص تراکنش است و به میزان تراکنش‌های انجام شده، ما برای مردم درخت می‌کاریم. طرح دیگرمان «راه سبز» است که تشویق برای پیاده‌روی و استفاده نکردن از خودرو است. هرکس که از طریق این اپلیکیشن یک روز به جای ماشین با دوچرخه یا پیاده به محل کار یا مقصدش برود، ما برایش یک درخت می‌کاریم. مکانیزم این‌ها در اپلیکیشن‌ها نوشته شده.

اولین بار که اولین پویشمان یعنی هدیه درخت را راه انداختیم، تا ۲ سال هیچکس این کار را نمی‌کرد و جدی نمی‌گرفت. اما الان با گذشت ۵ سال صدها پویش دیگر هم به راه افتاده‌اند. طبق تحقیقات دانشگاهی، از ۲۰میلیون هکتار جنگل ایران (البرز، زاگرس، هیرکانی، ارسباران و…)، ۱۲میلیون هکتارش را حفظ کرده‌ایم و ۸میلیون هکتار آن از بین رفته است. ۸میلیون هکتار یعنی ۸میلیارد درخت! ما به عنوان بزرگ‌ترین گروه درختکاری ایران تا الان ۳۰۰هزار درخت با کمک مردم کاشته‌ایم. ببینید چندتا گروه درختکاری لازم است تا ما بتوانیم این ۸میلیارد درخت را دوباره بکاریم.
در کنار الگوسازی و کار فرهنگی باید به این مسئله هم توجه کنیم. بین فعالان محیط زیست ما جزء معدود کسانی هستیم که معتقدیم درست می‌شود و امیدواریم.

فرهنگ درختکاری اگرچه در بین ایرانیان جا افتاده است و همه ایرانی‌ها این را یک کار پسندیده می‌دانند اما شاید برای اهمیت درختکاری و نگهداری از طبیعت هنوز به فرهنگ‌سازی نیازمندیم. به این بعد از قضیه هم فکر کرده‌اید؟

حاجی‌بنده: بله. به همین دلیل ما جشن‌های درختکاری بسیار زیادی هم در سراسر ایران برگزار کرده‌ایم که گزارششان در سایت موجود است. همچنین نشست‌های تصویری به نام «میز سبز» برگزار می‌کنیم که در آن از آدم‌های سرشناس حوزه محیط زیست دعوت می‌کنیم تا طرز صحیح حفاظت از درختان را با هم بررسی کنیم.

ما بیشتر از ۱۰۰ جشن در روستاهای مختلف برگزار کردیم. حتی معلم محیط زیست هماهنگ کردیم که به این جشن‌ها برود و برای بچه‌ها راجع به طبیعت صحبت کند. یک اتفاق جالب هم این است که روستاهایی که تعداد حضار در جشنشان بیشتر است، تعداد سلامت درختانشان هم بیشتر است. ما در روستایی در مرز افغانستان جشنی برپا کردیم که چهار نفر بیشتر شرکت نکردند و درصد سلامت درختانش هم ۵۰ درصد بوده و ۵۰ درصد دیگر خشک شده است. از طرفی در خوزستان جشنی برگزار کردیم که کل روستا به جشن آمدند. آن‌جا صد در صد درختان در سلامت کامل بودند. همان روستای مرزی که در خراسان قرار داشت و جشن اول را شرکت نکردند، در جشن سوم تعداد خیلی بیشتری در جشن شرکت کردند و آن سال سلامت درختان هم بیشتر شد. این مسئله فرهنگی ربط مستقیم با سلامت درختان دارد. اگر ما بهترین درختان را با بهترین باغبان‌ها و سیستم آبیاری در جایی که مردم با این طرح همسو نباشند بکاریم، این طرح دیر یا زود محکوم به شکست است. اما اگر قبلا در بحث فرهنگی آن کار شده باشد یا خودمان کار کنیم، با ضعیف‌ترین امکانات نگهداری هم درصد موفقیت بیشتری خواهیم داشت.

در کنار این‌ها ما تلاش کرده‌ایم در گسترش درخت حرا کمک کنیم. گونه حرا که در سواحل خلیج فارس می‌تواند رشد کند و با کمترین نگهداری می‌تواند به صد در صد سلامت برسد.

مفتخریم که تا به حال ۱۲۰ گونه درخت کاشته‌ایم که همه از گونه‌های بومی ایران بوده‌اند. گونه‌هایی که اگرچه بومی هستند ولی متاسفانه اغلب این گونه‌ها را کسی جز گیاه‌شناسان نمی‌شناسد! ما این گونه‌ها را به تکثیر رسانده‌ایم و مردم را با آن‌ها آشنا کرده‌ایم.

