از آن جمع ۸۰ نفره به شهادت برخی از تواریخ ۱۱ نفر زنده ماندند. چطور یازده نفر توانستند دو سال بعد از جنگل های سیراماسترا پایشان را به خیابان های هاوانا برسانند؟ جز آن که زمینه انقلاب در آن جا به شدت مستعد بود و از قبل اتفاقات بسیاری رخ داده بود تا آن حادثه به پیروزی منجر شود؟ ساده لوحان اما فقط همین عدد یازده را دیدند و گمانشان بر آن بود با یک نیروی چریکی اندک و همدل می توان هر ارتشی را به زانو درآورد. چه جان های ساده دلی که با این وهم و گمان در خاک غلطیدند.زمستان سال ۶۰ در همین جنگل های آمل صد و هشتاد نفر با هیبت رزمندگان کوبایی به خیال تکرار آن حادثه جانشان را گذاشتند کف دستشان. هر کس هم به آن ها می گفت آخر با ۱۸۰ نفر؟ می گفتند:فیدلی ها یازده نفر بودند تازه ما صد و هشتاد نفریم! آن ها بچه های کم هوشی نبودند. خیلی هایشان از دانشگاه های معتبر دنیا فارغ التحصیل شده بودند اما از زمانی که اولین گلوله را شلیک کردند تا زمان فروپاشی کل آن صد و هشتاد نفر،بیست و چهار ساعت هم نکشید. بله! درک سطحی و مبتذل از مفهوم انقلاب و جامعه و مردم و ساختار سیاسی ممکن است چنین بلاهایی را هم سر آدم بیارود.
این ها را گفتم تا بگویم این روزها که بحث انقلاب ۵۷ بسیار داغ است فکر نکنید به راحتی می توان پی برد چرا انقلاب رخ داد؟ البته من برای دوستان جوانم یک راه میان بر سراغ دارم تا زودتر به مقصد برسند. اگر به اقتضای سن و سالتان آن فضاها را درک نکرده اید و یا از سر اتفاق در خانواده ای انقلابی به دنیا نیامده اید. اگر حال و حوصله تاریخ خواندن ندارید و به کتاب هایی که در جمهوری اسلامی چاپ می شود هم اعتماد ندارید. اگر متن بازجوهایی که از فعالان سیاسی آن زمان از چپ و ملی گرا و مذهبی برایتان هیچ اهمیتی ندارد. اگر فکر می کنید حقیقت تاریخ همان چیزی است که شبکه من و تو- به ریاست کسی با سابقه کار امنیتی در جمهوری اسلامی ایران و پول برادران مترقی و روشنفکر عربستان سعودی- دارد به ما نشان می دهد. و در یک کلام اگر می خواهید زود به نتیجه برسید به همین اتفاقاتی که این روزها دارد در اطراف ما رخ می دهد خوب دقت کنید. به همین فیلم ها و ویدئوهایی که در گوشی هایتان هست. به همین فضای مجازی که پر از راست و دروغ است. به همین ها دقت کنید و ببینید این هایی که زیر علم پهلوی سینه می زنند چجور موجوداتی هستند.
منظورم مردم به جان آمده از وضعیت اقتصادی و ناکارآمدی دولتمردان نیست. این مردم شریف که می گویند رضا شاه روحت شاد، قربانی مناسبات ناعادلانه وضع موجودند. منظورم این ها نیستند. منظورم موجوداتی هستند که همه هستی خود را مدیون نظام پهلوی می دانند و هر سال به مناسبت روز درگذشت شاهنشاه به مصر می روند و یا در لس آنجلس مراسم سوگواری برپا می کنند. آن هایی که هنوز شکل لباس پوشیدن و حرف زدنشان بوی چاکران دربار را می دهد. آن هایی که با دیدن شازده قند توی دلشان آب می شود و به یاد نوستالژی شاهنشاه آریامهر او را شاه ایران خطاب می کنند و جلویش زانو می زنند و دست اعلیحضرت را می بوسند. آن هایی که هنوز هم با دیدن شهناز تهرانی ته دلشان غنج می رود و لعنت می فرستند به کیمیایی و مهرجویی و تقوایی و بیضایی که نگذاشتند هنر واقعی در این مملکت رشد کند. آن هایی که بچه آخوند را فحش می دانند و این قدر احمقند که فکر می کنند آدمیزاد پدر و مادر خودش را انتخاب می کند. آن هایی که مردم ایران را ناسپاس می دانند و سوگواری برای اسطوره هایشان را نشانه املی و عقب ماندگی. بله آن ها. آن ها این روزها با هیئت و هیبت حقیقی خودشان به میدان آمده اند. با همان پوشش و با همان ادبیات. فرزندان خلف شعبان بی مخ هنوز هم امید دارند کودتایی صورت بگیرد و اعلیحضرت با طیاره تشریف بیاورند حکومت را در دست بگیرند. رفتارشان را در تظاهرات ها ببینید.پرخاشگر و بی ادب و پر رو. طاقت کوچک ترین انتقادی را ندارند و جواب همه مخالفان را با چماق می دهند. آن هم در دل اروپا و آمریکا و جلوی چشم همه.و ای کاش فقط با مخالفانشان چنین می کردند.رفتارشان را با حامد اسماعیلیون و زن و فرزند مرحومش ببینید.اخیرا هم راه افتاده اند در خانه این یکی و آن یکی در کانادا و آمریکا و تازه مهاجران را به مزدوری متهم کردن و خط و نشان کشیدن که به زودی همه شما را دار خواهیم زد.همان قدر وقیح و دریده اند که در روز بیست و هشت مرداد سی و دو بودند. طبقه طلبکار متفرعن مفت خوری که نه فهم سیاسی داشتند و نه ربطی به توده های مردم. اگر فقط یک دلیل می خواهید برای این که چرا در این سرزمین انقلاب رخ داد به آن ها خوب نگاه کنید. خودشانند. مردم می خواستند از شر آن ها خلاص شوند. و به این نکته هم فکر کنید که چرا یک آدم درست و حسابی، محض رضای خدا فقط یک آدم حسابی در بین این جماعت پیدا نمی شود.
۵۷۵۷