جمهوری اسلامی ایران هم با داشتن منابع عظیم انرژی اعم از گاز و نفت، اما به دلایل متعدد از جمله تحریم های ظالمانه اقتصادی آمریکا، عدم پیگیری راهبرد جامع اقتصادی و توسعه ای و نزاع مدیریتی با مشکلات جدی اقتصادی و معیشتی دست و پنجه نرم می کند به طوریکه دولت امروزه با توجه به محدودیتهای اقتصادی عزم خود را صرف تامین نیازهای اولیه کشور کرده و توان مانور سرمایه گذاری مولد و پایدار و جهانی در کشور ندارد.
چین برای تضمین توسعه اقتصادی و پایدار نگاهداشتن رشد اقتصادی خود نیاز شدیدی به ایران دارد که در قالب مهندسی معکوس تحلیلی این نیاز در این گفتار تبیین می شود.
ایران به دلیل سیاست غرب ستیزی به خاکریز مهم و کلیدی قدرتهای شرقی تبدیل شده است،اقتصاد چین و امنیت روسیه مرهون این خاکریز مهم ژئوپلتیکی است.
اگر فرض بر این باشد که ایران در چارچوب موازنه مثبت،تعاملات سازنده و پایداری با کشورهای غربی داشته باشد،در این صورت سیل سرمایه گذاریهای HITECH غربی در ایران باعث می شود تا کشورهای غرب چین یعنی پاکستان، افغانستان، ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، حتی هند متاثر از تولیدات صنعتی ناشی از سرمایه گذاری های غربی در ایران شوند لذا خاکریز تدافعی چین از ایران به مرزهای شرقی چین کشیده شده و عملا چین از موضع تهاجمی علیه غرب باید به موضع تدافعی در برابر غرب روی آورد.
در چنین فرضی حتی مرزهای جنوبی روسیه نیز در اختیار کشورهای حوزه نفوذ غرب قرار می گیرد، و نقض تمام این مفروضات نیز بر سیاست غرب ستیزانه جمهوری اسلامی ایران استوار است.
حال با چنین تحلیل معکوسی، ایران نقش کلیدی در امنیت روسیه و توسعه اقتصادی چین دارد که باید در تمامی تعاملات و مراودات این سهم و حق ایرانی به وضوح مطالبه شود.
قاعدتا منطق ملی نیست که هزینه های حفظ ثبات اقتصادی و امنیت داخلی کشورهای چین و روسیه به واسطه جایگاه ژئوپلتیک ایران پرداخته شود ولی سهم مردم ایران در این نقش آفرینی پرداخت نشود.
به یاد آوریم که غرب و آمریکا برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم به جنوب شوروی سابق با طرحهایی مانند اصل 4 ترومن و سنتو، ایران را در کانون توجهات اقتصادی و نظامی خود قرار داده بودند، هر چند اقدام دیروز غرب و فرض امروز درباره شرق قطعا استکباری و امپریالیستی است اما در این قاعده سیاست ورزی نوعی عقلانیت تحمیلی وجود دارد.
311311