تاملی در دفاع جبهه فرهنگی انقلاب از وحید اشتری

دوستان از رئیس قوه قضائیه خواسته اند مانع رفتن ایشان به زندان شود. تا این جایش مشکلی نیست. نه تنها مشکلی نیست که جای خوشحالی بسیار دارد که جمعی از فعالان فرهنگی می خواهند از زندان رفتن یک منتقد، ممانعت به عمل آورند. اما فرازی از این بیانیه برای شخص بنده بسیار قابل تامل بود. آن جایی که فرموده اند: برخی امضاکنندگان این نامه، چه بسا با بخش زیادی از مواضع و کنش‌های سیاسی آقای اشتری همراه نباشند، اما همگی چنین برخوردی با یک فعال اجتماعی را به دور از مصالح جامعه دانسته و با آن مخالف هستند.

می توان نام آقای وحید اشتری را برداشت و به جای آن، نام های دیگری گذاشت. نام هایی که ممکن است بسیاری از ما با مواضع و کنش های سیاسی آن ها همراه نباشیم اما اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم می بینیم که حقیقتا جای آن ها زندان نیست. آدم های شریفی که صرفا از سر دلسوزی و عشق به این آب و خاک حرفی و یا قلمی زده اند. آدم هایی که به جای تحمل زندان در جمهوری اسلامی خیلی راحت می توانستند به دلیل تخصص و دانشی که داشتند زندگی راحت و بی دردسری را در سرزمین های بیگانه تجربه کنند. قدر ببینند و بر صدر بنشینند و از دردسرهای ویژه یک منتقد صریح اللهجه کاملا دور باشند. اما ترجیح دادند بمانند و زخم دوست را بر مرهم بیگانه ترجیح دادند.

اتفاقا اگر این عزیزان که امروزه مدافع وحید اشتری شده اند از آن منتقدان هم دفاع می کردند امروز جبهه فرهنگی انقلاب شان و منزلت بیشتری داشت. هم در میان منتقدان و هم در میان حاکمیت. در آن صورت کسی نمی توانست این دوستان را خدای ناکرده به سیاسی بازی متهم کند. این دوستان می توانستند با استناد به سخن بزرگان دینی حق اعتراض را برای همگان محفوظ بدانند و دفاع از هر منتقدی را مادامی که دست به اسلحه نبرده است و امنیت کشور را به خطر نینداخته وظیفه خود فرض کنند.

اگر چنین می شد که من در خیال خود تصور می کنم امروز جبهه فرهنگی انقلاب می توانست اعتماد طیف وسیعی از مردم را جلب کند و منتقدان نیز به دلیل همین برخورد نیروهای انقلابی، با انقلاب و نظام همدلانه تر مواجه شوند اما دریغا دریغ که دایره تنگ خودی و ناخودی باعث شده است چنین بیانیه هایی صرفا برای عده ای محدود و خاص تدارک دیده شود و بسیاری از مردم و روشنفکران و روزنامه نگاران و منتقدان از دایره حمایتی این دوستان بیرون بمانند. بزرگ ترین آفت نیروهای انقلابی سیاست زدگی است. چیزی که خود وحید اشتری هم بدان معترض است.

وقتی وحید اشتری و دوستانش می گویند و به حق هم می گویند:چرا تا دیروز که بسیاری از این انتقادات متوجه نیروهای اصلاح طلب بود کسی کاری به کار ما نداشت اما امروز که سراغ نیروهای به اصطلاح ارزشی آمده ایم داد حضرات درآمده است؟ یعنی به نوعی استاندارد دوگانه و سیاست زدگی معترضند. حال اگر جمعی از دوستان می خواهند از عدالت و عدالتخواهان دفاع کنند حواسشان باید باشد که این دفاع به حق وقتی صورت عمومی پیدا می کند انتظاراتی را هم برمی انگیزد. اگر دوستان برای آزادی وحید اشتری صرفا لابی می کردند و صدایش در نمی آمد طوری نبود اما وقتی بیانیه می دهند و مدعی می شوند چنین برخوردهایی ممکن است باعث دلسردی علاقه مندان به انقلاب شود ماجرا کاملا فرق می کند.

علاقه مندان به انقلاب می دانند که یکی از شعارهای اصلی انقلاب آزادی بود و آزادی محقق نمی شود مگر با رسمیت بخشیدن و گوش دادن به صدای معترضان و منتقدان. در این سال ها کم نبوده اند کسانی که به سبب فساد ستیزی و یا انتقاد از شیوه حکمرانی دچار دردسر شده اند. به درست و غلطش فعلا کاری نداریم چنان که در بیانیه دوستان هم آمده است با بخش زیادی از مواضع آقای اشتری موافق نیستند.

آیا از میان همه این معترضان و منتقدان فقط و فقط وحید اشتری قابل دفاع بود؟ آیا نمی شد از آن کاریکاتوریستی که صرفا به دلیل کشیدن چهره یکی از مسئولان دچار مصیبت شد دفاع کرد؟ آیا نمی شد در دفاع از آن سرباز وظیفه شناسی که به تیر خشم نماینده ای از مجلس گرفتار آمد چیزی شبیه همین بیانیه را صادر کرد؟ نمی خواهم همانند بهانه جویان بگویم چون در گذشته چنین بودید و چنان پس حق ندارید امروز هم از حق کسی دفاع کنید. دفاع از حق مظلوم و بی پناه همیشه و همه جا قابل تحسین بوده و هست اما شمارا به خدا پس از این بیشتر حواستان باشد. بسیاری از منتقدان دلسوز این آب و خاک اگر به پشتیبانی شما و امثال شما دلگرم باشند کارها می توانند صورت داد. حق یار و یاورتان.

۵۷۵۷

خروج از نسخه موبایل