برای هادی خانیکی| داعیه‌دار دیالوگ

ای دکتر انیکی از روزگار جوانی، روزنامه نگار وده است. روزنامه نگاران، نگویان مردم اند یا باید باشند و سخن مردم را به گوش ومت برسانند. این جهت باید، م ا مردم نسبتی داشته باشند و هم با حکومت؛ نیز اید زبان مردم و زبان حکومت را بشناسند.
م ان مردم، رساندن پیام آنان به صاحبان قدرت را سهل نباید پنداشت. روزنامه نگار، ارتباط میان مردم و حکومت است. ناگزیر اید هم سیاست و زبان سیاست را بشناسد و هم مددی و همداستانی با مردم داشته باشد. این جهت جایگاه مهمی در نظام جهان و دولت داشته و دارد.

وساطت روزنامه‌نگاران، میان مردم و حکومت وقتی که مُیسر و کار است، که از ریچه تفاهم می‌گوید وگو با هر رد می‌گوید. این گفت وگو و تفاهم، لازمه و شرط درست برای اعتماد مردم و کشور است. اما اینکه گفت وگو و بر اساس است؟ و ایگاهی دارد و چگونه مُیسر می شود؟ امری ست که مجال بحث در اینجا و اینجا نیست، ولی اید اشاره به ن بی‌مناسبت نباشد.

ر مان ما، گفت وگو لفظی و لوست. معنی نِقار و نزاع می دهد و هم می‌تواند بر م‌سخنی، دلالت داشته باشد.
و می ویم آقای دکتر خانیکی دعوت گفت وگو می کند، مرادمان، گفت وگو برای تفاهم و توافق است. این گفت وگو یا ر وگویی، گفت و گوی آدمیان با ر است زیرا فقط میان اند که یک اتحاد می واندند گفت و گو کنند.
وگو اگر امروز در سیاست دارد، در اصل آدمی وجود دارد و مُقدم بر است و حتی مُقدم بر علم بوده است. نه اینکه وسیله‌ای برای رسیدن به مقصودی باشد. می ود دیالوگ است و ازل، الوگ بوده است. او با اَلست، در دیالوگ، آدمی است. ان داشتن و با هم بودن و دیالوگ داشتن، امور متفاوتی که لازم است باید یک چیز باشند. ر وفق این نظر، الوگ، کمالی ائد بر وجود بشر باشد، نیست. لکه اصل است و همه جا و همیشه بوده است. اگر وجود ندارد، ناتوانی است. ربه م همین را می گوید که ر ا دیالوگ نیست، آنلاین و معرفت و آرامش و اعتماد من کمیاب است. نبود دیالوگ، یک ارضه و نشانه دورشدن آدمی، از اصل خویش است : «هر ور ماند از اصل ویش، باز جوید ول.
ر مان ما، بازجستن این اصل، مشکل شده است. این رست است که می از ازل، دیالوگ بوده اما سرکش و مغرور و کنود و عَنود هم بوده است. وقتی این صفات و اوصاف غالب شود، وش‌ها سخنان دیگری را نمی‌شنوند، زیرا از پُرگویی‌ها رها شده اند. اکنون تنها دیکتاتورها که مه، یک سره آن‌اند و گوش ندارند.

فضای مجازی هم، همه حرف می‌زنند، آیا می‌دانند مخاطبشان کیست؟ انتظار پاسخی داشته باشند! مه ر این فضا، حرفهای معمولی و تکراری می نند. ال انش و فلسفه و شعر هم در میان حرف های معمولی و تکراری وجود دارد. ر ایی که همه ن ها در یک ردیف و سطح قرار می رد، دیالوگ منتفی می شود.
می انم که می گویند در رایطی، ر این فضا را باید دانست. را اگر نبود، مشکل ها بزرگ ر ود. ممکن است نتیجه رند که نقد فضای مجازی، به لاحق نیست. راکه ای بسته وگو را، بسته‌تر و نگ‌تر می کند. من نمی گویم فضای مجازی و نه بگویم؟ ود و نبودِ فضای مجازی، در اختیار هیچ نیست. مد ردن آن م، کوششی بیهوده است.
نچه م این سخنان بود در ای مجازی مخاطب را نمی شناسد؟ مه به مه، خطاب می‌کنند ولی هیچ کس نمی‌داند، مخاطب چه کسی است و کدام خطاب است؟

ا نچه گفته شد، معلوم می شود که دیالوگ امری ورای سیاست و مقدم بر آن بوده است. است‌مدران هم ممکن است در اوقاتی و والی، اهل گفت وگو باشند اما در سیاست، جایی برای دیالوگ وجود ندارد. را رط دیالوگ، وستی است و در است به دوستی کاری ندارد. نجا اگر وان از شدت دشمنی کاست، هنر است. ولی امروز وقتی گفت وگو می گویم، مُرادمان، «گفت وگوی سیاست ها» و «گفت وگو با سیاستمداران» است. این وگو، وارترین وگوست. را وش سیاست کر است.
اهی کسانی که تعجب می کنند که چرامداران، گاهی حرف های عجیب می نند و برای مردم کاری نمی کنند و اگر نر و اگر نرکشند. این تعجب می کند اما زمانه چنان است که حرف ا و کارها، نیاز مردمان به صلاح ورها، نمی شود. این شرایط، وگو چگونه می شود؟ را سخن این است که شرایط، مشکلات را باید کرد. راه دیالوگ، راه واری است اما باید به سوی نرفت و آن را بازیافت. وجود مین طلب و دعوت به دیالوگ را حتی اگر اسخی به آن داده نشود، مُغتنم باید مرد. را نشان از امید و دوستی و مُروت و انصاف ارد.
رای آقای دکتر انیکی که داعیه دار الوگاند، از اوند طلب شفای اجل و بازگشت به سلامت و دوام عمر و توفیق خدمت رهمنگ.

* متن نان رئیس رهنگستان علوم ایران در رنامه « امید، گفت وگو و زندگی؛ ا ر هادی انیکی» در لاب اوس مجله رز

رای ادی انیکی|  اعیه‌دار الوگ

خروج از نسخه موبایل