کاشت درخت حرا

درباره گونه‌های بومی ایران هم برایمان بگویید. چقدر به حفظ آن‌ها اهمیت داده می‌شود؟

حاجی‌بنده: ما یک گونه سوزنی‌برگ به نام «ارس» “ors” یا سرو کوهی داریم که مقاوم‌ترین و دیرزی‌ترین درخت دنیاست. ما در ایران شاید هزاران درخت ارس داریم که سنی بالای دوهزار سال دارند. ما در جنگل‌کاری‌های کمربندهای سبز مثل پارک چیتگر، لواسان، پارک سرخه حصار و… که از قبل از انقلاب درختان سوزنی برگی کاشته شده را دیده‌اید. حالا عمر آن درختان تمام شده! می‌دانید این درختان چند میلیارد لیتر آب مصرف کرده‌اند و حالا عمرشان تمام شده و ما باید دوباره درخت بکاریم و همانقدر آب مصرف کنیم تا درخت پا بگیرد و آن جنگل دوباره شکل بگیرد؟ ما اگر این جنگل‌ها را از همان سال‌ها با همین گونه بومی ارس می‌کاشتیم، الان سال که سال ۱۴۰۲ است، تا سال ۳۴۰۲ هم این جنگل‌ها را داشتیم و شهرداری تهران حتی لازم نبود به این گیاه رسیدگی کند!

پناهی: اما مردم ارس را نمی‌شناسند، هرچند تنها سوزنی‌برگ بومی ایران است.

درخت انجیلی

حاجی‌بنده: بله، سرو و کاج‌هایی که در ایران دارد کاشته می‌شود، همه‌شان گونه‌های مهاجم به شمار می‌روند. این‌ها در سال‌های قبل از انقلاب با خیانت وارد کشور شده و الان ما داریم چوبشان را می‌خوریم. این درختان مناسب اقلیم خشک ایران نبودند و آب‌های زیرزمینی را نابود کردند.

مهم‌ترین چوبی که از این گونه می‌خوریم به لحاظ فرهنگی است. بگذارید با معماری مثال بزنم. حتما دیده‌اید در اروپا از ساختمان‌های شیشه‌ای استفاده می‌کنند. آن‌جا آفتاب زیادی ندارد و آن‌ها سعی می‌کنند از طریق شیشه بیشترین گرما و نور را از محیط بگیرند. اما تهران که یک شهر آفتاب‌گیر است، برای این ساختمان‌های شیشه‌ای جایی ندارد! کاج هم به همین صورت است. کاج برای آن اقلیم مناسب که آب فراوانی هم دارد. اما برای اقلیم کم‌آب ما این گونه با مصرف بالای آبی که دارد، جایی ندارد. ما می‌توانیم در بلوارهای تهران گیاهی مثل جارو یا شمشاد هیرکانی بکاریم، یکبار آب بدهیم و بعدش سازمان فضای سبز را تعطیل کنیم! این گیاهان رسیدگی چندانی لازم ندارند. هفته‌ای سه بار آب دادن به یک بلوار در کشور کم‌آبی مثل ایران، درست است؟ چون می‌خواهیم بلوارهایمان را شبیه اروپا کنیم! آن‌ها چمن کاشتند، ما هم باید بکاریم! ما خودمان چمن بومی داریم که خیلی زیباتر و کم‌آب‌خواه‌تر است. از مدیر فضای سبزی که دستور کاشت چمن را می‌دهد تا مردمی که توقع کاشت چمن از مسئولین دارند، حتما گونه‌های بومی را نمی‌شناسند و قدرشان را نمی‌دانند. یکی از کارهای ما این است که کمک کنیم قدر این گونه‌های بومی خود را بیشتر بدانیم.

در این چهار سالی که به‌طور مثال روی گونه‌های ارس، شب‌خسب و ابریشم داریم کار می‌کنیم، از طریق فضای مجازی مقایسه می‌کنیم. ما پیارسال وقتی هشتگ ارس را جست‌وجو می‌کردیم، ۳۴ پست مرتبط می‌آورد ولی الان ۲۵هزار پست نشان می‌دهد. این یعنی ۲۵هزار نفر ارس را شناخته‌اند و از هشتگش استفاده کرده‌اند. ما در این فرهنگ‌سازی خیلی موثر بوده‌ایم و همچنان تلاش می‌کنیم ۱۷ درصدی که از کل مخارجمان صرف هزینه‌های فرهنگی می‌شود را صرف همین موارد کنیم.
ما برای هزاران نفر درخت انجیلی کاشتیم. درخت انجیلی را الان در پارک‌های بزرگ اروپایی  وآمریکایی به خاطر زیبایی‌اش برده‌اند و دارند می‌کارند. اما ما در بلوارهایمان داریم اقاقیا می‌کاریم که معلوم نیست از کجا آمده و چرا آمده!

