در حوزه تدریس و آموزش نیز قدرت بازآفرینی و بیان بهروز اسلام به شکلی خارقالعاده در صادق آیینه نهادینه بود و اگر بدرستی او را از پیروان و رهروان کسانی مانند شهید مطهری و دکتر شریعتی بدانیم، حضورش در دانشگاه تهران، حضور مطهری و شریعتی را زنده کرد. مرد.
ارش مجله رز، نعلی قبادی، رئیس ابق پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در نشریه روزنامه. ایران به مناسبت هفتمین سالگرد درگذشت صادق آیینهوند، استاد پیشکسوت علم تاریخ اسلام نوشت: «در کنار کارنامه درخشان، ممتاز و بینظیرِ علمی مرحوم صادق آیینهوند، شخصیتهای او نیز بسیار شاخص و قابل تأمل و آموزش است که تمام خلقوخوی بهشدت مهربان و اخلاقگرایش تبلور پیدا کند. مند. شاید بتوان گفت بزرگترین درسی که ما میتوانیم از مرحوم آیینهوند بگیریم همین وجه شخصیت اوست که میوه دین را حیا میدانست و خودش نیز بهشدت شخصیت بسیار حیامندی داشت و بارها و بارها از آنها شنیدم که حیا و دوری از هتک حرمت دیگران را از اصول بنیادی و. ملی دین میدانست و خودش هم به مامی عامل به این معنا بود.
او میگفت کسی که به خودش اجازه هتاکی به دیگران میدهد، بیشک از میوه و غایت و بنیان تربیتی بهرههای نبرده و آدم دیندار اگر با ژرفای وجودش از دین حظ و نفعی برده شود، به این اصل پایبند خواهد بود و با حیا زندگی و رفتار. میکند و ممکن نیست آدم دیندار هتاکی کند.
اگر بخواهیم به علم نظری هم اندکی وارد شویم، باید بگوییم که علاوه بر این حیامندی، مردی بود که دلش میخواست به همه مهربانی کند و عجیب بود در این موضوع بخشنده بود و اگر پیش از این میآمد از خود نیز میگذشت و آن را هدیه میداد. از این رخوش میشد.
اطرم که ار به ایی وارد شد و کسی را در مجلس از ساعت مرحوم آیینهوند تعریف کرد و همان لحظه ساعت را درآ و. آن قدر با اطرافیان خود، از دانشجو تا همکار تا مردمان کوچه و خیابان مهربان بود که این مهربانی به کیمیایی تبدیل شد که وجود آدمهای مرتبط با او را تغییر میداد و اثری شگرف روی آنها میگذاشت. گاهی اوقات در عالم مهربانی کارهای شگفتی میکرد مثلاً یک خاطره حی و حاضرش این است که دانشجوی بااستعداد و شایستهای میخواهد که در مقطع دکتری تحصیل کند اما در دانشگاه تربیت مدرس این امکان وجود ندارد و دکتر آیینهوند وقتی آشتیاق و شایستگی آن شخص را میبینند. من این مقطع را راهاندازی میکنم و واقعاً رفت و با تمام ردسرها و مسائلی که این کار را به مناران داشت.
مه اینها نشأت از باور او به مهربانی میگرفت و کیمیایی که وجودش بود. امروز است وییم چنین انسانی دیگر در میان ما نیست و اگر بود چقدر میتوانست منشأ خیر و مهربانی باشد. از وی دیگر استعداد رشار او باعث شد که رت تبیین فوقالعادهای داشته باشد. مرحوم نه یک نسل را به اریخ اسلاممند کرد؛ ن نسلی نخبه که در حوزههای مختلف، اوایل انقلاب، به آموزههای اسلاممند شدند و امروز چهرههای شاخص ن. در حوزه تدریس و آموزش نیز قدرت بازآفرینی و بیان بهروز اسلام به شکلی خارقالعاده در او نهادینه بود و اگر بدرستی او را از پیروان و رهروان مانند شهید مطهری و دکتر شریعتی یادیم، حضور در دانشگاه تهران، حضور مطهری و شریعتی را زنده میکرد. .
یکی از حوزههایی که او تبیین میکرد این سرفصل بود که چگونه اسلام میتواند پاسخگوی انسانهای امروزی باشد و همه اینها از منظر روشنبینی او به کلام مینشست و علاوه بر این، این شخصیتها بسیار اهل و باورمند بودند که در قدرت گفتوگومندی و پیوستگی در میان حلقههای مختلف بودند. ار موفق بود و آنقدر مهربان و خلاق بود که مدّت تمام بدیها و بیاخلاقیها را ذوب میکرد. امروز میتوانیم ارادتمندان و علاقهمندان مشرب فکری او را در مناصب مختلف کشوری ببینیم که همگی وامدار ادب و مهربانی او هستند و از نام و آثارش به نیکی یاد میکنند و همه هم قول هستند که نبود او اگر چه حیف است اما آثار و کارنامه درخشانش در دسترس و ابل مراجعه و استناد است.»
انتهای ام