پناهی: این در حالی است که درخت انجیلی بومی جنگل‌های هیرکانی ایران است ولی در فضای سبز ما استفاده نمی‌شود و اگر این درخت در جنگل‌های هیرکانی منقرض شود، یعنی خزانه ژنتیکی این درخت کامل از بین می‌رود! چون فقط ایران این درخت را دارد. اما می‌بینیم که در فضای سبز جوامع اروپایی این درخت استفاده می‌شود. اصلا این درخت پاییز هزار رنگی دارد و به عروس پاییز معروف است. خیلی درخت مقاوم، کم‌آب‌خواه و مهم‌تر از همه بومی ما است. یکی از کارهایی که ما کردیم به سازمان فضای سبز منطقه لواسان این درخت را معرفی کردیم و تعداد ۵۰۰ اصله درخت انجیلی کاشتیم. این خیلی قدم بزرگی در راستای فرهنگ‌سازی در محل زندگی خودمان بود.

حاجی‌بنده: رشته کوه البرز ۱۰هزار گونه گیاهی متنوع دارد و چنین تمرکزی از گونه‌ها در یک جغرافیا به جز البرز فقط در آمازون دیده می‌شود. یعنی همه‌ نوع گیاهی داریم؛ رونده، پوششی، کاکتوس، سایه‌دار، میوه‌دار، همه چیز داریم اما ازشان استفاده نمی‌کنیم. شما به گل‌فروشی یا نهالستان بروید و ببینید! از اسم یک گیاه می‌شود فهمید این گیاه بومی است یا نه. همه اسم‌ها خارجی است! اصلا هیچ کدام را ما نمی‌شناسیم و مشکل اصلی ما همین است. این گیاهان وارداتی دارند زور می‌زنند تا در اقلیم ما دوام بیاورند! گیاه هم دارد اذیت می‌شود چون مثلا از آمازون یا استرالیا آمده. ولی ما خودمان گونه‌ای داریم که فقط یکسال آبیاری لازم دارد و تمام.

برای معرفی و حفظ این گونه‌ها چه کارهایی انجام داده‌اید؟

حاجی‌بنده: ما ۳ باغ درخت‌شناسی در ایران افتتاح کردیم. یکی باغ درخت شناسی در بوشهر که گرمسیری است و ۱۳۷ گونه گرمسیری در آن جمع‌آوری کردیم. یک باغ درخت‌شناسی در جنوب تهران داریم که نیمه گرمسیری است و یک باغ درخت‌شناسی در لواسان  داریم که  سردسیری است.
ما در این باغ‌ها گونه‌هایی از درخت‌های مختلف را کاشته‌ایم و جلوی آن‌ها یک تابلو زدیم که این گونه‌ها را معرفی می‌کند.
اثر مثبتش این بوده که حداقل شهرداری منطقه‌مان را مجاب کرده‌ایم. الان شهرداری لواسان بدون اینکه دولت مجبورش کرده باشد خودش به این نتیجه رسیده که اصلا گونه خارجی استفاده نکند. گونه‌های داخلی‌اش را هم ما برایش تامین می‌کنیم. حتی شده رایگان به آن‌ها می‌دهیم تا همه جا بکارند. شیراز هم به همین صورت پیش رفته است. امسال به نهالستان شهرداری شیراز رفتیم و دیدیم گونه‌هایی که ما پارسال معرفی کرده‌ایم را برای کاشت انتخاب کرده‌اند. کار ما تلنگر شده و رفته‌اند این گونه‌ها را گیر آورده‌اند و دارند تکثیر می‌کنند. این مطالبه غیر مستقیم و دوستانه ما از شهرداری‌ها بوده که دارد جواب می‌دهد. یک روایتی داریم که امام حسن مجتبی علیه‌السلام پیرمردی را دیده که دارد اشتباه وضو می‌گیرد. کنار او رفته و فقط درست وضو گرفته. آن پیرمرد بدون اینکه عزت نفسش آسیب ببیند وضو گرفتن را یاد گرفته. این بلایی است که ما داریم سر شهرداری‌ها می‌آوریم! یک بوستان بی‌نهایت زیبا با گونه‌های بومی درست می‌کنیم، تا چشمشان می‌خورد می‌گویند پس می‌شود!
چیزی که داریم می‌بینیم این است که کارمان خیلی موثر بوده. نه اینکه بگویم صرفا ما این کار را کرده‌ایم. اگر ما هم نبودیم این جو استفاده از گونه‌های بومی در جامعه راه افتاده بود، ما فقط تشدیدش کردیم.

انتهای پیام

خروج از نسخه موبایل